ایران وایر - پیام یونسیپور
در فاصله کمتر از ۴۸ ساعت پس از واکنش علی کریمی به روحانی هتاکی که او را به دلیل اظهاراتش در مورد «غذای نذری عاشورا» مورد توهین قرار داد، بیش از یک میلیون نفر پست اینستاگرامی علی کریمی را پسندیده و بیش از ۳۴۰هزار نفر درمورد آن نظر دادهاند.
صدها کاربر در پست اینستاگرامی علی کریمی، از او یا دیگر کاربران، نشانی صفحه اینستاگرامی آن روحانی را پرسیدهاند.
تا پیش از آن که «حامدرضا معاونیان» در سخنرانی خود علی کریمی را با الفاظ بیشرف و الدنگ خطاب کند، صفحه اینستاگرامش کمتر از ۲هزار دنبال کننده داشت و حالا از مرز ۷۱هزار نفر عبور کرده است. کدام سخنرانی او میتوانست باعث دیده شدنش شود؟
او تنها شخصیتی نیست که بازیکنان فوتبال را به سیبل انتقاداتش تبدیل میکند. پیشاز او، چهرههایی مانند «حسن عباسی»، «علیاکبر رائفیپور» از تئوریسینهای نزدیک به حاکمیت و حتی «وحید یامینپور» مجری و فعال رسانهای حکومتی، که هماکنون معاونت جوانان وزارت ورزش و جوانان را برعهده دارد، بهکرات از بازیکنان فوتبال با کلماتی سخیف و عبارتهایی توهینآمیز استفاده کرده بودند.
حامدرضا معاونیان در بخشی از صحبتهایش، با انتقاد از علی کریمی، او را به استفاده از میلیاردها تومان از بودجه بیتالمال متهم کرد.
آیا بازیکنان فوتبال ایران، تنها مشکل کنونی جامعه هستند؟ ستارههایی مانند علی کریمی، علی دایی، مهدی مهدویکیا یا وریا غفوری، تا چه حد از آنچه این چهرهها «بودجه بیتالمال» مینامند، سود بردهاند؟
آیا ثروت علی کریمی از «بیتالمال» است؟
حامدرضا معاونیان، روحانی ناشناخته در نقد علی کریمی گفته است: «وقتی میلیارد میلیارد از بیتالمال پول میگرفتی، یاد فقرا نبودی.»
بخشی از آنچه علی کریمی به عنوان رفتارهای انساندوستانه طی بیش از دو دهه اخیر انجام داده، به کرات نوشته یا گفته شده است.
شاید لازم باشد بدانیم علی کریمی، ثروت قابل توجه خود را چگونه و با چه قراردادهایی به دست آورد.
سال ۲۰۰۱ میلادی، علی کریمی با قراردادی به ارزش ۱میلیون دلار از باشگاه پرسپولیس به الاهلی امارات میرود. باشگاه پرسپولیس مبلغ ۲میلیون و ۵۰۰هزار دلار از باشگاه اماراتی بابت واگذاری علی کریمی به این باشگاه دریافت میکند؛ قرارداد علی کریمی طی سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ کمتر از ۱۴میلیون تومان بود.
قرارداد او برای سال دوم حضورش در باشگاه الاهلی ۲میلیون دلار بود و هر سال ۵۰۰هزار دلار به این رقم اضافه شد. او سال ۲۰۰۵ با قراردادی به ارزش ۵میلیون و ۱۰۰هزار یورو و حقوق ماهیانه ۴۰هزار یورو به علاوه یک واحد مسکونی، به باشگاه بایرنمونیخ پیوست. این قرارداد در پایان فصل با افزایش ۱۵درصدی، برای یک سال دیگر تمدید شد.
سال ۲۰۰۷ باشگاه «الاقطری» او را با قرارداد سالیانه ۱میلیون و ۵۰۰هزار دلار به خدمت گرفت. یک سال بعد او به ایران برمیگردد تا از آنچه آن روحانی «بیتالمال» نامیده قراردادی امضا کند.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
سایت ترانسفرمارکت رقم قرارداد سال ۲۰۰۸ علی کریمی با باشگاه پرسپولیس را ۲۱۰هزار دلار تخمین زده است. او سال ۲۰۱۰ بار دیگر به آلمان برگشت و این بار پیراهن «شالکه» را بر تن کرد. ترانسفرمارکت باز هم قراردادش را ۱میلیون و ۵۰۰هزار دلار اعلام میکند.
سال ۲۰۱۱ علی کریمی بار دیگر با پرسپولیس قراردادی به ارزش ۵۰۰هزار دلار بست و دو سال بعد با قرارداد ۲۰۰هزار دلاری به تراکتور رفت.
تمامی مبالغی که علی کریمی از فوتبال ایران دریافت کرده، به نیمی از قرارداد سال اولش با باشگاه بایرنمونیخ نمیرسد.
فقط در یک مورد، بودجه مرکز خدمات حوزههای علمیه در سال جاری از سوی دولت ابراهیم رئیسی، ۲هزار و ۸۰۹ میلیارد تومان تعیین شده بود.
پس از صحبتهای حسن عباسی، خداداد عزیزی نسبت به گفتههای او واکنش نشان داد و گفت: «آن سالهایی که برای گرفتن پولمان از آمریکا و انگلیس مشکل داشتیم، من از آمریکا و آلمان به ایران ارز وارد میکردم.» او همچنین به اشتغالزایی خود در خراسان با درآمدهایی که از فوتبال اروپا داشت اشاره کرد.
«علی دایی» سرشناسترین فوتبالیست ایران طبق اطلاعاتی که «ترانسفرمارکت» ارائه کرده است، بیش از ۱۱میلیون دلار از انتقال به باشگاههای السد قطر، آرمینیا بیلفد و بایرن مونیخ آلمان و الشباب امارات به دست آورد.
او از اواخر دهه ۹۰ میلادی در ایران تولیدی «دایی» را تاسیس کرده بود. «تولیدی دایی» به صورت تخصصی در پوشاک ورزشی فعالیت داشت که مدتی تولید البسه تیمهای ملی و باشگاهی ایران را تامین میکرد.
اسفند سال ۱۴۰۰ رسانههای ایران خبر از تعطیل شدن این تولیدی به دلیل مشکلات اقتصادی و ایجاد موانعی از سوی سازمان مالیاتی کشور دادند.
سال ۱۳۹۱، علی دایی در گفتوگویی با روزنامه ایران مدعی شده بود که بیش از ۱۵هزار نفر در سراسر کشور زیر چتر پوشاک دایی مشغول به کار هستند.
مهدی مهدویکیا ستاره سابق فوتبال ایران، سال ۱۹۹۹ به صورت قرضی از باشگاه پرسپولیس به هامبورگ آلمان پیوست. برای این انتقال قرضی، باشگاه ایرانی ۱میلیون و ۲۵۰هزار یورو از باشگاه هامبورگ دریافت کرد.
سال ۲۰۰۱ این انتقال با پرداخت ۲میلیون و ۲۵۰هزار یورو از سوی باشگاه هامبورگ به پرسپولیس قطعی شد. یعنی مهدی مهدویکیا فقط بابت حضورش در آلمان ۳میلیون و ۵۰۰ هزار یورو ارز وارد کشور کرد.
او طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷ از باشگاه هامبورگ بیش از ۱۲میلیون یورو دریافت کرد. او سال ۲۰۰۷ با قراردادی به ارزش ۳میلیون و ۵۰۰هزار یورو، به مدت ۳سال به باشگاه آینتراخت فرانکفورت پیوست.
او سال ۲۰۱۰ به ایران برگشت و در مجموع کمتر از یک میلیون دلار از سه باشگاه پرسپولیس، استیلآذین و داماش گیلان دریافت کرد. یعنی حدود یک سوم مبلغی که فقط برای انتقالش به آلمان به باشگاه پرسپولیس رسیده بود.
مهدی مهدویکیا سال ۲۰۱۵ «آکادمی کیا» را تاسیس کرد. یک آکادمی فوتبال که به استعدادیابی و کشف ستارههای فوتبال بهخصوص در مناطق محروم کشور میپردازد. وظیفهای که در فوتبال اروپا، برعهده باشگاهها و فدراسیون فوتبال کشورها محول شده است.
چرا بازیکنان فوتبال گزینههای خوبی برای تندروها هستند؟
تابحال سخنرانهای نزدیک به حکومت جمهوری اسلامی، از اقدامات موثر چهرههای مردمی ورزش ایران در زمینههای اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی سخنی نگفتهاند.
تیر سال جاری «حسن عباسی» بازیکنان فوتبال را «افرادی بیارزش» خواند که فهمی از سیاست، جامعه، دین و آنچه او «اصول اخلاقی و اسلامی» مینامید ندارند. او که زمانی مهمترین تریبونهای جمهوری اسلامی را در اختیار داشت، حالا در روزهای کنار زده شدن از سوی حکومت، مقابل دوربین تلفن همراهش سخنرانی میکند.
«علیاکبر رائفیپور» اردیبهشت سال ۱۳۹۷ در جمع دانشجویان «علم و صنعت» تهران، «مهدی مهدویکیا» و «کریم باقری» را به دلیل تبلیغ کالاهای تجاری تمسخر کرد. او به کرات در سخنرانیهایش، از بازیکنان فوتبال و شخصیت آنها انتقاد کرده بود.
به نظر میرسد بخشی از حملات این روزهای این چهرهها، به دلیل از دست دادن موقعیتشان، میان نهادها و چهرههای محافظهکار جمهوری اسلامی باشد. با روی کارآمدن دولت رئیسی و یکدست شدن حکومت و دولت، آنها پایگاههای کلیدی خود در حاکمیت را از دست دادهاند، مورد تمسخر و انتقاد رسانههای حکومتی قرار میگیرند و نیاز به دیده شدن دارند.
۲۸خرداد۱۴۰۱، خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاهپاسداران، علیاکبر رائفیپور را «شومن»، «بیسواد» و در «ضدیت با تفکر» نامید و نوشت: «این سخنران نهتنها سواد آکادمیک ندارد بلکه صبغه استاد دیدن هم ندارند.» در گزارش تسنیم به وضوح ادعا شده که آقای رائفیپور در هیچ یک از مباحثی که خود را «کارشناس» و یا نظریهپرداز دانسته، کمترین اطلاعاتی نداشته است.
روزنامه اصولگرای فرهیختگان که زیرنظر مجموعه دانشگاه آزاد اداره میشود، در یکی از یادداشتهای خود درباره رائفیپور بهطور غیرمستقیم به عقبه موسسه مصاف که رائفی پور بنیانگذار این موسسه، آن را مخفف مبارزه با صهیونیسم، اومانیسم و فراماسونری میخواند، اشاره کرد و آن را وابسته به نهادی خاص معرفی کرد.
این روزنامه در گزارشها و یادداشتهای دیگری به نقد و بررسی برخی سخنرانیها و اظهارنظر او پرداخته و آنها را زیر سوال برده بود.
این حملات، بیرون ماندن از سخنرانیها و از دست دادن فرصت سخنوری، از نظریهپرداز تا روحانی، جامعه را به سوی توهین به بازیکنان، گرفتن واکنش از آنها و در نهایت دیده شدن دوباره برده است.