انصاف نیوز - سعید رضوی فقیه، فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به این سوال که «آیا سیدمحمد خاتمی میتواند شیرازهی اصلاحطلبان را در شرایط فعلی حفظ کند؟» گفت: اصلاحطلبان اعتماد به نفس خودشان را نباید از دست دهند. نباید مقهور این جریانها شوند و باید به میدان بیایند و حرف خودشان را محکم بزنند. آنها بدنهی اجتماعی خودشان را دارند اما وقتی که از صحنه غایب هستند و سکوت میکنند طبیعتا آن بدنهی اجتماعی یا منفعل میشود و سکوت میکند یا اینکه به آلترناتیوهای فعال دیگر روی میآورد. آقای خاتمی و بقیهی اصلاحطلبان باید فعال شوند و حرف بزنند و طرح داشته باشند و همه هم یکصدا باشند.
این روزنامهنگار سابق در ادامه گفت: آقای خاتمی و اصلاحطلبان باید هزینه کنند و به مردم نشان دهند که حاضرند بهخاطر ملت و کشور از خیلی چیزها بگذرند. جریان اصلاحات و آقای خاتمی به شکل بالقوه این امکان را داشته که تاثیر گذار باشد ولی متاسفانه هیچوقت از فرصت استفاده نکرده چون نخواسته هزینه بپردازد. اگر آقای خاتمی کاری میخواهد کند همین الان وقتش است و دیگر فرصتی نخواهند داشت.
اصلاحات در درون قدرت شکل گرفته بود
آقای رضوی فقیه در گفتوگو با انصاف نیوز با اشاره به اشکالات ریشهای جریان اصلاحات از ابتدای شکلگیری آن گفت: بخشی از مشکلات اصلاحطلبان به خواستهایشان برمیگردد؛ منظور از خواستها، مطالباتی که مطرح و اعلام میکنند نیست. منظور آن چیزی است که واقعا در درون میخواهند. یک مشکلی که دوستان اصلاحطلبِ ما در سالهای گذشته (از رد صلاحیتهای مجلس چهارم به بعد) داشتند این بود که فقط در فکر بازگشت به قدرت بودند و ریشهی آن نیز در این بود که اصلاً اصلاحات در درون قدرت شکل گرفته بود؛ یعنی از سال ۶۰ به بعد که جمهوری اسلامی یکدست شد، چپ خط امامی که بعدا تبدیل به اصلاحات شد و گفتمان و پایههای معرفتی و نظری و چارچوبهای تحلیلیاش تغییر کرد شکل گرفت.
اصلاحطلبان فقط به توزیع پستها توجه نشان دادند
او با بیان اینکه «چپ خط امامی در دههی اول پس از انقلاب در زمان حیات امام همیشه در قدرت بود»، گفت: این تصور برایشان پیش آمده بود که اینها شایستهترین جریان برای ادارهی جمهوری اسلامی هستند و چون عادت کرده بودند که در ساختار و چارچوب قدرت حرکت کنند بنابراین خواستهشان محدود شده بود به بازگشت به همان قدرتی که از آنها بعد از رد صلاحیتهای انتخابات مجلس چهارم گرفته شده بود. اگر دقت کنید گفتمان آنها نیز تا سالهای پس از دوم خرداد هم این بود که شایستگی ادارهی حکومت با ما است و رد صلاحیتها اجازه نمیدهد که ما به عنوان تنها نیرویی که توانایی ادارهی جامعه را به شکل بهینه داریم و میتوانیم نهادهای مختلف حکومتی را مدیریت کنیم در قدرت باشیم. بنابراین مخالفتشان هم بیشتر با نهادهای حاکمیتی غیر انتخابی بود که از نظر آنها جلوی ورود اصلاحطلبان را به ساختار قدرت میگیرند.
رضوی فقیه ادامه داد: در واقع خواستهی اصلاحطلبان به جای آنکه اصلاح روندهای سیاسی در ساختار قدرت و بیشتر از آن در جامعه باشد و به جای اینکه بیایند در جامعه و با تکیه بر نیروی اجتماعی خود، نه با تکیه بر مجوزهای صادره از طرف حکومت، تحزب را نهادینه کنند و به خصوص پس از دوم خرداد با آن پشتوانهی جمعیت کلانی که به دست آوردند به جامعه بیایند و این نیرو را سازماندهی و شبکهسازی کنند و تحزب را به شکل ریشهای و پایدار به عنوان یکی از پایههای اصلی دموکراسی تثبیت کنند فقط به توزیع پستهای قوه مجریه یا مقننه توجه نشان دادند. این را در انتخابات ۸۰، ۸۴ هم دیدیم و ادامه پیدا کرد در انتخابات ۹۲ و ۹۶ که در واقع کاندیداهای مطلوب خودشان نبود و از کاندیدای موجود، فرد نزدیک به خودشان را میتوانستند حمایت کنند تا سهمی از قوه مجریه داشته باشند.
آقای خاتمی! همین الان وقتش است
رضوی فقیه دربارهی نقشآفرینی سیدمحمد خاتمی در شرایط فعلی کشور گفت: آقای خاتمی ظرفیتهای زیادی دارد و میتواند این کار را کند؛ همانطور که این ظرفیتها را قبلا هم داشتند و از دست دادند. آقای خاتمی سرمایهی بزرگ اجتماعی و سیاسی داشته ولی متاسفانه همیشه با ملاحظهکاری پیش رفته و این سرمایه را به جای آنکه حفظ کند و افزایش دهد مستهلک کرده است. برای بزرگ شدن باید کار بزرگ کرد و برای بزرگ ماندن هم باید کارهای بزرگی را تکرار کرد. آقای هاشمی رفسنجانی تا یک دورهای تا سال ۸۸ تصورش بر این بود که مرد قدرتمند جمهوری اسلامی است ولی این توهم باعث تحمیل شکستهای سنگینی به او شد (انتخابات مجلس ششم، انتخابات سال ۸۴) اما از یک جایی به بعد متوجه شد که باید انتخاب و ریسک کند. نمیشود آدمی روی صندلی خودش بنشیند و انتظار داشته باشد بهخاطر کارهای گذشتهاش مردم دایماً به او اقبال نشان دهند و سرمایهی اجتماعیاش افزایش پیدا کند. باید ریسک و هزینه کند، به هر حال در مبارزات سیاسی هم پیروزی و هم شکست هست. متاسفانه آقای خاتمی سالهاست که میخواهد کارهایی انجام دهد که هزینهاش پایینترین هزینه باشد. مثلا جشن تولد کسی را تبریک بگوید یا درگذشت کسی را تسلیت بگوید. یک رهبر سیاسی با این کارها نمیتواند تاثیرگذار ملی و تاریخی داشته باشد.
این تحلیلگر سیاسی در پایان گفت: آقای خاتمی و اصلاحطلبان باید هزینه کنند و به مردم نشان دهند که حاضرند بهخاطر ملت و کشور از خیلی چیزها بگذرند. جریان اصلاحات و آقای خاتمی به شکل بالقوه این امکان را داشته که تاثیر گذار باشد ولی متاسفانه هیچوقت از فرصت استفاده نکرده چون نخواسته هزینه بپردازد. اگر آقای خاتمی کاری میخواهد کند همین الان وقتش است و دیگر فرصتی نخواهند داشت.