یک بار دیگر ایران به آتش و خون کشیده شد و مردم جان به لب رسیده در شهرهای مختلف به خیابان ها ریختند تا صدای اعتراض و خواست سرنگونی جمهوری نکبت اسلامی را فریاد بزنند.
وقتی فیلم های منتشر شده در اینترنت را تماشا می کنم، بر خلاف بسیاری که از دیدن این فیلم ها به هیجان می آیند و سرنگونی جمهوری نکبت را بیش از پیش نزدیک می بینند، نگران بچه هایی می شوم که برای این تغییر جان عزیزشان را در دست گرفته اند و با گزمه های خامنه ای با دست خالی رو در رو شده اند ولی تقریبا هیچکدام شان هیچ برنامه ای برای جهت دادن به این حرکت های شجاعانه که بتواند منتهی به واژگون شدن نظام پلید شود ندارند.
اینجا روی سخن ام با شاهزاده رضا پهلوی به عنوان تنها کسی در میان اپوزیسیون است که حرف و سخن و برنامه ریزی های اش -اگر برنامه ریزی یی در کار باشد یا اصولا اراده ای برای طرح آن وجود داشته باشد- می تواند به این حرکت ها جهت دهد و آن ها را یک پارچه و برای رسیدن هدف مشخص سازمان دهی کند.
متاسفانه در صفحات اینترنتی ایشان، جز انتشار چند ویدئو که کار هر ایرانی ی معمولی یی می تواند باشد کار دیگری نمی بینیم و این تظاهرات های دلاورانه، اگر به شیوه های قبلی، و بدون سازمان دهی و انسجام ادامه پیدا کند، نتیجه ای جز نتایجی که تظاهرات های قبلی به آن ها رسید نخواهد داشت و آن هیچ است و هیچ.
باز یک عده جوان از جان گذشته دستگیر و کشته خواهند شد، برای این دستگیر شدگان و کشته شدگان مدتی فضای اینترنت و رسانه های فارسی زبان پر از مرثیه و غم و اندوه خواهد شد و باز هیچ و هیچ و هیچ.
شاهزاده منتظر هستند که مردم ایران چه کار کنند؟
پاستور را فتح کنند، رادیو تلویزیون را اشغال کنند، حکومتی ها را فراری دهند، بعد ایشان بر دوش مردم به ایران باز گردند؟
نخیر!
شاهزاده در این لحظات و ساعات وظیفه ی سنگینی بر دوش دارد. از یک طرف بر انداختن حکومت نکبت به دست توانای مردم، از طرف دیگر حفظ انسجام ملی، حفظ وحدت میان ایرانیان، و از همه مهم تر، زدن حرف آخر برای کارهایی که باید انجام شود، در فضایی که همه رهبر شده اند و صدا به صدا نمی رسد.
اگر ایشان به این وظیفه عمل نکند، حاصل تلاش بچه ها همگی بر باد خواهد رفت و سوء استفاده گران و خود رهبر پنداران، مردم را از حرکتی که آغاز کرده اند نا امید خواهند کرد.
گفتنی ها را ما می گوییم، چنان که قبلا هم در حوادث مشابه گفتنی ها را گفتیم ولی گوشی برای شنیدن و اراده ای برای عمل کردن نبود. ببینیم این بار صدای ما به گوش شاهزاده خواهد رسید یا خیر....
علی کریمی: حالا ما منافقیم یا ننه باباهاتون!!؟