ویژه خبرنامه گویا
ابراهیم رئیسی رئیس دولت سیزدهم (مدتی پیش) به سیستان و بلوچستان سفر کرد و گفت: "برای دریافت حقآبه هیرمند از افغانستان جدی هستم. او خطاب به طالبان هم افزود: "حرف من را جدی بگیرید تا بعدا گلایه نکنید. "
اما به نظر میرسد از آنجا که هموطنان هم حرفهای ایشان را جدی نمیگیرند، طالبان هم همین روند را در پیش گرفت و نهتنها کوچکترین اهمیتی به تهدیدات رئیسجمهور ایران نکرد، بلکه از باب تمسخر وارد شد و با پخش چند ویدئو کلیپ خجالت آور، چنان توهینی به رییسی و دولت او کرد که بی شک بعد از انقلاب بی سابقه بود. آنها شروع به پر کردن بشکهها و سطل های کوچک آب کردند و رو به دوربین آنها را به ایرانیان وعده دادند. این رویداد دستمایه تمسخر "ژنرال مبین" از چهرههای معروف طالبان شد. او در این ویدیو یک بشکه را از آب پر کرده و خطاب به رئیسی گفت: "این بشکه را بگیر و حمله نکن، ما میترسیم. "
دولت اما در عوض خودش را به کوچه علی چپ زد و از همان راهی که آمده بود، برگشت تا معلوم شود که نباید شعارها و منم منمهای این دولت را جدی گرفت و بهتر است برای اینکه بیش از این آبروی ایران و ایرانی را نبرند حداقل سکوت پیشه کنند. خلاصه اینکه با گذشت ۵ ماه از خط و نشان کشیدن بیهوده رئیس جمهور، طالبان یک قطره آب اضافی هم روانه ایران نکرده است، گواه این ادعا هم عیسی بزرگزاده سخنگوی صنعت آب، که در نشست خبری خود اعلام کرد: "همچنان هیچ ورودی از حق آبه هیرمند نداریم". نگرانیها از خشکسالی جنوب شرقی ایران محدود به گردن کشی طالبان نمیشود و همزمان کاهش بارندگی قوز بالای قوز شده است.
جمهوری اسلامی ایران که از این فاصله برای اسرائیلیها خط و نشان میکشد، همچنان از کسب حق طبیعی خود که متکی به قراردادی بینالمللی است، از همسایهاش ناتوان مانده است.ای کاش حداقل نصف فرصت و دغدغهای که برای جنگ اخیر در ایران ایجاد شده برای بدبختی و لب تشنگی مردمان این سرزمین هم همین مقدار دغدغه و وقت گذاشته میشد و به طرف افغانستانی نشان میدادیم که به جای خط و نشان کشیدن و تمسخر رئیسجمهور ما به وظایف همسایگی خود عمل کند، اما در عوض جلوی یک قوم بدوی کوتاه آمدیم و نه تنها گوشه چشم نازک نکردیم، بلکه سفارت افغانستان را هم دو دستی تحویل طالبان دادیم تا مزد خیانت آنها به مردم سیستان و بلوچستان باشد.
اگرچه عمر خلف وعده افغانستانیها در مورد آب هیرمند به سالها قبل باز میگردد اما حداقل در آن سالها کسی ما را تمسخر و تهدید نمیکرد. رئیسجمهوری که از طالبان خواسته بود حرفش را جدی بگیرند حالا در این مورد سکوت پیشه کرده و مردم حق دارند بپرسند که نتیجه آن خط و نشان کشیدن مرزی چه شد. کلام اضافی و آخر (از نگارنده) اینکه به استثنا تیتر این نوشتار، همه آن از روزنامه رسمی کشور بنام "روزنامه جمله" روز پنجشنبه ۴ آبان ۱۴۰۲ بود ـ بدون تفسیر و تغییر!
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
داس سانسور جنسیتی در جهان و ایران، الهه امانی