روزنامه نگار و اندیشمند برجسته ی ما، جناب استاد امیر طاهری، در ویدئویی که اخیرا منتشر کرده اند از اهل سیاست ایرانی خواسته اند تا پرچم های شان را از جیب شان بیرون بیاورند و در معرض دید عموم مردم ایران قرار دهند. ایشان به درستی و با درایت تاکید کرده اند که این بار قرار نیست اشتباه ۵۷ تکرار شود.
من به عنوان یکی از آحاد ملت ایران و یک نویسنده ساده ی سیاسی، به پرسش های جناب استاد پاسخ می دهم و کاملا با نظر ایشان که قرار نیست اشتباه سال ۵۷ تکرار شود هم نظر م و به همین دلیل، آن چه از آینده ی ایران در ذهن دارم، مختص خودم است و حتی اگر ۸۰ میلیون جمعیت ایران مخالف نظر من باشند، تک نفره به دنبال نظر خودم خواهم بود و نه نظر انبوه جمعیت. این کار ی ست که در سال ۵۷ نکردیم و همین امروز بعد از ۴۰ سال چوب آن را به فجیع ترین شکل ممکن می خوریم.
پرچم من پرچم شیر و خورشید نشان است به دلیل سابقه ی قدیمی و فراگیری که در کل جغرافیای امروز ایران دارد. جغرافیایی که گسترده تر از جغرافیای کنونی ما بود و بدخواهان بخشی هایی از خاک سرزمین مان را که ثروت مادی و معنوی متعلق به ما بود از ما گرفتند.
به هر حال این پرچم، نشان دهنده ی سرزمینی ست به نام ایران، به صورت کاملا پیوسته با مردمی با فرهنگ ها و زبان های گوناگون اما دارای هویت «ملی» ایرانی.
هویت منطقه ای، به جای خود، هویت ملی به جای خود.
من با موضوعی به نام وحدت با «همگان» بر اساس داشتن هدف مشترک، موافق «نیستم».
امروز امثال من، سازمان مجاهدین خلق ایران، تجزیه طلبان، اصلاح طلبان حکومتی، و نیز کسانی که می خواهند خود را به عنوان رهبران ایران با دوز و کلک به مردم ما تحمیل کنند، همگی خواهان تغییر سیستم حکومتی ایران هستند ولی من حاضر به آن چه که امروز «وحدت» نامیده می شود با هیچ یک از این ها نیستم، مگر آن که:
۱- خط امروز شان را تغییر دهند و دست از حکومت دینی به هر شکلی که در ذهن دارند بر دارند.
۲- خط امروز شان را تغییر دهند و خواهان تجزیه ایران به هر شکلی که در ذهن دارند نباشند.
۳- خط امروزشان را تغییر دهند و خواهان حفظ حکومت فعلی به صورت تغییر شکل یافته نباشند.
۴- خط امروزشان را تغییر دهند و نخواهند با حقه بازی و نیرنگ خود را به عنوان رهبر یا افراد فوق موثر در سیاست ایران به مردم ایران تحمیل کنند.
ایران ایده آل من، ایران رویایی و خیال پردازانه نیست. ایرانی ست که باید بر اساس واقعیات امروز جهان و بر اساس داشته ها و توانایی های ما ساخته و پرداخته شود.
در نقشه ی جهان امروز نقاطی به رنگ سیاه نقاطی به رنگ سرخ نقاطی به رنگ نارنجی نقاطی به رنگ زرد و نقاطی به رنگ سفید برای مشخص کردن آزادی مطبوعات در کشورهای مختلف ترسیم شده است.
آزادی مطبوعات، در اصل نشانه ی حاکمیت آزادی و دمکراسی در آن کشورهاست.
وسعت نقاط سیاه و سرخ که نشان دهنده ی کشورهای فاقد آزادی و دمکراسی است بسیار بسیار گسترده است و نقاط سفید که نشان دهنده کشورهای واقعا آزاد و دمکرات است، در مقابل سایر نقاط اصلا به چشم نمی آید.
با این همه من خواهان الگو برداری از نقاط سفید و تبدیل کشورم به نقطه ای سفید در این نقشه هستم.
برای سفید شدن کشورم، می توانم و باید از سایر کشورهای سفید الگو بردارم.
می توانم از کشورهای سفید، با تغییراتی که فرهنگ من به آن نزدیک باشد، درس بگیرم و کشورم را کشوری آزاد و دمکرات کنم.
من خواهان جامعه ای صد در صد و به طور مطلق و به شکل رویایی آزاد و عادل نیستم چون چنین جامعه ای در جهان امروز ما وجود خارجی ندارد.
برای من تبدیل شدن به یکی از نقاط سفید نقشه ی جهان آرزویی ست که تحقق آن به شدت دشوار است که حتی کشورهای زرد رنگ، که یک پله با سفید شدن فاصله دارند، امکان تبدیل به آن را نمی یابند.
امیدوارم پاسخی که به سوال جناب استاد طاهری گرامی دادم، برای دیگر دوستان راهگشا باشد و آن ها نیز به این درخواست حیات ی پاسخ در خور دهند.