روشنگریها و اعتراضهای گسترده پزشکان در روزهای اوج گیری جنبش زن، آزادی، زندگی نشان از حضورمسئولانه و شجاعانه این گروه اجتماعی- صنفی در عرصه مبارزه دارد. تهدید، محرومیتهای شغلی و اجتماعی، ضرب و شتم، دستگیری و زندانی کردن پزشکان آزاداندیش و آزادیخواه گوشهای از رفتار وحشیانه و جنایتکارانه حکومت اسلامی ست.
سالیانی ست پزشکان با قدرت بخشیدن به اجتماع و تشکلهایشان در ایران نقشی مؤثر و پویا در سپهر سیاسی، به ویژه در گسترش و تعمیق روند دموکراسی در جامعه ایفا کردهاند. پزشکان آزادیخواه و عدالت جو علاوه بر یاری رساندن به جنبش آزادیخواهانه، تلاش برای کاهش و زدایش فقر و محرومیتهای فرهنگی، کاهش و زدایش عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی تبعیض و بی عدالتی در عرصهی "بهداشت و درمان و آموزش پزشکی" و تامین و تضمین سلامت جامعه را نیز هدف خود قرار دادهاند.
پزشکان میهنمان طی ۴۳ سال گذشته ضمن توجه به آموزهها و توصیههای بزرگانی همچون طبیب معروف" علی بن عباس اهوازی" (متوفی به سال ۳۸۴ هجری) که گفته است طبیب میباید " پیوسته به مطالعه کتب، یعنی خواندن کتب طبی و خواندن آنها مشغول باشد" و صرفا" به حرفه وتخصص خود و درمان بیماراناش بیاندیشد، به تحقق آزاداندیشی و آزادیخواهی در جامعه نیز اندیشیدهاند و این خواستها را در ارتباط با تامین و تضمین سلامت جامعه مطرح و پیگیری کردهاند.
حرفهی پزشکی، یا به قول دکتر غلامحسین ساعدی، " حرفه وجیه المله طبابت"، وجاهت و مقبولیتی عام، تاریخی وجهانی داشته و دارد. در ایران طبیب را حکیم میخواندند به این خاطر که او را صاحب حکمت و همه چیز دان میپنداشتند، منزلتی که این حرفه را به حد" دانش و حرفهای خدایی " رساند. این جایگاه یگانه را نیاز انسان به سلامتی و عشقاش به زندگی و گریزش از دردهای جسمانی و روانی، و مرگ سبب شده است. انسان سلامتی خود و عزیزاناش را مهمترین مساله زندگیاش میداند. تامین و حفظ سلامتی را نیز ورای تمهیدات آسمانی، به طور واقعی در حضور و نقش پزشک تجربه کرده است. این نیاز رابطهی ویژهای میان پزشک و بیمار و نزدیکان بیمار بر قرار میکند و از پزشک اتوریته و شخصیتی مورد اعتماد در ذهن آنان مینشاند. هنگامی که انسان به فرد و یا حرفهای نیاز داشته باشد آن حرفه و صاحب حرفه اهمیت خاصی برای فرد نیازمند پیدا میکنند، اهمیتی که غالبا" تا هنگام رفع آن نیاز وجود خواهد داشت. در مورد حرفهی پزشکی این اهمیت داشتن، ابعاد و دامنهی وسیع تری پیدا کرده است، و پزشک نه فقط در رابطه با بیمار و خانواده و نزدیکان بیمار، که در سطع جامعه از وجهه و منزلتی خاص (معنوی و مالی) پایدارتر بر خوردار است.
از میان پزشکان چهرههای تاثیر گذار و شاخصی در عرصه سیاست و فرهنگ در ایران و سایر نقاط جهان بالیدهاند، به ویژه هنگام که پزشکان فراتر از فعالیتهای فردی در قالب تشکل عمل کردهاند نقشی مؤثر بر روند تحولات دموکراتیک در جامعه داشتهاند. حکومت فاسد و سفاک اسلامی طی ۴۳ سال گذشته با اعدام و ترور صدها پزشک، پرستار و سایر کارکنان بخش خدمات بهداشتی و درمانی هراس خود را ازتاثیر گذاری پزشکان و این گروه اجتماعی و صنفی نشان داده است (۱)
پزشکان در میهنمان، به ویژه در سالهای اخیر در سطحی گستزده نه فقط به سیاستهای بهداشتی و درمانی و آموزش پزشکی، که به امر سیاست، حقوق بشر و مبارزه آزادیخواهانه پرداختهاند و در راه تحقق سلامت سیاسی جامعه نیز گام بر داشتهاند. بستر مناسبی که رابطه میان پزشک و بیمار و جایگاه اجتماعی پزشک به وجود میآورد عاملی ست که با اتکا به آنها پزشک فراتر از تشخیص بیماری و درمان بیمار به عرصه تشخیص و درمان بیماریهای جامعه، یعنی عرصهی سیاست و فرهنگ نیز پای میگذارد و حداقل با برداشتها و تعاریف امروزین نقش روشنگرانهی " روشنفکر خاص" را ایفا میکند، و شخصیت "روشنفکری" خود را در موقعیت شغلیاش سامان میدهد و در همین محدوده ایفای نقش میکند و پیام آور آزادی، دموکراسی و عدالت خواهی میشود. پزشکان - و پرستاران و کادرهای خدمات بهداشتی و درمانی میهنمان - نشان دادهاند به گروهی گریزان از سیاست و فرهنگ و به نوعی از تحصیلکردگان برج عاج نشین بدل نشدهاند و رزمندگان سپاه آزادگان و آزادگیاند و نقشی ارزشمند در تداوم و گسترش و تعمیق "جنبش زن، زندگی، آزادی" داشته و خواهند داشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- پزشکان دگراندیش که در حکومت اسلامی اعدام شدند، مسعود نقره کار
https://news.gooya.com/politics/archives/2016/04/211670.php
مَهسای ایران، م. سحر