ویزه خبرنامه گویا
توضیح خبرنامه گویا: عکس قبلی این مقاله آقای کورش گلنام اشتباه بود و عکس درست جایگزین آن شد. از آقای گلنام و خوانندگان پوزش میخواهیم.
***
۱ ـ درگیری میان اسراییل و فلسطین به امروز و دیروز بر نمیگردد که از دورانهایی پیش از شکل گیری کشور نوین و کنونی اسراییل در جریان بوده و پیشینهای خونین دارد. در ۲۹ نوامبر ۱۹۴۷ میلادی قطعنامه۱۸۱ سازمان ملل به تصویب رسید که سرزمین مورد اختلاف این دو، که آن زمان در قیمومیت انگلستان بود، را به دو بخش برای ایجاد دو دولت اسراییل و فلسطین تقسیم کرد و پیشنهاد داد که اداره اورشلیم نیز به شکل بینالمللی باشد. اسراییل این را پذیرفت ولی فلسطینیها و کشورهایِ عرب آن را نپذیرفتند و در نتیجه از نوامبر ۱۹۴۷ تا مه ۱۹۴۸ میلادی درگیریهایِ خونینی میان یهودیان و فلسطینیان در گرفت. در ۱۴ مه ۱۹۴۸ میلادی که قیمومیت انگلستان در آن سرزمین به پایان میرسید، اسراییل با انتشار منشور استقلال، موجودیت کشور نوین اسراییل را اعلام داشت و تنها یک روز پس از آن مورد یورش همه کشورهای عربِ گرداگردِ خود قرار گرفت که همه نیز از این کشور کوچک نوپا به سختی شکست خوردند. از آن زمان تا کنون بارها جنگ و درگیری بین یهودیان و نه تنها فلسطینیها که شماری کشورهای عربی رُخ داده است که همه در نهایت با شکست کشورهایِ عربی روبرو شده است که همه کم و بیش از آن آگاه هستند. اگر همآن زمان قطعنامه سازمانِ ملل پذیرفته شده بود، نه تنها کشور فلسطین به وجود آمده بود که ۴۵٪ از سرزمین آن روزگار را نیز در اختیار میگرفت. میتوان گستردگی سرزمین پیشنهادی سازمانِ ملل به فلسطینیان را در نقشه زیر دید:
۲ ـ از ۴۴ سال پیش اسراییل یکباره دارای یک دشمن سوگند خورده و کاسه داغتر از آش و سینهزن برای فلسطینیها به نام حکومت اسلامی ایران شد که خود به سد بزرگی در راه صلح بین فلسطینیان و یهودیان تبدیل شد و هر روز بر آتش کینه و نفاق دامن زد. حتا هنگامی که یاسرعرفات در سال ۱۹۸۸م. در روش مبارزه چریکی و مسلحانه خود دگرگونی ایجاد کرد و در راه صلح گام نهاد با مخالفت و سنگاندازی حکومت ویرانگر اسلامی روبرو شد. راه صلح ولی دنبال شد تا در نشست اسلو به امضایِ قرارداد صلح بین اسراییل و فلسطین انجامید که شوربختانه بازهم دستهای خرابکار در کار شده و افراط گریها نیز از هر دو سو سنگ راه انجامِ آن شدند. جانشین یاسر عرفات محمود عباس که هماکنون رییس دولت موقت و رسمی فلسطین است ولی راه صلح را دنبال کرد و توانست با اسراییل به توافقهایی برسد که بازهم خشم آخوندها در ایران را در پی داشت. هر بار که هر دو سو به نتیجهای نزدیک شدهاند همآن دستهایِ خرابکار که سرچشمهاش در حکومت اسلامی ایران است، با انفجار در ایستگاه اتوبوسی و یا بمبی در رستورانی و یا تروری همه کوشش خود را کردند تا که صلحی پا نگیرد.
۳ ـ رهبران حکومت و اینک در رأس آن آخوند روانی علی خامنهای با نهایت رذالت و به هدر دادن میلیاردها دلار از سرمایههای مردم ایران و به فقر کشاندن بیشترین شمار ایرانیان، در دههها توانستند نیروهایِ مزدور و نیابتی تروریستی چون حماس و جهاد اسلامی در میان فلسطینیان؛ حزبالله در لبنان و گروهایی چند چون کتائب و حشدالشعبی در عراق و حوثیها در یمن را سازماندهی کنند و با یاری به بشار اسد در سرکوب خونین و وحشیانه خیزش مردم سوریه و بهره وری از نادانی و سستی او، جایپایی نیز در سوریه به دست آورند و حتا در کار آن کشور دخالت کنند تا با این گروههای آدمکش و تروریست نیابتی نقشههایِ پلیدِ خود علیه اسراییل و غرب را به پیش برند. تشکیل حماس سبب ایجاد اختلاف شدید بین رهبران حماس با محمود عباس و درگیریهای خونین بین آنان و تقسیم فلسطینیها به دو بخش جدا از هم شد که آسیب سختی نیز به آنان وارد کرد.
۴. یک نگاه ساده به کشورهایِ خاورمیانه که حکومت اسلامی در آن نفوذ کرده است، نشان میدهد گه چگونه این کشورها دچار چند دستگی، از همپاشیدگی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی شدهاند و زندگی مردمِ عادی در جو ناامنی و گاه هرج ومرج آشکار فرو رفته است. میدان داری و زورگویی حزبالله لبنان سبب شده است که لبنان هنوز نتوانسته است رییس جمهوری داشته باشد زیرا نمایندگان حزبالله هر بار که نماینده مورد درخواستشان در دور نخست رای بسنده نیاورده، در دور دوم هنگام رایگیری با بیرون رفتن از پارلمان مجلس را از اکثریت انداخته و سد راه انتخاب یک رییس جمهور شدهاند. در نتیجه دولت لبنان یک دولت موقت است و بنا بر قانون اساسی لبنان بدون داشتن یک رییس جمهور، دولت رسمی شکل نمیگیرد. وضع یمن، عراق، سوریه، فلسطین و نوارغزه نیز که برایِ همگان روشن است که دچار چه گرفتاریهایی شدهاند.
۵. برنامهریز، سازمانده و تامینکننده نیازهای لجستیکی حماس در حمله تروریستی به اسراییل بی تردید حکومت اسلامی و با تایید شخص رهبر مالیخولیایی آخوند خامنهای بوده است. سندهای بهدست آمده از آنچه تروریستهای کشته شده حماس باخود داشتهاند، نشان میدهد که یورش وحشیانه به اسراییل نتوانستهاست به همه هدفهایِ خود برسد و برنامه رذیلانه بلندتری داشتهاند که واکنش حسابشده و فوری اسراییل راه ادامه کار آنان را به خوبی سد کرده است. برای نمونه آنها نقشههای دقیقی به همراه داشتهاند از یک دبستان و آموزشگاهای دیگر که باید مورد یورش قرار میگرفته و تا آنجا که ممکن میباید کودکان را کشته و شماری را به گروگان بگیرند که خوشبختانه نتوانستهاند به هدفها برسند.
چند پرسش
با شناختی که از ۴۴ سال حکومت آدمکش و کودککش اسلامی دردست است، شاید کمتر کسی را بتوان یافت که در دست داشتن حکومت اسلامی در این جنایت تروریستی حماس تردید داشته باشد. حتا در دو روز نخست، خود رهبران حماس به روشنی از حکومت اسلامی سپاسگزاری کردند و تنها هنگامی که آخوند خامنهای با شتاب و از ترس چون همیشه خود را بیخبر نشانداد و چندبار گفت ما در جریان نبودهایم، این سپاسگزاریها خاموش شد. اینک این پرسش در میان است که چگونه آمریکا و در دو روز نخست حتا اسراییل از نبود نشانهای از دست داشتن حکومت اسلامی در این یورش میگفتند؟ از دیدِ من این رفتاری بسیار هوشمندانه بود تا هم اسراییل بتواند خود را از تنگناهای روبرو شده با آن برهاند و جبهه تازهای علیه او باز نشود و هم آمریکا بتواند جنگافزارهای پیشرفته خود را به مرزهای اسراییل برساند که چنین نیز شد و نتیجه خوبی نیز گرفتند. پرسش به میان آمده دیگر این است که چگونه سازمان نیرومند امنیتی اسراییل از تدارک چنین حمله تروریستی گستردهای در مرزهای خود ناآگاه بوده است؟ آیا سبب این غافلگیر شدن درگیرهای درونی در اسراییل و کشیده شدن توجه نیروهای امنیتی به امنیت درونی و جلوگیری از سوء استفاده دشمنان اسراییل از این موضوع، توجه آنها را از امنیت بیرونی خود دورکرده بوده است؟ پاسخ به این پرسش مهم را در آینده شاید بتوان یافت. این پرسشی است که بیگمان اسراییل نمیتواند آن را بدون پاسخ بگذارد.
نتیجه حمله تروریستی چه شده است؟
آیا نیازی به گفتن دارد؟ یک فاجعه انسانی بزرگ به ویژه برای مردم عادی غزه که خود گروگان یک سازمان تروریستی آدمکش هستند. فراموش نکنیم که حماس در نبرد با نیروهای محمود عباس با هواداران محمود عباس چه کرد. یک نمونه این بود که به کاسه زانوی آنان شلیک میکردند تا برای همیشه زندگی شکنجه بشوند. این وحشیها اندک تفاوتی با داعش ندارند. در حمله به اسراییل انسانها را زنده آتش زدهاند، عکس جسد سوخته آنان موجود است؛ سالخوردگان و کودکان را حتا نوزادی را به گروگان گرفتهاند که فیلم آن را خود حماس منتشر کرده است. داعش با آن رفتار وحشیانه، با کودکان چنین کاری نکرد که حماس کرد. دردآور این است که اینک به شیوه حکومت اسلامی مظلومنمایی هم میکنند و طلبکارهم شدهاند. باور کردنی است که بانو "هنان اشراوی" از همراهان سرشناس یاسر عرفات با پیشینه سیاسی چندین دهه در مصاحبه خود با خبرنگار سوئدی، که دیشب از تلویزیون سوئد پحش شد، هنگامیکه از خشونت حیوانی بهکار رفته حماس در اسراییل پرسیده شد به جای پاسخ به روزهخوانی برای وضع غزه پرداخت و به خبرنگار گفت که این چنین پرسشی راسیستی است. هنگامی که خبرنگار برای باردوم از دیدگاهِ او در باره یورش به فستیوال جوانان، که ربطی به سیاست اسراییل نداشت، و قتلعام در آن جا پرسید، بازهم با گفتن اینکه شما میخواهید مرا وادار کنید که حماس را محکوم کنم از دادن پاسخ روشن گریخت و در برابر از واژگونسازی و پروپاگاندای اسراییل گفت در حالی که این حماس و حکومت اسلامی هستند که دست به دروغپردازی و وارونه سازی زدهاند. هم فیلمها هست که تلویزیون سوئد صحنههای هولناک کوتاهی از آنها را نشان داد، هم عکسها هست و هم خبرنگاران کشورهای دیگر که در اسراییل بوده و خود از نزدیک صحنههای جنایتهایِ حماس را به چشم دیدهاند از آن میان یک خبرنگار هندی که در این باره ویدئوی کوتاهی نیز منتشر کرده است.
پایان سخن
من امیدوارم که اسراییل نهایت کوشش را بکند که مردم عادی غزه که گرفتار گروه تروریستی حماس هستند و شاید شمار زیادی از آنان از این سازمان بیزار باشند، کمترین آسیب را ببینند. آن مردم چون مردم ایران خود گروگان این تبهکاران هستند که سرچشمه تبهکاریشان نیز در حکومت اسلامی ایران است. خوشبختانه تا کنون یورش زمینی به شمال غزه به تأخیر افتاده و اسراییل یکبند به مردم هشدار میدهد که شمال غزه را ترک کنند. خبر خوب دیگر موافقت مصر برای گشایش مرزها برای ورود گریختگان از غزه است که دست کم سرپناه، غذا و امنیتی داشته باشند.
مشکل اسراییل و فلسطین هنگامی میتواند به نتیجهای برسد که اژدهای فتنه در منطقه که حکومت اسلامی ایران باشد، به خاک کشیده شده و نابود شود. اینکه این روند چگونه رُخ بدهد روشن نیست ولی حکومت اسلامی که در همه زمینهها شکست خورده است، با سازماندهی حمله تروریستی حماس به اسراییل، دست به قمار بزرگی زد و اینبار نیز شکست خورد. شادی دو روزنخست حمله تروریستی حماس اینک برای حکومت و آخوند مالیخولیایی خامنهای به ترس و نگرانی از آینده تبدیل شده است زیرا چه بخواهبم، چه نخواهیم اسراییل حکومت اسلامی را بی پاسخ نخواهد گذاشت. خامنهای در این رویا بود که با شلیک هزاران موشک، همزمان یورش از زمین، هوا و دریا به اسراییل در وضع پُرالتهاب داخلی اسراییل به هدف کودکانه نابودی اسراییل نزدیک خواهد شد. برآوردی بسیار نادرست و بیخردانه زیرا اسراییل تنها در سه روز نخست نه تنها دولت ائتلافی تشکیل داد و همه در اسراییل یکپارچه شده و اختلافها را کنار گذاشتند بلکه ضربههای سختی نیز به حماس وارد کرد. تنها در خیابانهایِ اسراییل جسد ۱۵۰۰ تروریست حماس یافت شد. اینک آنان گریخته، شماری از رهبران آنان کشته شده و بقیه کوشش میکنند خود را پشت مردم عادی و گرفتار غزه پنهان کنند و به مظلومنمایی پرداختهاند. آنچه امروز در اسراییل و غزه میگذرد در درجه نخست نتیجه ساستهای ویرانگر حکومتِ اسلامی است.
صلح آرزوی همه انسانهایی است که با خشونت، جنگ و ویرانی مخالفند. آیا روزی چهان شاهد نبود جنگ در هیج جای جهان و یک صلح حقیقی و پایدار خواهد شد؟
کوروش گلنام
حماس از کجا آمده؟ حسن بهگر