متن زیر گفتوگوی یورونیوز است با ماشاالله شمسالواعظین، روزنامهنگار و تحلیلگر مسائل خاورمیانه، دربارۀ جنبههای گوناگونی از جنگ حماس و اسرائیل.
یورونیوز: جناب شمس الواعظین، به نظر شما انگیزۀ اصلی حماس از حمله به اسرائیل چه بود؟ برخی گفتهاند این حمله واکنشی بود به احتمال برقراری رابطۀ رسمی بین اسرائیل با عربستان و سایر کشورهای عربی. رهبر ایران هم در آخرین سخنرانیاش، به برقراری این روابط واکنش نشان داد. برخی آن را واکنشی به اقدامات اسرائیل در ایران میدانند که آخرین موردش ظاهرا حمله به یکی از شهرهای موشکی سپاه پاسداران در حوالی خرمآباد بود. برخی هم افزایش فشارهای اسرائیل بر فلسطینیها را دلیل این حمله میدانند. نظر شما چیست؟
به نظر من مجموعهای از این عوامل انگیزۀ اصلی جنبش حماس برای حمله به اسرائیل بوده است. ولی من علیالحساب این حمله را محصول واکنش ایران به خرابکاریهای اسرائیل در ایران نمیدانم. جنبش حماس در چند ماه اخیر هشدارهای زیادی به اسرائیل داد و این در اطلاعیههایش مشخص است. مهمترین این هشدارها مربوط به اقدامات یهودیان افراطی و وضع محدودیت از سوی پلیس اسرائیل برای نمازگزاران فلسطینی در مسجدالاقصی است. حماس هشدار میداد که با آتش بازی نکنید، قدس قبلهگاه اول مسلمانان است و ... اسرائیل این تهدیدها را چندان جدی نمیگرفت. حتی در حملاتی که چند وقت قبل، واحدهای قدس علیه اسرائیل انجام دادند، نتانیاهو شخصا گفت حماس مایل نیست در اوضاع کنونی علیه اسرائیل وارد جنگ شود؛ چون حماس را در نوار غزه صاحب دولت میدانست و تصورش این بود که حماس چون باید پاسخگوی مردم غزه باشد، وارد جنگ نمیشود. در واقع تصور اسرائیلیها این بود که حماس به تدریج در حال پذیرش ایدۀ «تشکیل دولت فلسطین در درون مرزهای ۱۹۶۷» است. و این به معنای تایید موجودیت اسرائیل از سوی حماس بود.
یورونیوز: این جنگ ناقض این تصور اسرائیلیها است؟
بله، این جنگ از زمان اعلام موجودیت اسرائیل، بیسابقه بوده؛ از حیث حملاتی که به اسرائیل صورت گرفته. ضمنا جنگهای قبلی بین دولتها بوده ولی این جنگ بین یک گروه فلسطینی با دولت اسرائیل است و با جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳ تفاوت دارد.
یورونیوز: البته جنگ ۳۳ روزه هم جنگ بین دولت اسرائیل با یک گروه نظامی بود نه یک دولت دیگر.
بله، ولی در این جنگ حملات بیسابقهای به خاک اسرائیل صورت گرفته است. جنگ ۳۳ روزه و این جنگ، یک چیز را نشان میدهند و آن اینکه تئوری ارتش شکستناپذیر اسرائیل دارد فرومیپاشد و جنبش مقاومت فلسطین و حزبالله لبنان میتوانند این ارتش را وادار به شکست بکنند.
یورونیوز: آخر شکستخوردن ارتش اسرائیل باید ثمرهای عینی داشته باشد. مثلا به نابودی اسرائیل منتهی شود یا خسارات وارده بر اسرائیل را بیشتر از خسارات طرف مقابل بکند. ولی در همان جنگ ۳۳ روزه هم خسارتهای لبنان خیلی بیشتر از خسارات وارده بر اسرائیل بود. انگار حزبالله و حماس همین که تا حدی بتوانند مقاومت کنند در برابر ارتش اسرائیل و دچار آن خفت ارتشهای عربی نشوند، برایشان در حکم نوعی پیروزی است.
ضمن تایید فرمایش شما، اندکی فراتر میروم. برای اینکه تلفات اسرائیل در همین جنگ، تلفات یک جنگ کلاسیک بوده است. نکتۀ دوم اینکه، این جنگ نشانۀ فروپاشی «قدرت بازدارندگی ارتش اسرائیل» بوده است. این بسیار مهم است. ارتش اسرائیل مبتنی بر تئوری بازدارندگی است و به این توان خودش میبالد. یعنی حرفش این است که اگر جرات دارید، ما را بزنید. و کسی نمیتوانست ارتش اسرائیل را بزند. اسرائیل عملیاتهای نظامی و تروریستی شگفتانگیزی انجام داده است. پس الان چه شده که ارتش قوی اسرائیل با قدرت بازدارندگی بسیار بالایش، به گونهای که هیچ یک از دولتهای عرب توان ورود به جنگ با اسرائیل را نداشتند، مورد چنین حملهای از سوی حماس واقع شده و دچار این وضعیت و این سردرگمی شده است؟ جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ نیز مصداق نقض قدرت بازدارندگی ارتش اسرائیل بود. حزبالله و حماس این بازدارندگی دیرپای ارتش اسرائیل را از بین بردهاند.
یورونیوز: و به نظرتان چرا چنین شده؟
برای اینکه راه حل سیاسی فلسطین دچار یک انسداد قطعی شده است. اسرائیل علاقهمند به برقراری صلح و برپایی فرمول «دو دولت در یک سرزمین» نیست. بنابراین ناکامی و ناامیدی فلسطینیها، عواملیاند که به آنها جسارتی بخشیده که توان بازدارندگی ارتش اسرائیل را نادیده بگیرند و نقض کنند.
یورونیوز: انسداد راه حل سیاسی مسئلۀ فلسطین، تا حدی محصول عملکرد دولت ترامپ نبوده است؟
محصول عملکرد همۀ دولتهای ایالات متحده است. الان دولت بایدن در حالی که فرمول «دو دولت در یک سرزمین» را تایید میکند، کلیۀ تلاشهای خودش را متمرکز کرده است بر روی طرح آبراهام و افزودن عربستان سعودی به روند صلح با اسرائیل.
یورونیوز: آیا خود این سیاست نمیتواند نهایتا به تشکیل دو دولت در یک سرزمین کمک کند؟
خیر. صلح منفرد اعراب و اسرائیل نتیجۀ معکوس خواهد داشت و تجربۀ تاریخی این ادعا را تایید میکند. نمیخواهم بگویم حماس این عمل را انجام داد تا جلوی صلح عربستان و اسرائیل را بگیرد ولی میخواهم تاکید کنم که یکی از پیامدهای عملیات طوفان اقصی میتواتند به تاخیر افتادن صلح عربستان سعودی و اسرائیل باشد.
یورونیوز: به تلفات بالای اسرائیل در این جنگ اشاره کردید. آیا این تلفات بالا ناشی از بدویت حماس نبوده است؟ صحنههای خشونت نیروهای حماس شگفتانگیز بود.
من معتقدم در جنگها پدیدۀ «اخلاق» اصلا وجود خارجی ندارد.
یورونیوز: ولی اسرائیل فخریزاده را ترور کرد در حالی که همسرش هم کنارش بود اما همسر فخریزاده ترور نشد. ولی نیروهای حماس از قتل زنی که یک توریست آلمانی بود هم نگذشتند.
اسرائیل هم در روز دوم این جنگ، یک ساختمان مسکونی را بمباران کرد و آن را بر سر ساکنانش خراب کرد. خبر اول دنیا هم شد. اخلاقیات در جنگها، پیششرطهایی دارد که اسرائیل گاهی آنها را رعایت میکند تا پیامی بفرستد. ولی اگر ارتش اسرائیل یا موساد مخیر میشد به کشتن همسر فخریزاده و شکست عملیات، کدام را انتخاب میکرد؟
یورونیوز: الان به نظر شما لازم بوده نیروهای حماس زنان و توریستها و شرکتکنندگان در آن جشنوارۀ موسیقی را بکشند؟
آخر شما در جنگها مرز نمیشناسید. شناسنامۀ کسی را نمیتوانید ببینید.
یورونیوز: ولی نیروهای حماس یک سری شهروند عادی را کشتهاند. حداکثر میتوانستند آنها را دستگیر کنند.
البته اسیر زیاد گرفتهاند. ولی من نمیخواهم چیزی را اینجا تایید یا رد بکنم. اسرائیل مدعی است که اخلاقیترین ارتش دنیا را دارد. به نظر من این ادعا واقعیت ندارد و به همین دلیل به آنچه دربارۀ حماس نیز گفته میشود، با اندکی تردید باید نگاه کرد.
یورونیوز: آیا در جنگ ایران و عراق، وقتی ارتش و سپاه ایران وارد خاک ایران میشدند، این طور با زنان عراقی رفتار میکردند؟ یعنی رفتارشان مثل رفتار حماس با زنان اسرائیلی و اروپایی در یکی دو روز اول این جنگ بود؟ اگر جنگ اخلاق ندارد، ایرانیها هم در جنگ با عراق این طور رفتار میکردند؟
در جنگ شهرها، بله؛ ما همه چیز را گذاشتیم کنار. در موشکبارانها، بسیاری از موشکهای ما در بغداد افتاد روی سر مردم عادی عراق. به نظر میآید باید از ایدهآلیسم فاصله بگیریم و اندکی رئالیست شویم.
اولین محموله کمکهای سنگین نظامی آمریکا به اسرائیل