Friday, Oct 21, 2022

صفحه نخست » نقطه ضعف استراتژیک جمهوری اسلامی و بالعکس نقطه قوت ملت به پا خاسته ایران، علی اکبر امیدمهر

Aliakbar_Omidmehr_2.jpgدر اروپا احزاب حرف اول و آخر را می‌زنند. آنچه هم اکنون در محافل مزبور بصورت تفکر غالب مطرح است. در درجه اول جنگ رژیم برای اولین بار با اروپا در کنار پوتین در حمله جنایتکارانه وی به اوکراین به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از اروپا، این را نمی‌توانند ببخشند. دوم توجه و فشار گروه نفوذ رسانه‌ها، محافل مدنی، حقوق بشری و شخصیت‌ها... بر این امر که اگر ملت ایران پیروز شود.

با حاکم شدن بر سرنوشت خود و ثروت‌های ملی، اولین کارش، بازکردن شیرهای نفت و گاز بسوی غرب، بالاخص اروپا و عدم وابستگی ایران به چین و روسیه، خواهد بود. که همکاری نزدیک این دو با جمهوری اسلامی، بر علیه منافع ملی مردم ایران متمرکز بود. یعنی وحدت منافع ملی و استراتژیک ملت ایران، با منافع ملی اروپا درین مورد.

سوم تعطیلی برنامه اتمی و خاتمه یافتن برخی خرج و مخارج و بودجه و امکانات و انرژی متخصصین مربوطه، یعنی در مجموع پول و وقت و زمان اروپایی‌ها، در مهار برنامه اتمی رژیم و صرف بودجه کلان مربوطه پس از رفع این معضل، در مسائل مهم دیگر این جامعه، چون عقیده دارند، وقتی یک ملتی متحد و به پاخاسته بر سرنوشت خویش حاکم شد.

اتکا به قدرت جمعی افزایش یافته، همین اطمینان جمعی به قدرت ملی خود، باعث تعطیلی برنامه اتمی خواهد شد. ولو این برنامه از نظر پرستیژ ملی اغوا کننده باشد. پس، از نظر سیاست خارجی، نقطه ضعف استراتژیک رژیم و بالعکس نقطه قوت ملت ایران، در پروسه تغییر رژیم، درین سه مورد مهم و اساسی، بخصوص برای اروپایی‌ها نهفته است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy