هادی خرسندی - ویژه خبرنامه گویا
«سرازیر شدن ایرانیان تورنتو به خانه پسر موسوی اردبیلی وگیر انداختن یک آخوند در آنجا»
این تازه ترین جلوه گشت ارشاد اپوزیسیون است که فیلمش زیر این تیتر قهرمانانه در همین گویا آمد. یک عده هموطن ساکن تورنتو یورش میبرند به در خانه ای که گویا مالکش پسر موسوی اردبیلی است. آنجا یک آخوند را «گیر» می اندازند. او را شناسائی میکنند: مسعود ادیب. میگویند رد همه کسانی که به خانه ات میایند و اتومبیل هایی که یکشنبه جلوی خانه ات پارک میشود داریم. یکایکتان را شناسائی کرده ایم و به حسابتان میرسیم.
دم در خانه اش محاکمه اش میکنند. ایجاد هراس. او، - ترسیده یا نترسیده - با خونسردی و ادب و متانت جواب میدهد. سوالهائی از زندگی مالی و درآمد او میکنند و مثل مأمور مالیات از او میپرسند مالیات میدهد یا نه؟! او در پاسخشان مؤدبانه میگوید «این ها را شما حق ندارید بپرسید، دولت و دادگاه میتوانند بپرسند ولی چون شما دوست عزیز من هستید ....» از سردسته یورشگران جواب میشنود که «من دوست شما نیستم، من خواهان ریشه کن کردن اخوند هستم، دوست شما نیستم.».
او میگوید من به شما احترام میگذارم که تشریف آوردید، جواب میشنود «من به شما احترام نمیگذارم چون دست شما به خون ملت ایران آلوده است.» (البته «آغشته» باید گفت نه «آلوده».)
بیست دقیقه محاکمه سرپائی، همراه با اهانت و تمسخر - حتی خانمی به شلوار «لی» او بند میکند که جواب میدهد کهنه است.
دوستان یورشگر که پیداست از شدت جنایات حکومت اسلامی خونشان به جوش آمده، در باره اعدام محسن شکاری از او میپرسند. او اظهار تأسف میکند. به او دستور میدهند که در مقابل جنایات جمهوری اسلامی اعتراض کند. دست آخر با یک «برو گم شو» او را ترک میکنند و تقریباْ فرار میکنند که گیر پلیس نیفتند.
همین سردسته هیکلمند یورشگران چند روز پیش در فرودگاه تورنتو عرصه را بر خانمی مسافری خسته تنگ میکند که تو با حسن روحانی همکار بودی! باز هم تهدید اینکه همه تان را میشناسیم و شوهرت را شناسائی کرده یم. بعد هم به پلیس گزارش غلط میدهد.
***
گشت ارشاد اپوزیسیون سابقه های دیگر هم دارد. چندی پیش با کمال تعجب ویدئوئی دیدم که دوست خوب من مسیح علی نژاد، رفته بود در خیابانی در آمریکا گزارش میداد که ما الان مقابل خانه پسر خانم معصومه ابتکار هستیم! ما میدانیم در اینجا زندگی میکند!
چند وقت قبل خبر آمد یک عده پسر آقای خاوری را دوره کرده بودند. پیش از آن عکسی آمده بود که آقای خاوری یکجائی نشسته دارد با تلفن صحبت میکند!
دو سال پیش آقای علی جوانمردی گفت از دولت آمریکا میخواهم آقازاده های جمهوری اسلامی را از آمریکا بیرون کند! اینهمه بیخبری از قانون و ناآشنائی با حقوق فردی افراد نوبر است. عجبا که خودشان از همین نعمت پناهنده پذیری و قبول مهاجر برخوردارند و توجه ندارند این قوانین انسانی شامل دیگران هم هست.
ندانستن اینکه وزارت کشور آمریکا برای ساکنان و مهاجران و پناهندگان آمریکا تقسیم بندی آقازاده و غیر آقازاده ندارد و کسی را به خاطر اینکه پدرش کیست از آمریکا اخراج نمیکنند، از یک مدعی مبارزه سیاسی بعید است. (این پرونده ها را شاید «سی.آی.آ» داشته باشد اما در اختیار آقای جوانمردی نمیگذارد!)
گشت ارشاد و منکرات اپوزیسیون جلوه های دیگر هم دارد:
سال ها پیش آخوندی بنام اشراقی با دختر خمینی ازدواج میکند. آقای اشراقی و همسرش صاحب دختری میشوند که با مردی بنام طاهری ازدواج میکند. آنها صاحب دختری میشوند که در کانادا دانشجوست. حالا هر چند وقت یکبار عکسی درمیآید فتوشاپی که «نتیجه خمینی ماتیک مالید»، «نتیجه خمینی مینی ژوپ پوشید!» نتیجه خمینی ..... و طعنه و کنایه و فحش.
تقصر این دختر چیست؟ چند بار برای جماعت نوشته ام مردم! اگر نتیجه خمینی این است، تشویقش کنید. ببینید او چقدر پشت کرده است به جد بزرگ امام اش! و پدر بزرگ آخوندش. ببینید چقدر با سنّت و تحمیلات خانواده جنگیده که میتواند به این راحتی زلف بر باد دهد (که نداده) و لباس چشمگیر بپوشد (که نپوشیده). خوشحال باشید که آن خمینی جلاد پست عقب مانده، چنین «نتیجه» ای داده. این دختر چه بدی به شما کرده؟
گشت ارشاد و منکرات اپوزیسیون از فعالیت نمی ایستد. به دقت بی حجابی ها، رقصیدن در عروسی ها، شنا کردن ها .... را زیر نظر دارد: دخترخاله فلانکس در آمریکا عروسی گرفت . .... داماد فلانکس در لندن آبجو نوشید ..... زن برادر میرسلیم در تکزاس بی حجاب است!
گشت ارشاد اپوزیسیون خانمی محجّبه کارمند سفارت در لندن را در خیابان تعقیب میکند، هراس در دلش ایجاد میکند و با «بیشرف، بیشرف» بدرقه اش میکند. در کشور دیگری با یک مرد کارمند سفارت چنین میکنند.
دوستان من! هرقدر که دلمان از این حکومت کودک کش و جوان کش و آن خامنه ای بیشرف کثیف پر باشد، این هراس ایجاد کردن ها در این کشورهای دمکراتیکی که فیض زندگی در آنها نصیب خودمان هم شده، ناشایست است، قباحت دارد و جرم قانونی است. این افراد هیچکدام به تنهايی جوابگوی ما نیستند و این محاکمه های صحرائی راه به جائی نمیبرد. این رفتارهای شما غیرانسانی است. -(اهه. پس اونا هموطنان مارو میکشن، انسانیه؟) - این جواب را هزار بار شنیده ایم. برای هزار و یکمین بار عرض میکنم: این عملیات ایجاد هراس، انسانی نیست. تمدنی نیست.
تازه، اگر فردا آن خواهر زینب کارمند سفارت را در خیابان چاقو زدند و کشتند، شما چطوری ثابت میکنید که کار خود رژیم است برای بدنام کردن اپوزیسیون؟
اگر فردا آن آخوند تورنتوئی را کشتند - همانطور که قاضی منصوری را کشتند - چطور میخواهید ثابت کنید که کار شما یورشگران و همفکرانتان نبوده؟
برای این حکومت کشتن یکی از کارمندانش به منظور رودست زدن به شما مثل آب خوردن است.
***
زیر خبر «سرازیر شدن ایرانیان تورنتو ....» چند اظهارنظر (کامنت) از سوی خوانندگان آمده بود که یکی از آنها نقل کردنی تر است که گویا از دست ادیتور هم دررفته بوده:
«دختران و زنهایشان بی گناهند بدهید ما ارشادشان بکنیم/»
همین. حالا هر کامنتی دوست دارید بنویسید!