Wednesday, Feb 1, 2023

صفحه نخست » همگامی افکار عمومی با مرکز تاثیرگذار سیاسی، امیر امیری

Amir_Amiri.jpgالگوی تازه کنش سیاسی که با محوریت مردم و با بازنگری در باورها و دوری از خطوط خشک اندیشی پیشین، آغاز شده است، اینک با شفاف سازی فرایندهای پر پیچ و خم سیاست و زدودن نگرش‌های غرض ورزانه به تاریخ سیاسی معاصر، زاویه و افقی نو به سیاست ورزی گشوده است که با واژگونی معیارها و هنجارها، مشارکت همراه با مسئولیت را در بافتار سیاست قرار داده است، تا با دوری از اندیشه‌های انحرافی و مبتذل، قلمرو سیاست را آماده ارزش‌ها و اولویت‌های ملی و فراحزبی کند، به گونه‌ای که هم روند پیوستگی‌های معنادار سیاسی برجسته و هم، بازار تفرقه انداران و دسیسه بازان تخته شود.

نگاه مردم به تاریخ معاصر کشورشان، به ویژه به لجن زاری به نام انقلاب اسلامی و عناصر و عوامل دخیل در آن، تنها از دریچه زمان حال و در پرتو نورافشانى‏هاى وضعیت کنونى صورت نمى‏پذیرد، بلکه با شناخت به تاریخ پیش از انقلاب، تحولات آن روزگار را از صافى ذهن خود مى‏گذراند و با دسته ‏بندى رویدادها و دوری از نگرش‏هاى جانبدارانه و ذهنیت‌های دست و پا گیر، رخدادها را در جایگاه مناسب خود مورد داوری قرار مى‏دهد تا بتواند نتایج حاصل از آن را کشف کند.

دن کیشوت‌های وطنی که همچنان با جهل و روایت‌های تکراری، به تصویرسازی از گذشته و اهریمن سازی از خدمت گزاران کشور می‌پردازند، هرگز دگرگونی‌های ساختاری در باورهای مردم و گرایش رو به رشد آن‌ها به ایران گرایی و ملی گرایی را درک نخواهند کرد. ذهنیت این نسل «معروف» بسته‌تر از آن است که بشود تنها با گفتار درمانی چرخ‌های زنگ زده دیدگاهشان را به گردش انداخت.

این جاماندگان از زمان که هر روز را با منطق و معادلات چهار دهه پیش سپری می‌کنند و نمی‌توانند دورنمایی برای آینده خود متصور شوند، بیشتر تمایل به توجیه عملکرد گذشته خود و سیاه نمایی نظام پیشین دارند. گذشته‌‌ای چنین ورشکسته و شرم آور که با «تبعیت» از واپس‌گرایان اثنی عشری و «صغارت» در برابر آخوندهای شیعه آغاز، و با خلسگی از دیدن رخ و ریش «امام» در ماه کامل شد و سپس با خود ویرانگری در مقام پاچه خواری از اصلاح طلبان پایان یافت، توجیه پذیر نیست، کراهت آور است.

همانند جمهوری اسلامی که ماهیت حکومتش را از «آمریکا ستیزی» بدست می‌آورد تا هویت اسلامی ـ انقلابی‌اش برجسته گردد، نسل بی شوکت گنداب انقلاب اسلامی هم‌ هنوز ماهیت وجودی‌اش را با «پهلوی ستیزی» دروغ محورانه به رخ می‌کشد تا هویت درجاماندگی‌اش را پنهان کند. اما نهان کردن آشفتگی درونی با رضایت بیرونی سرانجامی جز رسوایی و سقوط در «چاه جمکران» ندارد.

طنازی این چرخ گردون که پوچی بلاهت آمیز این دشمنی‌ها را دست مایه طنز قرار می‌دهد، آنجاست، که پادشاهی را که بی سوادش می‌نامند، بانی اولین نماد آموزش عالی کشور، دانشگاه تهران، بود و، شاه فقیدی را که زن ستیز می‌نامند، از مصمم ترین مدافعان آزادی‌های اساسی حقوق زنان بود که با اعطای حق رأی به زنان همه مخالفت‌ها را به جان خرید.

رذیلت‌های زبانی هرگز عدم فضیلت‌های سیاسی را پنهان نمی‌کند، بلکه بیشتر تهی‌دستی در ارائه راهکارهای ترمیمی و روحیه تخریبی را آشکار می‌کند و بیش از هر چیز البته، تقیه گرایی دوازده امامی این بی‌اعتباران در باره برگزاری انتخابات برای تعیین نوع نظام سیاسی پس از جمهوری اسلامی را برون ریزی می‌کند.

اکنون باید روشن شده باشد که چرا محصول اجماع‌های ساختگی چیزی جز شکست و بن‌بست نمی‌توانست باشد. با کسانی که خدشه پذیر ساختن یکپارچگی سرزمینی ایران از اساسی‌ترین اولویت‌های سیاسی آن‌هاست، و مخالفت با نظام پادشاهی برایشان از نان شب واجب تر است، دم زدن از اجماع یک خود فریبی است. همه این «مگس وزن»‌های سیاسی و تشکیلاتشان هنوز پس از چهار دهه در رد کامل جمهوری اسلامی لکنت زبان می‌گیرند، اما همگی در نفرت و دشمنی از دودمان پهلوی هم داستان و شریک هستند.

قصد آن نیست که اجماع سیاسی در این جا شکافته شود، اما تمرکز بیش از حد بر روی اجماع بدون اینکه بدانیم پیش‌نیازهای اصلی کدامند و چشم‌انداز سیاست «ملی» چیست، ره به جایی نخواهد برد. اجماع یک مفصل بندی برای سهم خواهی حزبی و آرزوهای آرمان گرایانه نیست، بلکه یک پیکربندی سیاسی ـ استراتژیک برای ارائه گفتمان جایگزین نظم موجود است. اجماع هرگز نباید به معنی اکثریت عددی در نظر گرفته شود، بلکه بیشتر باید بعنوان تجمع اکثریت «تاثیرگذار» درک شود.

سیاست را در هر گستره‌ای که در نظر بگیریم، به پذیرش جامعه و مقبولیت عمومی نیازمند است و نمی‌تواند بی توجه به خواست مردم و اهداف ملی تنظیم و اعمال شود. به دیگر سخن، سیاست همیشه از ایده‌ای که مطلوب است و جامعه خواستار آن است پیروی می‌کند. اکنون که نگرش مردم بر نقش کلیدی «مرجع تأثیرگذار» و تقویت آن متمرکز شده است تا با مدیریت و هدایت درست فرایند انقلاب ملی، راهبردهای به چالش کشیدن رژیم مفلوک اسلامی به نتیجه برسد، باید دامنه و محدودیت‌های فرصت‌های بدست آمده بهتر درک شود تا روند عملی کردن تصمیمات و اجرایی کردن راهکارها فراهم گردد.

بر خلاف همه مدعیان اینک تنها شاهزاده رضا پهلوی است که شهامت شکل دادن به سیاست و «توانایی تحمیل اراده بر دیگران، حتی برخلاف میل آنها» را دارد. تحمیل این اراده خصلت سیاسی و نوگرایانه دارد و متناسب با اندیشه پذیرفته شده در جامعه عمل می‌نماید و دامنه نفوذ سیاسی ـ اجتماعی آن در گستره ملی و جهانی است که با افزایش مشروعیت، تبدیل به اقتدار سیاسی گشته است. البته چنین مشروعیت و مقبولیتی در دوران کنونی، برخلاف گذشته، دیگر نه بر زر و زور، که موجود نیست، بلکه بیشتر بر اقناع پذیری و رضایت مندی استوار است، که به فراوانی یافت می‌شود.

خوشبختانه روند پیوستن به کمپین «من وکالت می‌دهم» در حال پیشروی و گسترش است و هر روز شمار بیشتری که در نزد افکار عمومی از منزلت بالا و در جامعه از اعتبار بیشتری بهره مند هستند، در همگامی و همرزمی با شاهزاده رضا پهلوی، از آن حمایت می‌کنند.

امروز تنها کسی که مردم نام او را در شهرها و خیابان‌های ایران فریاد می‌زنند، شاهزاده رضا پهلوی است. مردم چاره درد خود و افق انتظارتشان را در او می‌یابند، افکار عمومی جامعه در جهت مشروعیت بخشی به او در تکاپو است، کسی در سپهر سیاست به پای او نمی‌رسد و جو جامعه همراه و به سود اوست. جایگاه او در این گذار هر روز برجسته‌تر می‌شود که امکانات مهمی در اختیار ما برای عبور از رژیم نکبت اسلامی قرار می‌دهد که نادیده گرفتن آن معقول و منطقی نیست.

ما در یک مقطع حساس و لحظه تاریخی و سرنوشت ساز قرار داریم، با سازمانهایی که نمی‌توانند از چهارچوب ایدئولوژی‌های منسوخ شده بدر آیند، با کسانی که در دایره بسته خودمحوری، به گزینه‌های تکراری، بی اثر و نا فرجام عادت کرده‌اند، و در میدان سیاستی که در قلمرو آن همه چیز می‌توان یافت جز تجسمی از همگرایی و ثبات، اکنون یگانه نهاد تاریخی که می‌تواند نهاد روحانیت را مهار کند و قدرت آخوندها را به چالش بکشد و پس بزند، در چهره شاهزاده رضا پهلوی حلول و تجلی یافته است. مردم این را به خوبی دریافته‌اند، چنانکه رژیم خون آشام شیعه هم از آن به خوبی آگاهست.

برای ورود به دوران انتقالی و ارائه پروژه سیاسی جایگزین آماده باشیم.



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: info@gooya.com تبلیغات: advertisement@gooya.com Cookie Policy