فرزانه روستایی
حضور هشت تا ده میلیون تبعه افغانستان در ایران قبلا یک تهدید امنیتی بود اما در شرایط امروز کشور این تهدید به سطح هشدارجدی رسیده است. هشدار یعنی اینکه جمعیت افغانی ها تبدیل به یک پایگاه ثابت حمایتی برای سرکوب مردم و جابجا کردن معادلات سیاسی کشور شده اند برای نظامی که امروز بزرگترین دغدغه آن فقط سرپا ماندن است.
با کنترلی که نهادهای امنیتی ایران بر زندگی شهروندان دارند بعید است این موج ورود أفغان ها بدون نظارت پنهان صورت گرفته باشد. أساسا ج ا به دلايل متعددی به افعان ها نیاز دارد که کمک به سرکوب مردم مقدمه آن است. بی شک این جمعیت توده وار قرار است در انتخابات آینده به نامزدهای سپاه رای بدهند و از هم اکنون زمزمه های جدی اعطای تابعیت ایرانی به آنها شنیده می شود. افغان ها ممکن است برای یک یا چند دوره در اینتخابات این نظام فاسد مشارکت کنند، اما تغییر بافت جمعیتی ایران و آسیب فرهنگی موضوعی است که رابطه تنگاتنگی با هویت ملی و یکپارچگی کشور دارد.
کشوری که درگیر بحران هویتی و انشقاق ملی شود دیر یا زود در معرض فشار های مضاعف و پی در پی خارجی قرار میگیرد که از هم اکنون شاهد آن هستیم. امروزه جمهوری آذربایجان با تکیه و کمک گرایش های فاشیستی اسلامی رجب طیب اردوغان به صراحت ادعای مرزی علیه کشور ما دارد. طالبان به صراحت مردم و کشور ایران را به تمسخر می گیرند. سعودی ها برای وزرات خارجه و فوتبال تعیین تکلیف می کنند و أساسا جمهوری اسلامی تابع و پیرو بحران هایی است که دیگران برای کشور ایجاد می کنند و نظام به آنها بی توجه است زیرا ایران اولویتی برای آنها ندارد.
اما ظهور یک عربستان سعودی در حال اروپایی شدن و مدیریت سعودی ها در سرتاسر خاورمیانه در شرایطی که ایرانیان مظلوم سراسر مرزهای آبی جنوب با فقر و فلاکت درگیرند یک تهدید در حال فعال شدن است.
اگر طالبان سهم آب ایران را نمی دهد و اگر الهام علی اف تازه به دوران رسیده در تلاش است ارتباط مرزی ایران با ارمنستان و راه زمینی ایران با اروپا را قطع کند، و همچنین ادعای شهرهای تبریز و ارومیه را دارد ، پس چرا سعودی ها از کشوری که ذلیل ترین ریس جمهورتاریخ معاصر را تجربه می کنند ادعای جزاير سه گانه را نداشته باشند.
امروز حضور هشت میلیون افعانی بدون سواد و بهداشت و بی پشتوانه و بدون سرمایه اجتماعی بنیلن های کشوری را تضعیف و البته تهدید می کند که نویسندگان و هنرمندان و زنان و جوانان و اساتید دانشگاه و پزشکان آن تهدید می شوند و محکوم به زندان هستند و در نهایت مجبورند کشور را ترک کنند.
جناح های امنیتی ـ نظامی سرکوبگر مشکوک یا عامل راه افتادن موج مهاجران افغانی اند یا با سکوت معنادار خود در حال حمایت از آنها هستند. کشوری که یک دهم جمعیت آن مهاجران ثبت نشده باشند فاقد توانایی مدیریت بحران های کلان امنیتی و نظامی است. سند آن هم تهدید چندی پیش جمهوری آذربایجان از سوی علی خامنه ای است که هیچ اقدام عملی را در پی ند اشت.
به این ترتیب، می توان ادعا کرد که مهاجران افغانی مقیم ایران ندانسته معادلاتی را رقم می زنند که امنیت ملی و تمامیت مرزی ما را تهدید می کنند، به همین دلیل به لشگر اشرف أفغان شهرت یافته اند. اما سرداران بی سواد سپاه با آگاهی کامل در مسیر تضعیف بنیان های امنیتی کشوری هستند که نامش ایران است.
***