Friday, Feb 24, 2023

صفحه نخست » هشدار سیدمحمد خاتمی: ایران در «خطر» است / ناگهان، چقدر زود، «دیر» می‌شود

khatami.jpgمردم ناراضی و به‌خصوص جوانان عزیز که در این برهه از زمان حضور اعتراض‌آمیز خود را بیش از پیش نشان داده‌اند، بزرگترین قربانی این فضای دو قطبی هستند، قطبی که اصلا آنها را نمی‌بیند و اگر ببیند آنها را آشوبگر و اختشاشگر می‌داند و قطب دیگر که می‌کوشد از این ناخشنودی و اعتراض برای به زیرکشیدن رقیب (قطب دیگر) سوء استفاده و بهره‌گیری ابزاری کند.

جماران نوشت: رئیس دولت اصلاحات تاکید کرد: سخن از اصلاحات گفتن، چنانکه از انقلاب و جمهوری اسلامی در فضای نفس‌گیر دوقطبی حاکم، بسی دشوار است. در این فضا، یک قطب آنچه را هست و جاری است، خوب و دلخواه و حتی مقدس می‌نمایاند و قطب دیگر راهی را جز براندازی نمی‌بیند.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین کشورمان در پیامی به کنگره ی حزب مردم سالاری نوشت:

به نام خداوندی که انسان را آفرید و انسان را خردمند، مختار و با کرامت آفرید
برای اعضاء محترم حزب مردم‌سالاری آرزوی کام‌روائی و موفقیت، به‌خصوص در برگزاری نشست سراسری این حزب دارم.
سخن از اصلاحات گفتن، چنانکه از انقلاب و جمهوری اسلامی در فضای نفس‌گیر دوقطبی حاکم، بسی دشوار است. در این فضا، یک قطب آنچه را هست و جاری است، خوب و دلخواه و حتی مقدس می‌نمایاند و قطب دیگر راهی را جز براندازی نمی‌بیند. و در این فضا آنچه بر ذهن و زندگی چیره می‌شود، احساسات و هیجان‌هایی است که پدید آورنده یا دامن‌زننده به آن تبلیغات و هیاهویی است که سررشته آن را وابستگان به دو قطب در دست دارند و سوگمندانه راه بر خردورزی و دوراندیشی بسته می‌شود. و آنچه پیش و بیش از همه آسیب می‌بیند، اولا= مردمی هستند که لحظه به لحظه عرصه زندگی بر آنان تنگ‌تر و رنج‌آورتر و امیدشان به آینده بهتر، کمتر و ناخشنودی‌شان بیشتر می‌شود. ثانیا= ایران عزیز با آن همه سرمایه و توان و استعداد شگرف تاریخی، انسانی، فنی و راهبردی که بیشتر در معرض خطر و خدای ناخواسته فروپاشی قرار می‌گیرد.
مردم ناراضی و به‌خصوص جوانان عزیز که در این برهه از زمان حضور اعتراض‌آمیز خود را بیش از پیش نشان داده‌اند، بزرگترین قربانی این فضای دو قطبی هستند، قطبی که اصلا آنها را نمی‌بیند و اگر ببیند آنها را آشوبگر و اختشاشگر می‌داند و قطب دیگر که می‌کوشد از این ناخشنودی و اعتراض برای به زیرکشیدن رقیب (قطب دیگر) سوء استفاده و بهره‌گیری ابزاری کند.
وجه مشترک دو قطب این است که آنچه هست «جمهوری اسلامی» است، منتهی یکی می‌گوید باید آن را به هر قیمتی نگاه داشت و دیگری می‌گوید باید به هر بهائی آن را برانداخت.
و «جمهوری اسلامی» مظلوم بزرگی که پس از تولد به محاق رفت و اینک در غربت و عزلت ابهام آلود خود به سر می‌برد بی‌آنکه مجالی بیاید تا توان‌ها و ناتوانی‌های خود را نشان دهد و شایستگی خود را در برآوردن خواست‌ها و تامین نیازها و مطالبات همه زنان و مردان و اقوام و مذاهب و طبقات که رنگین کمان ملت را تشکیل می‌دهند و در جهانی متفاوت با جهان گذشته به سرمی‌برند آشکار کند و مشکلات و اشکالاتی که احیانا در نظر و عمل دارد در یک فضای آزاد و در یک روند طبیعی با سرپنجه تدبیر ملت آزاد و نخبگان ژرف‌اندیش و خیرخواه برطرف گردد.
آنچه در این میان تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد، ندای خیرخواهانه اصلاح‌گری و اصلاح‌طلبی به معنی واقعی کلمه است یعنی آنچه اصلاح‌طلبان محترم با معیار آن باید عیار خود را بسنجد- نه برعکس- و براین باورم که آنچه جامعه رشید و رنج دیده از جمله جوانان عزیز و معترض که در جست‌وجوی زندگی هستند اگر طوفان هیجان‌ها و احساسات فروکش کند در عمق وجدان خود خواهند یافت. اصلاح خشونت پرهیز امور به عنوان کم هزینه‌ترین و پرفایده‌ترین راه خواهد بود.
اصلاح‌طلبی راستین در عین آرمان‌خواهی پای بر زمین واقعیت‌هایی دارد که احیانا باید تغییر کند و در عین داشتن آرزوهای بلند، در عمل به ممکنات می‌اندیشد و راه و شیوه‌ای را می‌بیند و پیشنهاد می‌کند که امکان تحقق آنها بیشتر است.
طبیعی است که باید باتوجه به موقعیت و اقتضائات زمان و مکان این راه و رسم بهتر و روشن‌تر تبیین شود و اصلاح طلب واقعی در کنار مردم برای اعتلاء کشور و کاستن از رنج‌های فراوانی که زنان و مردان جامعه با آن دست به گریبانند و بحران‌هایی که ملک و ملت با آن روبرو است راهکارهای خود را مشخص کند و امیدوارم احزاب و تشکل‌ها به‌خصوص جبهه محترم اصلاحات که خودشان هم با فشارهای فراوان و تنگناهای گوناگون روبرو هستند بیش از پیش در این جهت کوشا باشند. و با گفت‌وگو با همه بخش‌های جامعه، به‌خصوص نسل جوان که در دنیایی متفاوت از دنیای نسل‌های پیشین به سر می‌برند هم در اصلاح و نیز برای روزآمد کردن خود و همچنین جلب مشارکت بیشتر جامعه بکوشند و انشاءالله به راهی برویم که خیر و اصلاح و بهبودی در آن است و امیدوارم برای این ‌کار مهم و برای نجات ایران عزیز دیر نشده باشد.
سخن را با سروده‌ای از شاعر با شعور و نیک‌اندیش و دردآشنا که در جوانی پیر شد و مانند بوی گل با باد صبا رفت یعنی قیصر امین‌پور بزرگ به پایان می‌برم:
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود دیر می‌شود.
سیدمحمد خاتمی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy