منبع: العربی الجدید / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی (تهران)
نویسنده: مروان قبلان
دیپلماسی ایرانی: در نگاه نخست برای ناظران اینگونه به نظر میرسد که روابط ترکیه - روسیه در بحرانی خاموش به سرمیبرد؛ چرا که اخیرا نشانههایی در این راستا بروز کرد. نخستین نشانه موافقت رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه با بازگشت فرماندهان گروه «آزوف» به کشورشان به همراه رئیس جمهور ولودیمیر زلنسکی بود که هفته گذشته به ترکیه سفر کرده بود.
نشانه دوم نیز در همین سفر ولودیمیر زلنسکی به آنکارا بروز کرد هنگامی که رئیس جمهور اردوغان حمایت خود از تلاشهای اوکراین برای پیوستن به ائتلاف ناتو را اعلام کرد. این کار مسکو را ناراحت کرد.
نشانه سوم موافقت رئیس جمهور اردوغان با پیوستن سوئد به ناتو است که مسکو مخالف آن بود.
در واقع تمام نشانههای ذکر شده به تنهایی برای وقوع تغییرات بزرگ و قریب الوقوع در روابط ترکیه - روسیه کافی نیست. به ویژه اینکه رئیس جمهور اردوغان نخستین کسی بود که با همتای روسی خود تماس گرفت تا حمایت خود را از او در پی شورش گروه واگنر اعلام کند.
میتوان گفت تمام گامهای ذکر شده در بالا که از سوی اردوغان اتخاذ شده ارزش واقعی ندارد. در این راستا تصمیم آزادسازی فرماندهان آزوف با وجود اهمیت نمادین این کار در مقایسه با حمایت نظامی ترکیه به اوکراین در ابتدای جنگ پهپادهای بیرقدار(TB2) در نتیجه نبردهای میدانی بیتاثیر است. موضع حمایتگر ترکیه از اوکراین درخصوص عضویت در ناتو رایگان و بینتیجه است؛ زیرا همه میدانند اوکراین در آینده نزدیک به علت مخالفت واشنگتن و برلین عضو ناتو نخواهد شد؛ چرا که این کار عملا به معنای این خواهد بود که ناتو در وضعیت جنگ با روسیه قرار گیرد.
درباره موافقت ترکیه با پیوستن سوئد به ناتو میتوان گفت این اتفاق بدیهی بود بعد از اینکه اردوغان ماهرانه از آن برای کسب حداکثر امتیاز ممکن از غرب استفاده کرد. او متوجه بود که اگر زیادهروی کند، ممکن است نتیجه برعکسی داشته باشد به ویژه پس از اینکه آمریکا موافقت خود با فروش هواپیماهای اف 16 به ترکیه را با موافقت آنکارا با پیوستن سوئد به ناتو مرتبط دانست. او همچنین نمیخواست واشنگتن را در زمانی که کشورش در بحران اقتصادی سختی به سر میبرد، خشمگین کند، بهویژه اینکه هنوز پیامدهای بحران کشیش برانسون در سال 2018 را فراموش نکرده است.
تمام اینها باعث نمیشود اردوغان از ضعف رئیس جمهور پوتین در نتیجه شورش واگنر در ماه گذشته استفاده نکند و به او یادآوری نکند که ترکیه میتواند زندگی او را دشوارتر کند، اگر منافع این کشور را در عرصههای دیگری مد نظر قرار ندهد. عرصههایی که در آنها منافع دو کشور در تناقض است که شامل تمایل ترکیه برای تمدید توافق صدور غلات از اوکراین و توقف تنشزایی در شمال غرب سوریه میشود.
خلاصه اینکه موضعگیریهای اخیر ادوغان این مسئله را القا نمیکند که او درصدد دست برداشتن از سیاست خود در راستای برقراری توازن در رابطه با مسکو و غرب است؛ زیرا در همان لحظهای که این کار را انجام دهد اهمیت خود را به عنوان شاهین ترازو در رابطه میان اردوگاه پکن - مسکو و اردوگاه بروکسل - واشنگتن از دست میدهد. از اینرو اردوغان به احتمال زیاد این موقعیت را از دست نخواهد داد و به سیاست به دست آوردن سود از دو طرف ادامه میدهد و او در این کار ماهرترین است.
شِکوه رائفی پور از لواط های اخیر