دیوید ای.سنگر تحلیلگر روزنامه نیویورکتایمز نوشت: دولت بایدن تحریمهای جدیدی را علیه تهران وضع کرده و از معترضان حمایت کرده است؛ همزمان با اینکه دولت ایران به روسیه در جنگ اوکراین کمک میکند و به غنیسازی هستهای ادامه میدهد.
درادامه این گزارش تحلیلی نیویورکتایمز آمده است: ایران در چند روز گذشته به بازرسان بینالمللی اعلام کرده است قصد دارد تولید سوخت هستهای در اعماق کوهی را آغاز کند که بمباران آن سخت است و به طور چشمگیری تولید سوخت هستهای خود را در مرکزی که اسرائیل و ایالاتمتحده بارها در آن خرابکاری کردهاند، به سایر نقاط توسعه دهد. همچنین گزارشهایی وجود دارد که نیروهای ایرانی، هواپیماهای بدون سرنشین برای جنگ در اوکراین به روسیه دادهاند و برخی آژانسهای اطلاعاتی غربی گمان میکنند که ممکن است ایران، در حال مذاکره بهمنظور تولید موشک برای زرادخانههای رو به اتمام روسیه باشد. همچنین آمریکا سهشنبه هفته گذشته ایران را متهم کرد که یکبار دیگر تمامیت ارضی عراق را برای انجام حملات در اقلیم کردستان نقض کرده است.
عصر جدیدی از رویارویی مستقیم با ایران به منصه ظهور رسیده است. این رویارویی برای مدتی توسط رویدادهای دراماتیکتر -از جمله حمله به اوکراین و افزایش رقابت ایالاتمتحده با چین- و همچنین مذاکرات بینتیجه با تهران که ۱۸ماه به طول انجامید، پنهان شده بود. اکنون، امید بایدن برای ورود مجدد ایالاتمتحده به توافق با ایران که در سال ۲۰۱۵ منعقد شد و دونالد ترامپ آن را رها کرد، کاملا از میان رفته است. مذاکرات در ماه سپتامبر متوقف شد و در هفتههای اخیر بایدن تحریمهای جدیدی را علیه ایران اعمال کرد و از اعتراضاتی که ایران آن را تهدید برای خود میداند، حمایت کرد. به گفته چند مقام دولت در کاخسفید جلسات امنیت ملی آمریکا درباره ایران کمتر به استراتژی مذاکره اختصاص دارد و بیشتر به چگونگی تضعیف برنامههای هستهای ایران، فراهم کردن وسایل ارتباطی برای معترضان و قطع زنجیره تامین تسلیحات این کشور به روسیه اختصاص یافته است.
جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی در کاخسفید ماه گذشته بهطور صریح به صدای آمریکا گفت: «در حال حاضر در خصوص توافق با ایران هیچ نوع دیپلماسی در جریان نیست. ما در حال حاضر در بنبست هستیم و روی مذاکره تمرکز نداریم.» هنری روم، کارشناس ارشد موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، ادعا کرد که دامنه تهدید فراتر از موضوعی است که مقامات پنتاگون بهویژه نگران آن هستند؛ انتقال نگرانکنندهترین فعالیت غنیسازی هستهای به تاسیسات زیرزمینی به نام فردو که یکدهه پیش تکمیل شد. روم ادامه داد: «تصور کنید در ژانویه ۲۰۲۱ به دولت آینده میگفتیم که در عرض دوسال، ایران اورانیوم نزدیک به درجه تسلیحاتی را در فردو غنیسازی و پیشرفتهترین سانتریفیوژهای خود را در تعداد زیادی مستقر میکند، نظارت بینالمللی بهشدت محدود را میپذیرد و ذخایر سوختی برای تولید چند بمب را جمعآوری کرده است که به قیمت اورانیوم با خلوص بالا و رد تلاشهای دیپلماتیک است. این اگر بدترین سناریو نباشد، بسیار به آن نزدیک است.»
در تابستان گذشته، مقامات آمریکایی همچنان به احیای توافق هستهای امید داشتند و پیشنویس توافقی که بین تیمهای اروپایی و ایرانی انجام شده بود، تقریبا کامل بود. نمایندگان دولت بایدن -که ایرانیها از گفتوگوی مستقیم با آنها خودداری کردند- طرحها را تایید کرده بودند و منتظر امضای نهایی مقامات ارشد ایران بودند که البته چنین چیزی اتفاق نیفتاد.
مقامات اطلاعاتی آمریکا ارزیابی کردند که احیای این توافق در میان محافظهکاران ایرانی و سپاه پاسداران به اندازه منتقدان آمریکایی برجام، گزینه نامحبوب است. ایرانیها به دنبال تعهدی بودند که بر اساس آن آمریکا هرگز بهطور یکجانبه از این توافق خارج نشود؛ چرا که آنها میدانستند که به محض ورود مجدد به توافق، بیشتر سوخت هستهای که ایران در واکنش به تصمیم ترامپ جمعآوری کرده بود، باید به خارج از کشور ارسال شود. سپس اعتراضات خیابانی و توافق با روسیه روی داد که اساسا ایران و بلاروس را در موقعیت کمک به تهاجم روسیه قرار میداد.
رابرت مالی نماینده ویژه وزارت امور خارجه در مذاکرات با ایران روز سهشنبه گذشته گفت: «حکومت مجموعهای از انتخابهای مهم را به انجام رسانده است که به طور فزایندهای ارتباط آن را با بخش بزرگی از جامعه بینالمللی قطع میکند؛ از جمله کشورهای اروپایی که در بخش اعظم سالهای ترامپ به دنبال نجات توافق هستهای بودند.» مالی معمولا نسبت به احتمال راهحل دیپلماتیک خوشبینتر بوده، اما دیدگاه او بهوضوح تغییر کرده است. او گفت: «ایران به توافق هستهای که در دسترس بود پشت کرد» و افزود که تهران «در تعامل» با آژانس بینالمللی انرژی اتمی زمانی که خواستار بازدید و دریافت دادههای بیشتر از سایتهایی شده بود که مواد هستهای در آن کشف شده است، شکست خورد.
ایران پس از آنکه آژانس قطعنامهای در محکومیت عدمهمکاری این کشور صادر کرد، برنامههای خود را برای تولیدات جدید هستهای اعلام کرد. مالی ادعا کرده بود که ایران با «مجموعهای از چرخههای معیوب» مواجه است. به ادعای وی سرکوب به اعتراضات بیشتر دامن میزند. اعتراضات باعث سرکوب بیشتر میشود. اتحاد با روسیه تنها ایران را بیشتر منزوی میکند و نداشتن شریک دیگری جز روسیه نیز باعث میشود که تهران این اتحاد را دوچندان کند.
بزرگترین نگرانی برای اسرائیل و بسیاری در ایالاتمتحده، اعلام ایران مبنی بر آغاز غنیسازی سوخت هستهای ۶۰درصد در فردوست؛ تاسیساتی که در داخل کوه قرار دارد و پس از حملات سایبری مکرر و حملات به نطنز ساخته شد. دولت اوباما تلاش کرد این سایت غنیسازی هستهای را در جریان مذاکرات سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵، تعطیل کند. وندی شرمن، مذاکرهکننده اصلی که اکنون معاون وزیر امور خارجه است، در آن زمان گفت که شکست در انجام این کار یکی از ناامیدیهای بزرگتر او بود؛ اگرچه توافق بهصراحت از فعالیتهای هستهای که ایرانیها اخیرا گفتهاند در آنجا آغاز خواهند کرد، جلوگیری میکرد.
حال سوال این است که آیا کابینه جدید جنگطلبتر بنیامین نتانیاهو برای حمله به تاسیساتی که بهسختی نابود میشود و این کار جز با بزرگترین بمبهایی که در اعماق زمین منفجر میشود انجام نمیشود، بر آمریکا فشار خواهد آورد؟ هم ایالاتمتحده و هم اسرائیل برای انجام نبرد سخت آموزش مشترک دیدهاند و نتانیاهو آخرین بار که نخستوزیر بود، تا آستانه دستور چنین کاری پیش رفت.
براساس ارزیابیهای عمومی ارائهشده از سوی دولت آمریکا، ایران اکنون نسبت به زمان نقطه گریز بیش از یکساله تحت توافق ۲۰۱۵ آنقدر پیشرفت کرده است که میتواند ظرف چند هفته سوخت کافی بمب را جمعآوری کند. با این حال غرب هنوز زمان خواهد داشت: سیا و مقامات اطلاعاتی اسرائیل میگویند که تبدیل سوخت به سلاحی که بتواند روی موشک قرار گیرد، دوسال طول میکشد و ایالات متحده اخیرا ارزیابی کرده است که مدرکی دال بر ساخت بمب در دست ندارد. اما در شرایطی که بازرسیها محدود شده و دوربینهای نصبشده از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی توسط ایرانیها خاموش شدهاند، تقریبا مفروض همه ارزیابیها این است که اطلاعات کاملی در مورد وضعیت برنامههای هستهای و موشکی ایران وجود دارد.
اما شکافهای فزاینده در این ارزیابی میتواند تشخیص انحراف هستهای را سخت کند و بسیاری از کارشناسان خاطرنشان کردهاند که ایران در حال توسعه موشکهای کروز بزرگ است که میتواند بسیاری از موانع را برای تامین سلاح از میان ببرد. نکات دیگری نیز در این میان وجود دارد. ارائه پهپادهای ایران به روسها اکنون به عامل مهمی در جنگ تبدیل شده است و اگر این همکاری به موشکها هم کشیده شود -و تاکنون تاییدی درباره آن وجود ندارد - ایالاتمتحده و اوکراین به دنبال راههایی برای ایجاد اختلال در جریان تامین تسلیحات خواهند رفت. اما این میتواند خطر تشدید تنش را به همراه داشته باشد؛ زیرا روسیه تاکنون تمایلی به حمله به محمولههای تسلیحات غربی به اوکراین نداشته است. بایدن نسبت به باراک اوباما در حمایت از معترضان ایرانی صریحتر بوده است. چند تن از دستیاران بایدن که در دولت اوباما حضور داشتند، گفتند که دفعه قبل بیش از حد محتاط بودند؛ زیرا در مورد اینکه معترضان بهعنوان عوامل مرتبط با سیا معرفی شوند، ترس وجود داشت.
اما این سوال همچنان در واشنگتن مطرح است که چگونه ایالاتمتحده میتواند اقدامی بیش از حمایتهای لفاظی و اخلاقی از معترضان انجام دهد و آیا بایدن برای کمک به آنها ریسک اقدامات مخفیانه را به جان میخرد؛ بهویژه با توجه به سابقه طولانی دخالت سیا در سیاست داخلی ایران که به دهه ۱۹۵۰ بازمیگردد. در حالی که این رویداد توسط اکثر آمریکاییها تا حد زیادی فراموش شده است، اما همچنان با جزئیات روشن و مشخص به جوانان ایرانی آموزش داده میشود. ممکن است حرکت به این سمت وابستگی زیادی به پرسش دیگری داشته باشد مبنی بر اینکه آیا بایدن و دستیارانش اکنون ایران را خطری بزرگتر از زمان ورود رئیسجمهور به کاخ سفید در ۲۰ ژانویه ۲۰۲۱ میدانند؟
روم ادعا میکند: «دولت میگفت که میخواهد برنامه هستهای ایران را در باکس قرار دهد. فکر میکنم این ایده، کنار گذاشتن چالش ایران پس از دستیابی به توافق را منعکس میکند. اما دولت اکنون باید با این واقعیت مقابله کند که اساسا در همه زمینهها و ابعاد امروز تهدید ایران برای صلح و امنیت بینالمللی بیشتر از دوسال پیش است.»