رادیو بین المللی فرانسه - مناشه امیر : "به گمان من دربارۀ نقش جمهوری اسلامی ایران در حملۀ هفتم اکتبر به اسرائیل قدری مبالغه شده است. تصمیم این حمله را خود حماس گرفته، اما، حماس برای انجام این حمله از کمکهای بسیار گستردۀ استراتژیکی و تاکتیکی حکومت ایران برخوردار بوده است. به غیر از بهرهمندی از پول و تسلیحات ایران، سازمان حماس در حملۀ غافلگیرکنندۀ خود به اسرائیل از شیوه های تعرضی سپاه پاسداران در جنگ هشت ساله با عراق استفاده کرده است."
در پی حملۀ غافلگیرانه و بی سابقۀ حماس به اسرائیل در هفتم اکتبر گذشته این کشور رسماً وارد وضعیت جنگی شده است. در نتیجۀ این حمله و تبعات آن تاکنون بیش از هزار و صد نفر کشته و هزاران تن دیگر زخمی و شمار قابل توجهای از شهروندان اسرائیل توسط سازمان حماس به گروگان گرفته شده اند.
آیا این جنگ را می توان پیش از هر چیز بیلان شکست شخص بنیامین نتانیاهو دانست، یعنی : تلاش بیست سالۀ او برای خودداری از صلح و اقدام های یک سال گذشتۀ وی در ائتلاف با راست افراطی و بعضاً بنیادگرای اسرائیل برای از میان بردن شالودههای دموکراسی در اسرائیل که عملاً این کشور را فلج و درگیر بحرانهای بی سابقهای کردهاند؟
در پاسخ به این پرسش و پرسش های دیگر، مناشه امیر تحلیلگر مسائل خاورمیانه در اورشلیم، از جمله گفته است :
متهم کردن آقای نتانیاهو به منزلۀ نادیده گرفتن جنایات حماس و حکومت اسلامی ایران و تعصبات مذهبی است که بعضاً باعث جنایات اخیر شدهاند. رژیم اسلامی ایران رسماً خواستار نابودی اسرائیل است و علناً اعلام میکند که موشک های "اسرائیلزن" برای از میان بردن این کشور ساخته است...
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
در به وجود آمدن این جنگ نقش اصلی را جمهوری اسلامی ایران، حماس و جهاد اسلامی و همچنین حزب الله لبنان داشتهاند... ما تجربۀ تلخی [در زمینۀ صلح با فلسطینیان] داریم. بیش از پانزده، شانزده سال پیش اسرائیل نوار غزه را تخلیه کرد و در اختیار فلسطینیان گذاشت. نتیجه چه شد؟ گروه های فلسطینی و جمهوری اسلامی ایران غزه را به کانون تسلیحات و موشک و قتل و بمباران اسرائیل بدل ساختند. بنابراین آنچه در بخش فلسطینی میگذرد با سیاستهای دولتهای اسرائیل از جمله شخص نتانیاهو ارتباطی ندارد...
در سال ١٩٩٢ اسحاق رابین به عرفات گفت : می توانید به اراضی فلسطینی بازگردید و ادارۀ امور خود را در دست بگیرید مشروط به این که دست از ترور بردارید. آنان اما ترور را کنار نگذاشتند. اسرائیل غزه را در اختیار گروه های فلسطینی گذاشت، اما، آنجا را به مرکز ترور تبدیل کردند. بنابر این اقدام های تروریستی گروه های فلسطینی با سیاستهای آقای نتانیاهو هر چقدر هم که او راستگرا باشد ارتباطی ندارد.
با این حال، من معتقدم که آقای نتانیاهو و گروه های طرفدار ایشان بر این باور بودند که برای جلوگیری از تشکیل دولت مستقل فلسطینی که می توانست به یک پایگاه بسیار خطرناک ترور علیه اسرائیل بدل شود، باید به استقرار حماس در نوار غزه کمک کرد تا به این ترتیب از نفوذ آن در کرانۀ باختری رود اردن جلوگیری نمود. درست است که این سیاست آقای نتانیاهو بود ولی اصل قضیه این است که حماس و حکومت اسلامی ایران خواستار نابودی اسرائیل هستند و حکومت ایران تمام امکانات تسلیحاتی و مالی خود را برای رسیدن به این مقصود در اختیار حماس گذاشته و سازمان جهاد اسلامی را ایجاد کرده که هدفش نابودی اسرائیل است. بنابراین، هر سیاستی را که هر دولتی در اسرائیل در پیش بگیرد فایدهای ندارد و نمی تواند به تغییر جهت گیری سازمان حماس منجر شود...
به گمان من دربارۀ نقش جمهوری اسلامی ایران در حملۀ هفتم اکتبر قدری مبالغه شده است. تصمیم این حمله را خود حماس گرفته، اما، حماس برای انجام این حمله از کمکهای بسیار گستردۀ استراتژیکی و تاکتیکی حکومت ایران برخوردار بوده است. به غیر از بهرهمندی از پول و تسلیحات ایران، سازمان حماس در حملۀ غافلگیرکنندۀ خود به اسرائیل از شیوه های تعرضی سپاه پاسداران در جنگ هشت ساله با عراق استفاده کرده است.
با این همه، مبالغه است اگر بگوییم که حماس به دستور حکومت اسلامی ایران به اسرائیل حمله کرد. حماس اهداف خاص خود را دنبال کرده و میکند ولی در این راه از کمکهای گستردۀ استراتژیکی و تاکتیکی حکومت ایران برخوردار بوده است.
به گمان من جمهوری اسلامی ایران وارد رویارویی مستقیم با اسرائیل نمی شود چنانکه طی چهل و چهار ساله گذشته نشده و همواره سعی کرده از طریق گروه های نیابتیاش به اسرائیل آسیب برساند.
حضور ناو هواپیمابر "جرالد فورد" آمریکا در شرق مدیترانه هشداری است به جمهوری اسلامی ایران و حزبالله لبنان. با این حال، هیچ چیز در شرایط حاضر قابل پیش بینی نیست و هر احتمالی امکانپذیر است. هر گروه مسلحی که بخواهد به اسرائیل آسیب برساند هدف حملۀ این کشور قرار خواهد گرفت. سال هاست که اسرائیل خود را آماده کرده تا بتواند در چهار جبهه بجنگد. یعنی علیه حماس و جهاد اسلامی در غزه و احتمالاً در کرانه غربی رود اردن و همچنین علیه حزبالله در لبنان و نیروی قدس در سوریه و شاید حتا علیه حکومت اسلامی ایران.
***
بحران «فرقه گرایی» و آینده ایران