Friday, Nov 4, 2022

صفحه نخست » سخنان و مواضع بایدن و اعضای دولت وی در مورد انقلاب ۱۴۰۱ ایران هیچ ارزشی ندارد، مجید محمدی

biden.jpgجو بایدن در سخنانی کوتاه در یک گردهمایی انتخاباتی در کالیفرنیا بر هم ریختگی ذهنی خود را برای بار صدم نشان داد. او می‌گوید ایران را آزاد می‌کنیم و بلافاصله می‌گوید آنها خودشان خود را آزاد می‌کنند. اگر ایرانیان خود را آزاد می‌کنند دیگر «ایران را آزاد می‌کنیم» چه معنایی دارد؟ اینها فقط از کسی که اختلال ذهنی و حواس دارد و دیگران وی را اداره می‌کنند صادر می‌شود. سخنان کسی که نمی‌داند کجاست، با مرده‌ها حرف می‌زند، با اشباح دست می‌دهد و در سالن یا فضای آزاد گم می‌شود اصولا ارزش سیاست گذاری و موضع گیری ندارد و کسی نباید آنها ار جدی بگیرد. او منکر تورم ۸ تا ۱۲ درصدی در امریکاست، قیمت بنزین ۲. ۶ دلاری در پایان دوران ترامپ را ۵ دلار اعلام می‌کند و سخنان اعضای حزب خود مبنی بر قطع بودجه‌ی پلیس را به رقبای جمهوریخواه خود نسبت می‌دهد.

این وضعیت بایدن قبل از آغاز ریاست جمهوری وی نیز روشن بود اما دمکراتها چون نامزد دیگر مورد توجهی نداشتند وی را به قول ترامپ «از سطل زباله برداشته» و به عنوان نامزد خود معرفی کردند. تعطیل بودن ذهن وی به کسانی مثل سوزان رایس و دیگر ووک‌ها این امکان را داده که سیاست‌های مورد نظر خود را به امضای وی برسانند. اکثر تصمیمات کاخ سفید در دوران بایدن با مواضع گذشته وی در سنا (مثل سقط جنین) تناقض دارد.

از ابتدای ریاست جمهوری بایدن برای دشمنان صلح و آزادی مشخص بود که دولت بایدن دولتی ضعیف و به هم ریخته و متشکل از گروهی ضد امریکایی است. طرفداران بایدن و اعضای تیم وی کشور خود را نژاد پرست می‌دانند و عرق ملی در آنها صفر است. به همین دلیل پوتین زمان را برای حمله به اوکراین مناسب دانست و رژیم اسلامی که در دوره‌ی ترامپ علی رغم خروج وی از برجام برنامه‌ی هسته‌ای خود را منجمد ساخته بود در همه‌ی زمینه‌ها شروع به پیشروی کرد. اگر ایرانیان طرفدار حزب دمکرات و مخالف جمهوری اسلامی این نکات را ندیده باشند احتمالا هنوز نتوانسته‌اند میان وفاداری حزبی خود در امریکا و گرایش سیاسی خود در باب مسائل ایران تلائمی برقرار کنند.

از همین جهت رسانه‌ها و فعالان سیاسی تنها در برنامه‌های طنز خود می‌توانند سخنان بایدن را پوشش (کاری که رجاله‌های رسانه‌ها مثل مجریان برنامه‌های شبانه در امریکا نمی‌کنند) چون سخنان وی ارزش سیاسی ندارد. در طی دو سال گذشته بایدن بارها در مورد سیاست خارجی اظهار نظرهایی کرده که بعد کاخ سفید آنها را رد یا تصحیح کرده است.

اما فراتر از اینها زمان آن رسیده است که ایرانیان مخالف رژیم نکبت و انحطاط اسلامی در ایران تکلیف خود را با دمکرات‌ها روشن سازند. سیاست دمکرات‌ها از کارتر تا اوباما و بایدن همیشه خشنود سازی و مماشات با اسلامگرایانی مثل طالبان و جمهوری اسلامی بوده است. آنها چون از کشور خود متنفر هستند از شعارهای ضد امریکایی و ضد امپریالیستی اسلامگرایان و کمونیست‌ها لذت می‌برند. برنی سندرز عاشق اتحاد جماهیر شوروی و صفهای نان در این کشور بود. فرمانداران دمکرات و اوباما تلاش کرده‌اند به کوبای کمونیست یاری برسانند و روابط را عادی کنند. از همین جهت عادی سازی رژیم‌های ضد امریکایی که همه تروریست و استبدادی و سرکوبگر بوده‌اند سیاست همیشگی آنها بوده است.

کسانی که هنوز دمکرات هستند و با انقلاب ۱۴۰۱ همراهی دارند باید توضیح دهند که چگونه در حزبی هستند که ایلهان عمر و رشیده طلیب که با عوامل جمهوری اسلامی در امریکا (محمد علی الهی و دیگر آخوندهای شیعی ارسالی از سوی رژیم) همکاری نزدیک دارند در آن با آغوش باز پذیرفته شده‌اند. سخنان اعضای این حزب با فاصله‌های یک ماهه و به طور مبهم در دفاع از اعتراضات در ایران یا حتی دزدی و وارونه سازی آنها (اعلام روز تولد مهسا به عنوان روز حجاب توسط شورای شهر بوستون) صرفا تحت فشار افکار عمومی صادر شده است و مثل سخنان بایدن نه تنها هیچ ارزشی ندارد بلکه مضر و مخرب است.

اکثر دانشگاهیان دمکرات ایرانی که شغلشان پرداختن به تحولات خاورمیانه بوده اعتراضات دو ماهه را نادیده می‌گیرند. به عنوان نمونه احمد صدری از اعضای مشاوران نایاک در روزی که چهلم کشته شدگان در ۲۵ شهر در ایران برقرار بود و چندین تن کشته شدند در پست فیس بوکی خود از این نکته شکایت می‌کند که یکی از کارکنان فروشگاه میسیز چارپایه‌ای برای نشستن نداشته است. مشخص است که آنها با این اعتراضات همدلی ندارند و حتی از حیث حرفه‌ای نیز آنها را نادیده می‌گیرند چون این اعتراضات از اساس با دیدگاه‌های آنها در تضاد است. از نگاه اینها حرکتی که در ان شعار ضد امریکایی و ضد سرمایه داری داده نشود انقلاب نیست. انقلاب ۱۴۰۱ ضد اسلامگرایی است در حالی که اسلامگرایی و نمادهایش (مثل حجاب) در ایدئولوژی ووکیسم تقدیس می‌شود و اسلامگرایان به بخشی از ائتلاف چپ تبدیل شده‌اند.

آن دسته از دانشگاهیان چپ که با اعتراضات همراهی دارند مدام در حال طناب بازی‌اند: در یک سخن با جمهوری اسلامی مخالفت می‌کنند و در سخن دیگر دمکراتها را همراه با اعتراضات معرفی می‌کنند که واقعیت ندارد. حمایت آنها از اعتراضات بیشتر شبیه به حمایت نایاک از این اعتراضات است که کسی آنها را باور نمی‌کند.

انقلاب ۱۴۰۱ ایران برای زندگی و حقوق و استقلال فردی است. این انقلاب اصولا در چارچوب‌های تنگ کمونیسم و اسلامیزم و دیگر ایدئولوژیها قابل جای دادن نیست. کسانی که می‌خواهند این حرکت را بفهمند نخست باید از جعبه هایی که برای خود ساخته‌اند بیرون بیایند و بیرون از جعبه فکر کنند. دو جعبه‌ی کلیدی و مهم وفاداری حزبی و ایدئولوژی است.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy