|
برخیز ای ایران زمین،وقت شکفتنها رسید
گرد و غبار وَهــم را هنگام رُفتنها رسید
بر شهر خاموشان گذر میکن ببین مرغ سحر
گوید که شب آمد به سر، پایان خفتنها رسید
"سهراب" و "اشکان" هم صدا با "احمد"ند و با "ندا"
فریاد کن فریادشان ، ختم نهفتنها رسید
از روی خیس مادران اندوه را پس میستان
چون دانههای اشک را ،هنگام سفتنها رسید
ای گل به گل بر دامنت،خون جوان میهنت
گل را بگو،گل را شنو، هنگام گفتنها رسید
این ماجرای سرخ را،از ابتدا تا انتها
میخوان به پهنای صدا،وقت شنفتنها رسید
در نوبت سبزی چنین،با یمن جشن فرودین
برخیز ای ایران زمین، فصل شکفتنها رسید!
ویدا فرهودی
پاریس-بی بهار۱۳۸٩