همراه با جوانان شجاع، خیزش «زن، زندگی، آزادی» را تقویت کنیم!
آتش سوزی مهیب، صدای انفجار و حمله به زندانیان با تیراندازی و گاز اشک آور در فضای بستهی بند ۷ و ۸ زندان اوین در غروب شبنه بیست و سوم مهرماه، یاد و خاطرهی کشتارهای دستهجمعی در زندانهای ایران را برای ما «مادران و خانوادههای خاوران» و دیگر خانوادههای کشته شدگان دههی شصت دوباره زنده کرد و قلب و تنمان را به شدت لرزاند. هنوز نمیدانیم چه تعداد از زندانیان سیاسی و عمومی در این فاجعه و فاجعهی مشابه در هفدهم مهر در زندان لاکان رشت کشته و مجروح شدهاند و هنوز عمق هیچ کدام از این فجایع روشن نیست. جمهوری اسلامی ایران که پایههای نظام فاسدش را بر انواع تبعیضهای جنسیتی، عقیدتی، قومی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و سرکوبهای بیرحمانه بنا نهاده است، در طی این سالها بسیاری از معترضان و منتقدان خود را با حذف فیزیکی، سر به نیست کردن یا تبعید یا با سرکوبهای وحشیانه و تهدید و ایجاد رعب و وحشت، از صحنهی سیاسی جامعه حذف کرد و به این وسیله توانست حکومت خود را سرپا نگاه دارد.
این رژیم سرکوبگر، از آغاز دههی شصت و حتی پیش از آن در سالهای ۱۳۵۸ و ۱۳۵۹، چندین هزار تن از جوانان و نخبگان این مرز و بوم را که علیه انواع تبعیض، بیعدالتی و نابرابریهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قیام کرده بودند را بازداشت کرد، شکنجه داد و با محاکمههای ساختگی و چند دقیقهای به جوخههای مرگ سپرد. روزهایی که روزنامهها از بار کشته شدگان بسیار سنگین بودند و گاه تعدادشان به ۴۰۰ نفر میرسید. اوج این بیرحمی در تابستان ۱۳۶۷ پس از نوشیدن جام زهر در پایان جنگ ایران و عراق با یک فَتوا در مدت یک ماه و نیم با بستن درب زندانها و بیخبری خانوادهها و دنیا اتفاق افتاد. در آن مدت کوتاه نزدیک به پنج هزار زندانی سیاسی را که پیشتر از آن در دادگاههای فرمایشی و ناعادلانه به حبس محکوم شده بودند و برخی حکمشان پایان یافته بود را پشت درهای بسته و بدون اطلاع خانوادهها، با حکم «هیات مرگ» در تهران و شهرستانها حلق آویز کردند و پیکرشان را به ما خانوادهها تحویل ندادند و مخفیانه در گورهای جمعی خاوران و دیگر گورهای بی نام و نشان به خاک سپرده شدند. تاکنون نیز بارها و بارها آثار این جنایتهایشان را پاک کردهاند با این خیال که خانوادهها را به سکوت بکشانند، ولی موفق نشدهاند و ما همچنان دادخواه ایستادهایم و با اذیت و آزارهای مداوم آنها ساکت نشدهایم و تا روشن شدن حقیقت و به سرانجام رساندن دادخواهی نیز آرام نخواهیم گرفت.
بهرغم این جنایتها و سرکوبهای وحشیانه و بیرحمانهی اعتراضاتِ در این چهل و اندی سال، همواره شاهد اعتلای جنبشهای مستقل و مردمی بودهایم که روزبهروز فراگیرتر و رادیکالتر شدهاند. مادران و خانوادههای خاوران که مبارزات پیگیرشان برای دادخواهی و مقاومتشان به عنوان یک مادر و زن علیه تبعیضهای بی رویهی این حکومت بر زنان، الهام بخش مبارزات شجاعانه دیگر مادران و زنان دادخواه بوده است، در تمامی این اعتراضات، از جنبشهای مطالباتی تا اعتراضات فراگیرتر و خیابانی همواره کنار، همراه و پشتیبان مردم و خواستهایشان بودهاند و هستند. تردیدی نیست که سرانجام آن روز فرا خواهد رسید که زنان و مردان شجاع همراه با سایر جنشهای مستقل، این چرخهی معیوب را در هم خواهند شکست و آزادی، برابری و عدالت اجتماعی را به دست خواهند آورد. ما نیز همچون گذشته در این راه عاشقانه یاریشان خواهیم کرد و تا لحظهی آخر همراه و یاورشان خواهیم بود.
خیزش «زن، زندگی، آزادی» که پس از قتل حکومتی مهسا (ژینا) امینی و از اواخر شهریور، علیه حجاب اجباری و هر گونه تبعیض و بی عدالتی و نابرابریهای اجتماعی، به پا خاست، بسیاری از اقشار و طبقات مختلف جامعه را که از ۴۳ سال ظلم، تبعیض، فقر، بیعدالتی، اختناق، سرکوب و کشتار این حکومت به ستوه آمده بودند را به خیابانها آورد تا با برگزیدن شیوههای مختلف اعتراض از راهپیمایی، تجمع، برداشتن روسری از سر، شعرخوانی، اعتصاب و غیره از شرق تا غرب و از جنوب تا به شمال، از کردستان تا تهران و زاهدان، از سراسر ایران تا دور دستترین کشورهای جهان، دنیا را به لرزه درآورد. ما نیز در هر کجای ایران و جهان که باشیم همراه و همگام با این اعتراضات خواهیم بود. اعتراضاتی که بهرغم سرکوبهای بیرحمانه در خیابان، دانشگاه، مدرسه و زندان و کشته شدن دستکم ۲۱۵ معترض از بزرگسال تا جوان و کودک و دستگیری و شکنجه هزاران نفر و اعتراف گیریهای اجباری و تهدید معترضان و خانوادهها، تا کنون همچنان ادامه دارد و امیدواریم با حمایت سایر اقشار و طبقات مردم و حضور آنان در عرصههای مبارزه، اعتصابات گسترده و فراگیر و حمایت افکار عمومی جهانی اینبار به سر منزل مقصود برسد.
بدینوسیله ما تعدادی از مادران و خانوادههای خاوران و خانوادههای کشته شدگان دههی شصت در خارج از کشور، با اعلام همراهی و همبستگی خود از خیزش مترقی و ساختارشکنانه «زن، زندگی، آزادی»، از تمام خانوادههای دادخواه و زنان و مردان شجاع و مبارز میخواهیم که به این خیزش بپیوندند و به سرکوبگران اجازه ندهیم که عزیزان ما را دوباره و دوباره در خیابانها بکشند یا دستگیر کرده و شکنجه داده و در زندانها اعدام کنند یا به اشکال دیگر به قتل برسانند. حضور فعال ما برای همراهی و همبستگی با این خیزش انقلابی و سرنوشتساز بسیار اهمیت دارد.
ما از تمام آزادیخواهان میخواهیم که برای تحقق خواستههای زیر در لحظه کنونی ما را همراهی کنند:
۱- تمامی زندانیان سیاسی باید بدون و قید و شرط آزاد شوند.
۲- مجازات اعدام و انواع شکنجه و اعترافگیری باید لغو گردد.
۳- پرونده سازی برای کودکان و نوجوانان باید پایان یابد و همگی بدون قید و شرط آزاد شوند.
۴- حقیقت فاجعهی اخیر زندان اوین، زندان لاکان رشت و اسامی کشته شدگان و مجروحان باید روشن شود.
۵- حقیقت تمام کشتارهای صورت گرفته در طی ۴۳ سال گذشته در زندانها و در خیابانهای سراسر ایران باید روشن شود.
سوم آبان ۱۴۰۱
امضا کنندگان به ترتیب حروف الفبا:
۱. آذرمیدخت الهی؛ فرزند زنده یاد پرویز الهی
۲. آذرنوش خطیب؛ فرزند زنده یاد ابوالحسن خطیب
۳. آراز ضیغمی؛ فرزند زنده یاد علی اصغر ضیغمی
۴. آزاده ابراهیم پور؛ همسر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۵. آزاده، ضیغمی؛ فرزند زنده یاد علی اصغر ضیغمی
۶. آیدین حلیمی اصل؛ فرزند زنده یاد ناصر حلیمی اصل
۷. افتخار فاریابی؛ مادر زنده یاد امیر میرعرب بایگی
۸. الناز ضیغمی؛ فرزند زنده یاد علی اصغر ضیغمی
۹. الهه میرعرب بایگی؛ خواهر زنده یاد امیر میرعرب بایگی
۱۰. ایراندخت انصاری؛ همسر زنده یاد جمشید سپهوند، خواهر زنده یاد مسعود انصاری
۱۱. باقر ابراهیمزاده؛ برادر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۱۲. بهاره جمالی؛ برادرزاده زنده یاد حسن جمالی
۱۳. پرویز فولادپور؛ برادر زنده یاد علیرضا فولادپور
۱۴. پروین کراچی؛ همسر زنده یاد شاهرخ جهانگیری
۱۵. پریسا امجدی: از خانواده زنده یادان باقر امجدی و علیرضا شکوهی
۱۶. پویان شریفی؛ فرزند زنده یاد فرزین شریفی و برادرزاده زنده یاد فرامرز شریفی
۱۷. ثریا مرادی؛ از خانواده زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۱۸. جواد ابراهیمزاده؛ برادر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۱۹. حسن روحانی گنابادی؛ برادر زنده یادان علی و نفیسه روحانی گنابادی
۲۰. حسن فرامرز؛ برادر زنده یادان سیروس و هرمز
۲۱. حوری فولادپور؛ خواهر زنده یاد حمید فولادپور و از بستگان زنده یادان علیرضا و محمدرضا فولادپور
۲۲. روشنک فولادپور؛ از بستگان زنده یادان حمید فولادپور، فرزین و فرشید راجی و یوسف یوسفی
۲۳. زری لونی (عیوض)؛ همسر لهراسب صلواتی
۲۴. زهرا رنجی؛ همسر زنده یاد ناصر حلیمی اصل
۲۵. زهرا سرحدیزاده؛ مادر زنده یاد منیژه معنوی پرست
۲۶. ژاله فولادپور؛ خواهرزاده زنده یادان فرزین و فرشید راجی و از بستگان زنده یادان حمید فولادپور و یوسف یوسفی
۲۷. سپیده مجیدیان؛ خواهرزاده زنده یاد رحیم میلانی
۲۸. سکینه مؤمنی فراهانی؛ مادر زنده یاد صدرالله شیخ الاسلامی
۲۹. سیاوش راجی؛ برادر زنده یادان فرزین و فرشید راجی و از بستگان زنده یادان یوسف یوسفی و حمید فولادپور
۳۰. سیروس فتحی؛ برادر زنده یاد ژیلا فتحی
۳۱. شایسته وطندوست تربهبر؛ همسر زنده یاد فرزان ببری و از بستگان زنده یادان: جمشید گلی، غلامرضا دلاور، بهروز دلاور، مسعود رسولی و جمشید صدفزاد
۳۲. شروین حلیمی اصل؛ فرزند زنده یاد ناصر حلیمی اصل
۳۳. شکوفه ابراهیمزاده؛ خواهر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۳۴. شکوه محمدی؛ از دوستان فهیمه تقدسی
۳۵. شهرام نورمنصوری؛ برادر زنده یاد شاپور نورمنصوری
۳۶. شیرین امیری؛ همسر زنده یاد اصغر آراسته
۳۷. صدیقه حاج محسن؛ خواهر زنده یاد حسین حاج محسن
۳۸. عصمت طالبی کلخوران؛ همسر زنده یاد مجید سیمیاری و خواهر زنده یادان عادل، رضا و التفات طالبی کلخوران
۳۹. علی ابراهیمزاده؛ برادر زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۴۰. فاطمه دوستدار؛ همسر زنده یاد ابوالحسن خطیب
۴۱. فرح مدائن؛ خواهر زنده یادان لیلا، مبشر، لقمان و داوود مدائن - و از خانواده زنده یادان: بهنام، بیژن، کاووس و منوچهر رضایی جهرمی
۴۲. فرخ صوفی؛ برادر زنده یاد فرامرز صوفی
۴۳. فرشته صوفی؛ خواهر زنده یاد فرامرز صوفی
۴۴. فرهاد صوفی؛ برادر زنده یاد فرامرز صوفی
۴۵. فیروزه صوفی؛ خواهر زنده یاد فرامرز صوفی
۴۶. کوکب محمدی؛ از خانواده زنده یادان محمد محمدی، احمد محمدی، محمد یزدانیان
۴۷. کیومرث نقیپور؛ از خانواده زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۴۸. گلنوش پاکدل؛ فرزند زنده یاد کمالالدین پاکدل
۴۹. معزز خواهشی؛ همسر زنده یاد کمالالدین پاکدل
۵۰. منصوره بهکیش؛ خواهر زنده یادان زهرا، محمود، محمدرضا، محسن و محمدعلی بهکیش - و از خانواده زنده یادان: سیامک اسدیان و مهرداد پناهی شبستری
۵۱. منصوره درزی؛ همسر زنده یاد فرامرز صوفی
۵۲. منیره امیرشکاری؛ خواهر زنده یادان سعید، علی و حمید امیرشکاری - از خانواده زنده یادان: جعفر، علی و محمدصادق ریاحی و هوشنگ کامرانی
۵۳. مهبن خدبوی؛ رفیق و همراه زنده یاد حمید رضوان
۵۴. مهراندخت شریفی؛ همسر زنده یاد مهدی حسنی پاک
۵۵. مهرنوش پاکدل؛ فرزند زنده یاد کمالالدین پاکدل
۵۶. مهناز؛ از دوستان زنده یادان حمید ابراهیمی، فرهود و عباس شهیدی
۵۷. مهین حسینی دهدشتی؛ خواهر زنده یاد حسین حسینی دهدشتی
۵۸. مونا فرامرز؛ از خانواده زنده یادان سیروس و هرمز
۵۹. مینا لبادی؛ همسر زنده یاد علی اصغر ضیغمی
۶۰. ناهید صادقی؛ همسر زنده یاد فرزاد دادگر
۶۱. نسترن صوفی؛ فرزند زنده یاد فرامرز صوفی
۶۲. نسرین اسدیان؛ خواهر زنده یاد سیامک اسدیان - و از خانواده زنده یادان: توکل و نورالله اسدیان، زهرا بهکیش، فریدون اعظمی، عبدالرضا و حمیدرضا نصیری
۶۳. نگار زکیپور؛ فرزند زنده یاد محمود زکیپور
۶۴. نیلوفر ابراهیمزاده؛ فرزند زنده یاد غلام ابراهیمزاده
۶۵. یاسمن صوفی؛ فرزند زنده یاد فرامرز صوفی
۶۶. یسنا احمدی؛ خواهر زنده یاد حمید احمدی