سینا انتصاری، شهروندخبرنگار - ایران وایر
در ۲۳ شهریور سال جاری، خبری در رسانهها منتشر شد مبنی بر ثبت شکایت قضایی یک وکیل دادگستری فرانسوی علیه «حسین سلامی» فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، «اسماعیل قاآنی» فرمانده نیروی قدس سپاه و «اسماعیل خطیب» وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی در دادستانی پاریس. به همین بهانه با «شیرین اردکانی»، وکیل فرانسوی ایرانیتبار و از تنظیمکنندگان این شکایت که عضو «انجمن عدالت ایران» است، گفتوگویی کردیم.
شیرین اردکانی ۲۳ شهریور و پس از ثبت این شکایت قضایی، اتهام این سه مقام سپاهی و حکومتی را «تهدیدهای مرگ و حمایت از تروریسم» اعلام کرده بود. اعلام ثبت این شکایت همزمان با سالروز کشته شدن «مهسا (ژینا) امینی» انجام شد و شش شاکی ایرانی و فرانسوی ایرانیتبار در این پرونده هستند.
****
شیرین اردکانی، وکیل و متولد فرانسه است؛ یک نسل دومی از تاریخ مهاجرت و تبعید ایرانیها پس از روی کار آمدن جمهوری اسلامی.
او همچنین از وکلای عضو نهاد حقوقی «عدالت ایران» است که از یک سال گذشته فعالیتهای بسیاری در حمایت و پیگیری وضعیت ایرانیهای در خطر انجام داده است.
متن کامل این گفتوگو را در زیر میخوانید:
اهداف شما در انجمن عدالت ایران از ثبت شکایت علیه سه تن از سران حکومت جمهوری اسلامی در سیستم قضایی فرانسه چیست؟
دو هدف اصلی داریم: جمعآوری و ثبت موارد نقض حقوق شهروندی توسط جمهوری اسلامی و همچنین محکوم کردن سران جمهوری اسلامی و عاملان نقض حقوق بشر در دادگاههای بینالمللی. ما تلاش میکنیم که با جمعآوری این موارد از از طریق شهادت، عکس و ویدیو، آنها را ثبت کنیم؛ خصوصا که جمهوری اسلامی با پروپاگاندایی که دارد، تلاش میکند حقیقت را پنهان کند. حتی خانوادههای کشته شدهها خیلی وقتها نمیدانند که برای عزیزانشان چه اتفاقی افتاده است.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
قدم بعدی، محکوم کردن مسببان این جرایم در دادگاههای بینالمللی است؛ مثل اتفاقی که در سوئد [دادگاهی شدن «حمید نوری»، دادیار سابق زندان «گوهردشت» در زمان اعداهای دستهجمعی زندانیان سیاسی، تابستان ۱۳۶۷] افتاد. ما امیدواریم که بتوانیم همین اقدام را در تمام کشورهای اروپایی، از جمله فرانسه انجام دهیم.»
من فقط یک نمونه مثال میزنم؛ بعد از انتشار کاریکاتورهای «شارلی ابدو»، حسین سلامی اعلام کرد: «به فرانسویها و مسوولان شارلی ابدو توصیه میکنم به یاد سرنوشت سلمان رشدی باشند. شما این اشتباه را کردید ولی مسلمانان انتقام خواهند گرفت!» در حقیقت، این گفتار در حقوق فرانسه «تهدید به مرگ» است؛ یعنی تهدید به مرگ فرانسویها و همینطور روزنامهنگاران. در واقع به این معنا است که بگویند یک روز یک نفر مثل کسی که قصد ترور سلمان رشدی را داشت، شما را خواهد زد. این مساله برای ما بسیار جدی است، چون میبینیم که هدف این تهدیدها از یک طرف ایجاد وحشت در فرانسویها و از سوی دیگر ایجاد وحشت در تمام فعالان خارج از کشور است. از آنجایی که جمهوری اسلامی سابقه ردیابی و کشتار مخالفان خود را در خارج از کشور دارد، این مساله را نمیتوان یک تهدید توخالی در نظر گرفت. ما چنین گفتههایی را بسیار جدی میگیریم و میخواهیم دادگاه در نظر بگیرد که این موارد در حقیقت تهدیدهای تروریستی هستند.
در ماههای اخیر و پس از اعتراضات سال ۱۴۰۱، یکی از مطالباتی که در سطح بینالمللی از سوی نیروهای فعال اپوزیسیون جمهوری اسلامی مطرح شد، لزوم قرار دادن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در لیست تروریستی غرب بود. آیا اقداماتی مثل ثبت شکایتی که شما انجام دادید، در همین جهت هستند؟
این شکایتها و شکایتهای آتی برای اثبات قانونی وجه تروریستی سپاه به دولتهای اروپایی کمک خواهند کرد. این شکایت تنها مرحله اول است و ما میخواهیم بعد از این، مراحل دیگر حقوقی را ثبت کنیم. ما در انجمن عدالت ایران سعی میکنیم با ایجاد هجمه قانونی علیه جمهوری اسلامی، به سران رژیم ایران نشان دهیم با خروج از کشور، احتمال دستگیری و دادگاهی شدنشان وجود دارد. ما میخواهیم به آنها نشان دهیم که اروپا جای امنی برای آنها نیست. در واقع، این شکایت دو هدف دارد؛ هدف اول این است که این سه شخصیت محکوم شوند. آنها شخصیتهایی هستند که مسوولیتهای مهمی دارند. این اولین مرحله برای قرار دادن سپاه در لیست سازمانها و نهادهای تروریستی خواهد بود. حسین سلامی در حال حاضر در لیست تحریمهای اتحادیه اروپا قرار دارد. اما دو نفر دیگر هنوز در این لیست قرار ندارند. هدف دیگر این است که نشان دهیم ایرانیها در سراسر جهان، هر زمانی که به آنها حمله شود، از خود دفاع خواهند کرد؛ یعنی ایرانیها همه جای دنیا، چه در داخل و چه در خارج از کشور، از جمهوری اسلامی نمیترسند و تهدیدهای جمهوری اسلامی بر شهروندان ایرانی اثر نمیگذارد. یک مثال میزنم؛ اخیرا در رسانه خبرگزاری قوه قضاییه (میزان)، یعنی یکی از پروپاگانداهای جمهوری اسلامی، گزارشی منتشر شد مبنی بر این که فعالان خارج از کشور در ایران دستگیر و محکوم خواهند شد. این گزارش با هدف ایجاد وحشت در دیاسپورای ایرانی تهیه شده است. اما ما به آنها میگوییم که این اقدامات ما را نمیترسانند بلکه استدلالهای بیشتری به ما میدهند تا بگوییم که این افراد خطرناک هستند.
بگذارید درباره خودتان سوال بپرسم؛ انگیزه شما از فعالیتهایتان به عنوان یک ایرانی نسل دوم مهاجرت چیست و اساسا افرادی مثل شما چه کمکی میتوانند به ایرانیهای داخل کشور کنند؟
به عنوان یک فرانسوی ایرانی، من با فرهنگ دموکراسی بزرگ شدهام. من وقتی که جوانتر بودم، عضو فعال سندیکاهای دانشجویی بودم و به عنوان یک دانشجو، آزادانه میتوانستم اظهارنظر کنم، تظاهرات راه بیندازم و در رسانهها صحبت کنم. این فعالیتها برای من عادی بودند، چون در این فرهنگ دموکراسی بزرگ شدهام و همین موضوع باعث میشود که بفهمم ایرانیان داخل از چه حداقلهایی محروم هستند. پدر و مادرهای ما که از ایران آمدند، وارد جامعهای شدند که مجبور بودند همهچیز را از صفر بسازند و یک زندگی جدیدی را شروع کنند اما ما در عوض این فرصت را داشتیم که بتوانیم درس بخوانیم و وارد جامعه شویم. ما به عنوان دیاسپورای ایرانی-فرانسوی، از تواناییهای اجتماعی و ارتباطات زیادی با سیاستگذاران، رسانهها و دستگاههای مختلف برخوردار هستیم. بنابراین از این ارتباطات و تواناییها میتوانیم برای کمک به مردم ایران استفاده کنیم.
شما عضوی از انجمن عدالت ایران هستید، فعالیتهای این انجمن چه هستند و نقش نیروهای فعال خارج از کشور را چهطور میبینید؟
انجمن عدالت ایران در فرانسه به ثبت رسیده است و ۱۵ وکیل عضو آن هستند. ما در این انجمن تلاش میکنیم با ابزار قانون از شهروندان و افرادی که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» فعال هستند، چه در داخل و چه در خارج از کشور حمایت کنیم. وکلای عدالت ایران به یک عدالت سکولار معتقدند؛ به این معنی که نظام حقوقی و مذهب از هم جدا هستند و نمیتوان از حقوق اسلامی برای احقاق حقوق شهروندی استفاده کرد. در یک نظام حقوقی سکولار، قاضی باید یک شهروند معمولی باشد، نه یک روحانی.به انتشار نامههای زنان زندانی سیاسی در روزنامه «لوموند» فرانسه اشاره کنم. دقیقا نقش ما همین است که به عنوان ایرانیهای خارج از کشور، بتوانیم با فعالیتهای خود، صدای ایرانیهای داخل کشور مانند «نرگس محمدی» را به جامعه و افکار عمومی فرانسه برسانیم؛ مثل همان که نرگس محمدی در پیام خود گفته بود: «جرم ما میل به زندگی است.» یعنی تنها جرم ایرانیها، خواستن یک زندگی آزاد است؛ راه رفتن در خیابان بدون حجاب و زندگی با کرامت و بدون آن که حکومتی طرز فکر مردم را کنترل و در سبک زندگی آنها دخالت کند. من خودم را اپوزیسیون نمیدانم و معتقدم که اپوزیسیون اصلی در داخل کشور است. اپوزیسیون در واقع فمینیستها، فعالان محیطزیست، دانشجویان، اتحادیهها و صنفهای مختلف و کنشگرانی هستند که همین الان از داخل و خارج زندان علیه اعدام مبارزه میکنند و آنها هستند که ایران فردا را خواهند ساخت. ما در خدمت آنها هستیم تا تواناییهای خودمان را به عنوان وکیل، سیاستمدار یا روزنامهنگار در اختیار آنها بگذاریم و پیامهایشان را به زبانهای مختلف در کشورهای جهان منتشر کنیم. نقش دیاسپورا این است که صدای این افراد را به جامعه اروپایی و بینالمللی برساند.
شما شهروند فرانسوی در کشور فرانسه هستید، در همین یک سال اخیر انتقادهای بسیاری نسبت به موضعگیریهای دولت فرانسه در نسبت با جمهوری اسلامی مطرح شده است، نظر شما دراینباره چیست؟
دولت فرانسه اول از همه منافع خودش را در نظر میگیرد؛ مثل موضوع گروگانهای فرانسوی. از طرفی تصور میکند که در ایران اپوزیسیون جدی وجود ندارد. البته این باور درستی نیست. زندگی یک گروگان خارجی با زندگی یک ایرانی همارزش است. ولی جمهوری اسلامی از این شرایط به عنوان یک ابزار سیاسی برای فشار آوردن در مذاکرههای بینالمللی استفاده میکند. ما به عنوان یک فرانسوی-ایرانی این را قبول نداریم و نمیخواهیم بین زندگی شهروندان ایرانی که تحت ستم هستند با زندگی گروگانهای فرانسوی یکی را انتخاب کنیم. بنابراین معتقدیم که پیششرط هر مذاکرهای باید رعایت حقوق بشر باشد.