همراه، آموزگار و یار دیرین ما، فرزند برومند و وفادار میهنمان و کوشندۀ پیگیر فرهنگ و آزادی، ناصر پاکدامن، در سحرگاه روز یکشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۲، بیست و سوم آوریل ۲۰۲۳ در پاریس درگذشت. حضور صدها نفر از هموطنان در مراسم وداع با پیکر او در گورستان پرلاشز پاریس نشان از آن داشت که دوستان و آشنایان و خوانندگان آثار او، به رغم این که در این یکی دو سال آخر به اقتضای عمر و رنج بیماری حضور اجتماعی و فعالیت و تکاپوی خود را محدود کرده بود، نیکخواهی و تلاش بیدریغ او را برای اعتلای فرهنگ ایران و بهروزی ایرانیان همچنان پاس میدارند.
ناصر پاکدامن در خانوادهای پایبند اخلاق و اهل فرهنگ به دنیا آمد. خانوادۀ پدریاش درحدود سالهای ۱۳۰۰ شمسی از همدان به تهران آمده بودند. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبستان ادب و دبیرستان علمیه و سال آخر دبیرستان را در دارالفنون گذراند. سالهای نوجوانی او در فضای آزادیهای پس از شهریور بیست و پیدایی و شکلگیری احزاب و سازمانهای سیاسی جدید و کشاکشهای میان آنان در دوران ملی شدن نفت سپری گشت. در همین دوران است که دلبستگیهای او به نهضت ملی شکل میگیرد و از عناصر پایدار هویت سیاسی او در آینده میشود. سالها بعد در خطابۀ زیبایی که به یاد دوست همدرسش، حمید عنایت، در دانشگاه آکسفورد، ایراد کرد، خاطرات آن سال ششم ادبی در دارالفنون را این چنین به پایان بُرد: "همان سالی که رزم آرا کشته شد، نفت ملی شد، دکتر مصدق به حکومت رسید، هدایت خودکشی کرد و ما فهمیدیم که در این آشفتگی یک سال دیگر پیر شدیم. در این میان آن چه دستمان را میگیرد، دوستی ماست، همین".
پس از پایان تحصیل در دبیرستان (۳۰-۱۳۲۹) به دانشکدۀ حقوق دانشگاه تهران رفت تا اقتصاد بخواند و سپس با کسب رتبۀ نخست برای ادامۀ تحصیل به فرانسه رفت و در دانشگاه پاریس اقتصاد و جمعیت شناسی خواند.
در دوران تحصیل در ایران با هما ناطق، تاریخ نگار برجسته، آشنا میشود و چند سال بعد در زمان دانشجویی در پاریس، در چهاردهم شهریور ۱۳۳۵، با هم پیوند زناشویی میبندند و دارای دو فرزند میشوند، میشا و روشنک.
در همین سالهاست که به همراه زنده یاد امیر پیشداد به فکر برپایی اتحادیۀ دانشجویان ایرانی در فرانسه میافتند و نیز انتشار نامۀ پارسی، مجلۀ فرهنگی، علمی و هنری، ناشر اقکار دانشجویان ایرانی در اروپا (اردیبهشت ۱۳۳۸).
چندی بعد با برخی از یارانش در نهضت ملی برآن میشوند که جامعۀ سوسیالیستهای ایرانی در اروپا را که هستۀ مرکزی آن در پاریس بود به وجود آورند و مجلۀ سوسیالیسم را منتشر کنند (۱۳۴۳) تا اندیشه و گرایش چپ مستقل را بیشتر بشناسانند.
رسالهی دکتریاش را با عنوان اقتصاد ایران، تحلیل ساختاری یک اقتصاد توسعه نیافته در دانشکدۀ حقوق و علوم اقتصادی دانشگاه پاریس گذراند و پایان نامهاش برای نشر در مجموعهی انتشارات آموزش عالی فرانسه برگزیده شد (۱۹۶۸). در آخرین سال تحصیل در همان دانشکده به تدریس پرداخت.
در سال ۱۳۴۶ تصمیم میگیرد به ایران باز گردد. مقامهای امنیتی به بهانۀ فعالیتهای سیاسیاش در زمان دانشجویی مدتی مانع استخدام او در دانشگاه میشوند ولی چندی بعد کار تدریس در دانشکدۀ اقتصاد را آغاز میکند و درسها و جزوههای درسیاش در اقتصاد ایران، جامعه شناسی اقتصادی و جمعیت شناسی از محبوبیت زیادی در میان دانشجویان برخوردار میشوند. مناسبات صمیمانۀ او با دانشجویان پایۀ دوستیهای ماندگار میان آنان میگردد.
در این سالها افزون بر نوشتن مقاله و کار پژوهش، تجربههای گرانقدری در ویراستاری و نشر حرفهای میاندوزد. در سال ۱۳۴۷ به دعوت کریم امامی به انتشارات فرانکلین میپیوندد و در کنار برخی از برجسته ترین مترجمان و ویراستاران آن دوره به کار میپردازد. به پیشنهاد و با نظارت اوست که مجموعۀ تازهای از آثار در اقتصاد و علوم اجتماعی انتخاب، ترجمه و منتشر میشود. سردبیری مجلۀ سخن و مجلۀ تحقیقات اقتصادی و دفترهای سلسلۀ بررسی و تحقیق وابسته به دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه تهران بخش دیگری از تجربهها و تلاشهای او در این زمینه است.
در سال ۵۴-۱۳۵۳ به دعوت دانشگاه پرینستون به عنوان پژوهشگر مدعو مدتی در امریکا اقامت گزید و از فضای سرد و عبوس سیاسی آن سالهای حزب رستاخیز در ایران دور ماند.
از اوایل سال ۱۳۵۶ با گشایش فضای بستۀ سیاسی و آغاز اعتراضها و مطالبات اجتماعی، عرصۀ فعالیتهای اجتماعی او نیز به فضاهای بیرون از دانشگاه گسترش یافت. ناصر پاکدامن و شماری از استادان گرد هم میآیند تا در برابر جوّ پلیسی حاکم و ضرورت استقلال دانشگاهها از ارکان قدرت، چارهای بیندیشند. در ۱۱ مرداد ۱۳۵۷ منشور سازمان ملی دانشگاهیان ایران منتشر میشود و طیف گستردهای از استادان و کادرهای آموزشی را به خود جلب میکند. او نقش مؤثری در شکلگیری و پیشبرد مبارزۀ این سازمان نوپا داشت. در بیستم فروردین ۱۳۵۷ در پی اعتصاب غذای زندانبان سیاسی، کمیتۀ دفاع از زندانیان سیاسی دست به انتشار بولتنی خبری میزند به دو زبان فارسی و انگلیسی. انتشار این بولتن که تا ۲۴ دی ماه ۵۷ ادامه یافت نیز برعهدۀ او بود. در اواخر پائیز همان سال سه انجمن مهم دموکراتیک و مستقل از سازمانهای سیاسی یعنی کانون نویسندگان ایران، کمیتۀ دفاع از زندانیان سیاسی ایران و سازمان ملی دانشگاهیان ایران تصمیم میگیرند خبرنامۀ مشترکی منتشر کنند. نام خبرنامه، همبستگی و گردانندۀ آن ناصر پاکدامن بود.
با سقوط رژیم پادشاهی و به قدرت رسیدن حکومت اسلامی آشکار شد که مبارزۀ آزادیخواهانه نه تنها به سرانجامی نرسیده که با دیوار ستبری از تعصّب و واپسماندگی روبرو و آزادیها و دستآوردهای آغاز انقلاب یکی پس از دیگری پایمال ارتجاع و استبداد مذهبی حاکم شده است. در چنین شرایطی بود که جمعی از مبارزان و کنشگران سیاسی با پیشینۀ ملی و چپ گرد هم آمدند و در چهاردهم اسفند ۱۳۵۷ در احمدآباد در جوار مزار مصدق تشکیل جبهۀ دموکراتیک ملی ایران را رسما اعلام کردند. این جبهه که با امید فراهم آوردن فضایی برای همگرایی و همکاری با نیروها و سازمانهای جوان انقلابی در دفاع از آزادی و خواستهای دموکراتیک به وجود آمده بود، بی درنگ مورد تهاجم رژیم جدید قرار گرفت. ناصر پاکدامن از اعضای مؤسس آن و یکی از گردانندگان اصلی نشریۀ آزادی ارگان جبهه بود.
در سال ۱۳۵۹ به عنوان یکی از اعضای هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران انتخاب میشود. در همین سال بود که انحصار طلبی حاکمیت از سرکوبی نیروهای غیر خودی فراتر رفت. در سیام تیرماه ۱۳۶۰ شورای ملی مقاومت اعلام موجودیت کرد. ناصر پاکدامن هم دعوتِ پیوستن به این ائتلاف را پذیرفت. این همکاری چند سالی بیشتر دوام نیاورد. در آذر ماه ۱۳۶۰، پس از مدتی زندگی در اختفا، به ناگزیر خاک ایران را ترک کرد و بار دیگر به فرانسه آمد.
با از سرگرفتن انتشار دوبارۀ مجلۀ الفبا در زمستان ۱۳۶۱ در پاریس، به یاری ساعدی میشتابد و تا انتشار آخرین شمارۀ الفبا در پائیز ۱۳۶۴ و مرگ نابهنگام ساعدی کنار او میماند. چندی بعد، در تابستان ۶۵ همراه با محسن یلفانی به انتشار مجلۀ چشم انداز دست میزند. چشم انداز با همکاری اهل قلم داخل و خارج کشور و با اقبال خوانندگانی وفادار جای ویژهای در میان نشریات وزین فرهنگی خارج از کشور پیدا کرد که بی تردید عامل اصلی آن، تلاشها، مناسبات و شخصیت نستوه ناصر پاکدامن بود.
باز نشر رباعیات حکیم عمر خیام، به اهتمام صادق هدایت، همراه با پژوهشی در بارۀ مقدمۀ هدایت (۱۳۷۶)؛ قتل کسروی (۱۳۷۷)؛ صادق هدایت، هشتاد و دو نامه به حسن شهید نورائی (۱۳۷۹)؛ وغ وغ ساهاب، صادق هدایت و مسعود فرزاد، با طرحهای اردشیر محصص (۱۳۸۱)، کتابهایی است حاصل این دوران کار او. در همین دوره، به جز مقالات متعددش در چشم انداز، نوشتههای دیگری نیز در سایر نشریات خارج از کشور به چاپ رساند. آخرین شمارۀ چشم انداز (۲۴) در پائیز ۱۳۸۴ در پاریس منتشر شد.
واپسین تلاش سیاسی او همراهی با جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران بود که از آغاز شکلگیری (۱۳۸۰) تا سالها در کنارشان بود و نقش موثری در پیش بُرد کوششهای آنها داشت.
زندگی و کارنامه و آرزوها و هدفهای ناصر پاکدامن را میتوان در عشق و علاقۀ بیپایان او به ایران و مردم آن خلاصه کرد. آنچه کرد و آنچه آرزو داشت در پایداری ایران و بهروزی ایرانیان خلاصه میشد و تا آنجا که توانست در این راه کوشید و با آزادگی و شرافتی مثال زدنی زیست.
یاد بیدار او ما را ترک نخواهد کرد.
یرواند آبراهیمیان، سرُژ آراکلی، محمد آزادگر، حمید آزادی، هومن آذرکلاه، رسول آذرنوش، فرهاد آسور، مریم آسور، داریوش آشوری، ابراهیم آوخ، تورج اتابکی، مهدی ابراهیمزاده، رضا ابراهیمی، حبیب ابنجلال، وحیده احمدزاده، داود احمدلو، پرویز احمدینژاد، مانی اخوان، فرح اردشیری، فروغ اردشیری، ناهید اردشیری، نگین اردشیری، پروین اردلان، یوسف اردلان، ابوالفضل اردوخانی، محمد ارونقی، بهروز اسدی، بانو اسکندانی، قادر اسکندانی، اسفندیار اسلامی، اصغر اسلامی، رحیم استخری، حسین اسماعیلی، مریم اشرافی، آذر اشرف، احمد اشرف، فرید اشکان، رضا اصغرزاده، سیمین اصفهانی، لیلا اصلانی، مهدی اصلانی، حسن اعتمادی، ناصراعتمادی، محمد اعظمی، رضا اغنمی، ناهید افراخته، علی افشاری، رضا اکرمی، مینو الوندی، بهرام امامی، کورش امجدی، نوروز امید، خسرو امیری، شهین امیری، فریبا امینی، علی امینینجفی، ایراندخت انصاری، منصور انصاری، حسین انورحقیقی، جلال ایجادی، سیروس ایرانپور، اصغر ایزدی، علیرضا ایزدی، کاظم ایزدی، نازنین ایزدی، ابراهیم باران، رحیم باجقلی، رضا باقری، شهرام بامداد، کمال بایرامزاده، رضا بایگان، خسرو بختیاری، منیره برادران، مهران بران، مهدی برزین، بهروز برومند، گلناز برومندی، ارژنگ برهانآزاد، رضا بدیعی، شیدا بنایی، علی بنوعزیزی، فیروزه بنیصدر، فرامرز بهار، سهراب بهداد، امیرحسین بهبودی، حبیب بهرهمن، عباس بهشتی، نیلوفر بیضایی، حسن بهگر، امیر بیگلری، خسرو پارسا، کوشیار پارسی، ژاله پاکزاد، فرامرز پاکزاد، حمید پرچم، مهدی پرویز، محمد پروین، ژینوس پزشکی، ناصر پساینده، مسعود پِلاسیّد، علی پورامان، مریم پورتنگستانی، تقی پورعجم، علی پورنقوی، سعید پیوندی، پروین تاج، تقی تام، منیژه تام، نیره توحیدی، فریبا ثابت، حمیدرضا جاودان، مسعود جاهد، یوسف جاهدی، اسفندیار جاوید، فلور جاوید، اقدس جاویدی، سیروس جاویدی، بابک جزنی، میهن جزنی، حسن جعفری، اسد جلالی، مینو جلالی، محمد جلالیچیمه (م. سحر)، یاسمین جلالی، فرشید جمالی، ماندانا جمالی، فردوس جمشیدی، جواد جواهری، امیر جواهریلنگرودی، خشایار جواهریان، محمدرضا جواهریان، بهروز جهانزاد، گلرخ جهانگیری، ژاله چگنی، ثریا چیتساز، مهری حاجآقازاده، رضا حائری، زهره حبیب محمدی، مجید حبیبی، علی حجت، فرشته حجت، حسن حسام، محسن حسام، جلیل حسینی، عذرا حسینی- بنیصدر، بهروز حشمت، حمیده حیاتی، احمد خادمی، نسیم خاکسار، مهدی خانباباتهرانی، هادی خرسندی، زکیه خسروشاهی، بهروز خسروی، رسول خلفی، بهروز خلیق، لطفعلی خنجی، نیلوفر خوانساری، زهره خیام، مجید دارابیگی، توران دانا، بهروز داودی، آرتا داوری، هایده درآگاهی، مهرداد درویشپور، رضا دقتی، منوچهر دقتی، احسان دهکردی، حسین دولتآبادی، هوتن دولتی، فرهاد دیبا، ناصر رحیمخانی، فهیمه رحیمنیا، نستور رخشانی، بهرام رَستا، خلیل رستمخانی، سهیل رسولی، زلیخا رضایی، فاطمه رضایی، علی رضوی، فرهمند رکنی، اسفندیار رفیعی، مصطفی رمضانی، احمد رناسی، علی رنجبر، محمدرضا رنجبران (امان)، رامین روحانی، میهن روستا، فؤاد روستایی، سیروس رهبری، سعید رهنما، علی رهنما، ناصر زراعتی، مجید زربخش، فخری زرشکه، حسن زهتاب، ژینا ژیانقر، فرانسواز ساعدلو، هوشمند ساعدلو، فرشید سپهوند، سهیلا ستاری، علی ستاری، زهره ستوده، غزال ستوده، عبدی سَردا، اکبر سردوزامی، شهزاد سرمدی، شهین سروش، مریم سطوت، بیژن سعیدپور، گیتی سلامی، فتاح سلطانی، نسرین سلمانیمظفر، اصغر سلیمی، مسعود سمیع، هایده سناوندی، اکبر سوری، هوشنگ سیّاحپور، مرتضی سیاهپوش، اسد سیف، اکبر سیف، احمد شافعی، محمدرضا شالگونی، لیلی شایگان، مریم شایگان، مسعود شبافروز، منصوره شجاعی، حسن شریعتمداری، شهلا شفیق، علی شکرالهی، فاطمه شمس، کیتاش شمس، پرویز شوکت، محسن شهرنازدار، حماد شیبانی، اصغر (علی) شیرازی، مانی شیرازی، کیومرث صابغی، سیما صاحبی، اسدالله صادقی، کامران صادقی، مهوش صالحی، ویدا صالحی، نازی صداقت، محمد حسین صدیقیزدچی، بهرنگ صدیقی، اسماعیل صفرزاده، جمال صفری، فاروق صمامی، علی صمد، نبی صمیمی، سعید ضرابیان، فرزانه ضیافتحی، فرهنگ طاولی، علی طلوع، بهروز عارفی، یدی عباسی، حسن عرب زادۀحجازی، ناهید عزآبادی، حسن عزیزی، غلام عسگری، فخرالدین عظیمی، فرزانه عظیمی، بیتا عظیمینژادان، رضا علامهزاده، کاظم علمداری، ثریا علیمحمدی، سرور علیمحمدی، آنا عنایت، هادی عنایت، آذر فارسی، سپیده فارسی، محمد فارسی، کامبیز فاروقی، شاهین فاطمی، عنایت فانی، مهدی فتاپور، مسعود فتحی، مهرداد فتحی، عبدی فراقی، بهروز فراهانی، بهزاد فراهانی، پرستو فروهر، منصور فرهنگ، ویدا فرهودی، داریوش فریدونی، رضا فیض، جواد قاسمآبادی، وجیه قاسمی، ناصر قاضیزاده، پرویز قریشی، آذر قشقایی، کریم قصیم، فاطمه قلعهگلابی، پرویز قلیچخانی، شهرام قنبری، شهزاد قنبری، مینو قندهاریان، فرخ قهرمانی، علی قیصری، کیان کاتوزیان، مقصود کاسبی، شاهین کاظمی، فرشین کاظمینیا، مهشید کبیری، کاظم کردوانی، علی کریمزاده، اسفندیار کریمی، بهزاد کریمی، علی کشتگر، پری کسرائیان، حجت کسرائیان، رضا کعبی، رئوف کعبی، سیامک کلهر، رسول کمال، حمید کوثری، علی کهربایی، آزاده کیان، جان گرنی، هوشنگ گلابدژ (امید)، ابراهیم گلستان، منوچهر گلشن، باربد گلشیری، جمشید گلمکانی، ناصر گیلانی، محمدعلی ماکنعلی، عزیز ماملی، عفت ماهباز، مهناز متین، علی متیندفتری، مریم متیندفتری، هدایت متیندفتری، شهرزاد مجاب، مجید مجالی، پروین محسنی، راحله محسنی، آذر محلوجیان، منوچهر مختاری، مصطفی مدنی، باقر مرتضوی، محمد مروّج، نادر مزکی، سهیلا مسافر، بنفشه مسعودی، فریبا مسعودی، حسین مشفق، ایرج مصداقی، مهران مصطفوی، فریدون معزیمقدم، منوچهر مقصودنیا، بهروز معظمی، ژیلا معظمی، رضا معقول، محمود معمارنژاد، امیر معیری، سوسن معینی، هایده مغیثی، مجتبی مفیدی، حسن مکارمی، ابراهیم مکی، سیروس ملکوتی، امیر ممبینی، علیرضا منافزاده، محمد منتظری، کریم منیری، ذبیح موسوی، مسعود مولازاده، فرشته مولوی، باقر مؤمنی، سیامک مؤیدزاده، رضا مهاجر، ناصر مهاجر، فریبرز مهرانادیب، فرید مهرانادیب، اردشیر مهرداد، جهاننور مهربخش، ساسان مهری، نعمت میرزازاده (م. آزرم)، انور میرستاری، اشرف میرهاشمی، عباس میلانی، حسن نادری، حجت نارنجی، رضا ناصحی، ناهید ناظمی، نوشزاد ناظمی، شیدا نبوی، احمد نجاتی، جمیله ندایی، علی ندیمی، نیلوفر ندیمی، محسن نژاد، اصغر نصرتی، فرهاد نعمانی، مجید نفیسی، شهین نوائی، داوود نوائیان، حمید نوذری، پرویز نویدی، داریوش نویدی، بهمن نیرومند، ایرج نیّری، حمیلا نیسگیللی، احمد نیکآذر، محمدرضا نیکفر، مرتضی نیکی، منوچهر واثقنوری، احد واحدی، شیدان وثیق، شاداب وجدی، اسماعیل وفایغمائی، پروین وفاییزاده، جاوید یحییزاده، حسین یحیایی، بابک یحیوی، پرویز یعقوبی، محسن یلفانی، فاطمه یوری، پروین یوسفپور، مهدی یوسفی، جمعی از فارغالتحصیلان دانشکدۀ اقتصاد دانشگاه تهران در دهۀ چهل و پنجاه شمسی، مقیم ایران.