فرامرز داور - ایران وایر
«ولادیمیر پوتین»، رهبر روسیه در اظهاراتی کمسابقهای گفته است که میخواهد با ایران از راه «قدرت نرم» نزدیکتر شود. منظور پوتین چیست و چه برنامهای ممکن است در ارتباط با ایران داشته باشد؟
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه گفته «ما روابط بسیار خوبی با ایران داریم و آنها را از هر راه ممکن تقویت خواهیم کرد... به همین دلیل است که ما تمام تلاش خود را برای توسعه روابط با ایران انجام میدهیم و این را در آینده نیز حفظ خواهیم کرد.»
رهبر روسیه به آنچه «روابط تاریخی و نزدیکی ایران و روسیه» اشاره کرده که احتمالا به نظر میرسد مربوط به دوره دو امپراتوری تاریخی است که برای صدها سال نقش کلیدی در تاریخ و از جمله منطقه خود داشتهاند.
آقای پوتین، «قدرت نرم» را به عنوان راهی برای بهبود روابط ایران و روسیه مورد بحث قرار داده و گفته «قدرت نرم به لطیفترین و بهترین معنای این کلمه، ارتقای فرهنگ و نظام آموزشی ماست.»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
رهبر روسیه در جمع برندگان و فینالیستهای مسابقه انتخاب بهترین معلم در روسیه در شهر تفریحی سوچی، سخنرانی کرده و بهعنوان بخشی از قدرت نرم، از امکان تاسیس موسسات آموزشی در ایران به عنوان بخشی از تلاش گستردهتر برای تقویت روابط بین ایران و روسیه گفته است.
او از برنامههایی برای ایجاد مدارس روسی برای پذیرایی از دانشآموزان ایرانی از جمله تدریس زبان روسی برای ایرانیها گفته و بهصراحت توضیح داده که روسیه علاقهمند است در کشورهایی مانند ایران، موسسات آموزشی به زبان روسی برای آموزش و تربیت کودکان به روشهای روسها ایجاد کند.
اطلاع حاکمان کرملین از حس ملی ایرانیان به حکومت پوتین
اظهارات پوتین در رسانههای حکومتی و از جمله خبرگزاریهای وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بازتابی نداشته است و صرفا بخشهایی از اظهارات او درباره علاقه به گسترش روابط و سیاستهای آمریکایی ستیزانه او درج شده که کاملا همسو با سیاستهای «علی خامنهای» است.
به نظر میرسد که روسیه از نگاه منفی افکار عمومی ایرانیان به حاکمان این کشور آگاهی دارد. سوءظن عمومی در ایران به سیاستهای روسیه در سالهای اخیر با رفتار غیردوستانه روسیه با ایرانیان از جمله در ارتباط با سهم ایران از دریای خزر و نقش روسیه در سرکوب ایرانیان تحول خواه تشدید شده است.
صرفا پس از اعتراضاتی که در شهریور ۱۴۰۱ در ایران آغاز شد، مقام های نظامی حکومت ایران پس از موفقیت در سرکوب خونین شهروندان معترض ایرانی که طی آن بیشتر از ۵۰۰ نفر از جمله ۷۰ کودک کشته شدند، یک به یک عازم مسکو و دیدار با مقامهای امنیتی و نظامی روسیه شدند.
آنطور که فرماندهان ارشد نظامی جمهوری اسلامی از جمله سرتیپ پاسدار «احمدرضا رادان»، فرمانده فرماندهی انتظامی بهعنوان یکی از بخشهای اصلی نیروی سرکوب درباره سفرش به مسکو گفت، هدف از آن تبادل تجربیات مشترک امنیتی و انتظامی میان دو کشور بود.
در سالهای اخیر استفاده از روشهای مرسوم روسیه در سرکوب معترضان، مورد توجه و تقلید جمهوری اسلامی ایران بوده است. شهروندان ایرانی تشابه این روشها همچون مرگ زندانیان سیاسی و عقیدتی در زمان بازداشت و سپس نسبت دادن آن به بیماری و موارد مشابه را یادآور الگوهای روسی میدانند.
کشوری که بر خلاف گفتههای «علی خامنهای» افکار عمومی ایران، از آن در طول تاریخ خاطره نیکی ندارد و یادآوری آن همواره با استبداد، دسیسه، استفاده از زور و جدایی سرزمینهای ایران و الحاقش به روسیه همراه بوده است.
رولت روسی با شش گلوله روی شقیقه ایران و آیت الله حاکم
تازهترین چاهی که روسیه ایران را با خود به درون آن کشیده، شریک کردن با تجاوز نظامی به اوکراین است. وضعیتی که یادآور تمثیل «رولت روسی» است. نام نوعی شرطبندی روسی بر مرگ و زندگی که طی آن، یک گلوله در هفتتیری با ظرفیتی شش گلوله قرار میدهند و بقیه را خالی میگذارند. خشاب را چندین بار می چرخانند تا مشخص نباشد گلوله کجاست. سپس لوله هفتتیر را بر روی شقیقه میگذارند و ماشه را میکشند.
احتمال مرگ در این روش، یک به شش است اما در روشی که پوتین در برابر ایران در پیش گرفته و خامنهای با آغوش باز پذیرای آن شده، خطری با شش گلوله پر روی شقیقه ایران است.
خامنهای در کنار رهبران کره شمالی، سوریه و بلاروس که آخرین دیکتاتوری اروپا خوانده میشود، از معدود ستایشگران پوتین در جهان ست که به دلیل تجاوز نظامی خونیناش به اوکراین، در شمار چهرههای منفی معاصر است.
حکومت ایران تحت حکمرانی خامنهای با فروش پهپادهای انتحاری به روسیه، شریک تجاوز نظامی پوتین به اوکراین شده و بابت اینکه تحت حمله نظامی قرار گرفته، اوکراین را سرزنش میکند. تا همینجا هم ایران ناقض قطعنامه شورای امنیت خوانده شده و تحریمهای سازمان ملل که قرار بود مهر ۱۴۰۲ برداشته شود، از سوی اروپا و آمریکا ادامه پیدا میکند. ایران از کشوری حامی صلح جهانی، به حمایتگر نظامی متجاوز تبدیل شده و دهها موسسه و فرد مرتبط با آن تحریم شدهاند.
خامنهای در جریان سفر پوتین به تهران در تابستان ۱۴۰۱ در برابر چشمان حیرتزده ایرانیان، بهوضوح از تجاوز نظامی روسیه به اوکراین دفاع و حتی شخص پوتین را بابت آن بهشکل بیسابقهای مورد تمجید قرار داد. نشانهای واضح از تمایل حکومت ایران به حمایت لفظی و تداوم آن با اقدام عملی (فروش پهپاد) و همراهی با تجاوز نظامی روسیه به اوکراین که نقض منشور ملل متحد و یک عمل تجاوزکارانه تمام عیار است.
معرکهای از گری کاسپاروف، لوان جاگاریان و الکساندر گریبایدوف
بالا گرفتن روحیه ضد حکومت روسیه در ایران، در سالهای اخیر، محصول رویکرد کرملین تحت رهبری پوتین در برابر جمهوری اسلامی و بیاعتنایی به خواسته ملی در ایران است. در جریان اعتراضاتی که شهریور ۱۴۰۱ آغاز شد، «گری کاسپاروف»، استاد روسی شطرنج که در سطح جهان و از جمله در ایران نامدار و از مخالفان رژیم پوتین است، با تمجید از شجاعت ایرانیان آرزو کرده بود که کاش شهروندان روسی هم از چنین جسارتی در برابر رژیم پوتین برخوردار بودند.
فقط چند ماه پیش از آن، «لوان جاگاریان»، سفیر وقت روسیه در تهران که از رسانههای ایران با بیانی آمرانه خواسته بود به جای «تجاوز» یا «حمله نظامی» روسیه به اوکراین از عبارت «عملیات ویژه روسیه» استفاده کنند درباره «الکساندر گریبایدوف» اظهارنظری کرد که به موج ضد حکومت پوتین در ایران دامن زد.
جاگاریان در توضیح این که چرا به گریبایدوف که در الحاق شهرهای ایران به روسیه نقش مهمی داشته، در خاک ایران ادای احترام کرده گفته بود که او برای ایرانیها دشمن و برای روسیه «شاعر و دیپلماتی بزرگ» است. گریبادوف در یکی حساسترین سالهای تاریخ ایران در دوران قاجار در مذاکرات صلح «ترکمانچای» و نگارش عهدنامه آن نقشی اساسی ایفا کرد و مدت کوتاهی پس از عقد عهدنامه، به عنوان وزیر مختار روسیه به ایران آمد.
در جریان سلسلسهای از نفرتپراکنیهای وی که آخرین آن درباره زنان ایرانیالاصل گرجی بود، معترضان خشمگین با حمله به سفارت روسیه او را در ۹ بهمن ۱۲۰۷ از پا در آوردند.
مجسمهای از او اینک در سفارت روسیه در تهران است و این روز در کشورش «روز دیپلمات» نام دارد. هر سال در بهمن ماه مراسمی ادای احترام و تاج گل به بنای یادبود او برگزار میشود که از دید روسیه قابل درک است اما نمایش متبخترانه آن از سوی دیپلماتهای روسیه در تهران، همچنان ایرانیان را آزرده خاطر میکرد.
قدم اول قدرت نرم: یک سفیر بیسروصدا به جای نماینده جنجالی
پوتین مدتی بعد سفیر فارسی زبان خود از تهران را فراخواند و به ماموریت جنجالی او در تهران پایان داد. اقدامی که به نظر میرسد بیارتباط با جایگزین کردن روشهای مورد علاقه روسیه با «قدرت نرم» است که اخیرا مورد اشاره رهبر کرملین قرار گرفته است. جایگزین او فردی مسلط به ادبیات فارسی است که از زمان آغاز ماموریتاش، اقدامات جنجالی جاگاریان را تکرار نکرده و هرچه هست، تاکنون پشت پرده و به دور از حساسیتهای عمومی در ایران نگه داشته شده است.
احساسات ضد پوتین تا به حدی در این سالها در ایران بالا گرفته که حتی رفتاری که روسیه علیه حکومت ایران انجام میدهد، با وجود نزول بیسابقه مشروعیت حکومت ایران، از سوی شهروندان ایرانی، نشانه «خائن» بودن حاکمان روسیه به ایرانیان ارزیابی شده است.
در جریان بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات اتمی جمهوری اسلامی مشخص شده بود که ایران بدون اعلام، غنی سازی اورانیوم را تا سطح ۸۳ درصد پیش برده. اقدامی که ایران آن را «اتفاقی» میخواند. زمانی که معلوم شد این اقدام کشف یک بازرس روسیالاصل آژانس بوده، با اینکه بازرس آژانس به وظیفه خود عمل کرده بود، ایرانیان آن را نشانه دیگری از غیرقابل اعتماد بودن روسیه عنوان کردند.
روسیه همزمان با تجاوز نظامی به اوکراین، جلوی اجرای توافق احیای برجام و رفع تحریمهای آمریکا علیه ایران را که آن زمان گفته شد در مرحله نهایی است، گرفته بود. با اینکه توجه افکار عمومی ایران به این توافق به دلیل فساد مالی حکومت و برخوردار نشدن از مواهب توافق قبلی، دیگر مورد توجه نبود، اما افکار عمومی ایران یک امتیاز منفی دیگر به کارنامه غیرقابل دفاع روسیه در ایران، اضافه کرد.
پوتین حالا گفته که میخواهد قدرت نرم روسیه را در برابر ایران به کار بگیرد. یعنی قدرت سخت و زمخت سنتی خود را کنار بگذارد و کار را با «آموزش کودکان ایرانی به روش روسها و آموختن زبان روسی» به بچههای ایرانی آغاز کند. احتمالا ناامید از تغییر دادن افکار عمومی فعلی ایران و سرمایه گذاری بر نسلهای آینده.
ممکن است احتمال موفقیت او در این راه همانند ضریب موفقیت نهاییاش در ضمیمه کردن شهرهای اوکراین به خاک روسیه باشد. این مربوط به آیندهای کم و بیش دور است اما در عین حال رولت روسی او هنوز رو شقیقه حاکمان ایران است و تهدید آن آنی است و به تاریخ محول نخواهد شد.