صدای آمریکا - جمهوری اسلامی امروز شنبه ۲۷ آبان در حالی راهپیمایی سازماندهی شده در «حمایت از غزه» برگزار میکند که برخی منابع گزارش دادند که این تظاهرات با اجبار دانش آموزان و کارکنان ادارات دولتی در شهرهای مختلف در حال برگزاری است.
وبسایت «حالوش» در گزارشی از زاهدان نوشت که دانش آموزان، فرهنگیان و کارکنان ادارات دولتی در شهرهای بلوچستان به «اجبار وادار به شرکت در این تجمع شدهاند» در حالی که به روایت این وبسایت خبری، زاهدان «غزه ایران» لقب گرفته است.
حالوش به نقل از شهروندان این استان نوشته است: «مردم سیستان و بلوچستان و خصوصا زاهدان وضعیتشان بهتر از مردم غزه نیست.»
در این گزارش تاکید شده است که جمهوری اسلامی ندای «حمایت از کودکان مظلوم غزه» را سر میدهد در حالی که کودکان بلوچ و شهروندان نمازگزار زاهدان هر جمعه «بدون هیچ دلیلی مورد اذیت و آزار قرار میگیرند.»
در همین رابطه اداره اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش استان همدان نیز اعلام کرد که تمام مقاطع مدارس سراسر استان همدان در نوبت بعدازظهر امروز ۲۷ آبانماه تعطیل است تا بتوانند در راهپیمایی ترتیب داده شده برای «حمایت از غزه» که بعد از ظهر امروز برگزار میشود شرکت کنند.
اطلاعات رسیده به صدای آمریکا نشان میدهد در شهرهای مختلف از جمله تهران، اصفهان، مشهد و تبریز دانش آموزان بصورت سازماندهی شده از مدارس به این راهپیمایی اعزام شدهاند.
بیشتر بخوانید:
چه شد که ایرانیان عصر خامنهای دیگر از «آرمان فلسطین» حمایت نمیکنند؟
آرش عزیزی - ایران وایر
در پی حملات حماس به اسرائيل در روز ۷ اکتبر دو واقعیت متناقض در منطقه نمایان شدند: از یک سو هیچ حکومتی مثل جمهوری اسلامی حامی این حملات نبود. واقعیت مسلم امروز خاورمیانه این است که تنها حکومتی که از گروههای شبه نظامی فلسطینی حمایت تسلیحاتی میکند، جمهوری اسلامی است. در حالی که تمامی کشورهای عربی بیش از ۲۰ سال است راهحل دو دولتی را پذیرفتهاند و به اسرایيل وعده دادهاند که در صورت پایان اشغال سرزمینهای فلسطینی، این کشور را بهرسمیت بشناسند، این تنها «علی خامنهای» در ایران است که بر شعار «از نهر تا بحر» پافشاری میکند و به معارضین سلاح میدهد.
دیگر واقعیت منطقه اما این است که مردم ایران همراه با سیاست خارجه حکومتشان نیستند. با ادامه جنگ اسراییل و حماس و کشتار هزاران نفر از مردم فلسطین در حملات اسراییل، در بسیاری کشورهای عربی تظاهراتهای عظیمی در حمایت از فلسطینیها برگزار شد؛ از صنعا و موگادیشو تا قاهره و تونس. در ترکیهای که دولتش با اسراییل روابط گسترده دارد نیز، هزاران نفر در تجمعات مختلف، ازچپگرا تا اسلامگرا تا حکومتی، تظاهرات کردند و این حتی یکی از موضوعات گردهمایی اصلی صدمین سالگرد جمهوری ترکیه شد.
در ایران اما، با اینکه جمهوری اسلامی هفتهها است تمام دستگاههای حکومتی از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تا صدا و سیما را معطوف موضوع فلسطین کرده، خبری از این حرکات مردمی نیست. بلافاصله پس از حملات حماس، تظاهراتی در میدان فلسطینِ تهران سازمان دادند که چنانکه از عکسها بر میآمد شمار شرکتکنندگانش به بیش از چند صد نفر نمیرسید. عدهای عکسهای «قاسم سلیمانی» و پرچم فلسطین را بلند کردند، اما خبری از حضور مردمی نبود. حتی بسیاری از چهرههای ایرانی طرفدار فلسطین نیز به این قضیه اشاره کردند و از این بابت از جمهوری اسلامی انتقاد کردند که حرکاتش باعث شده مردم میلی به موضوع فلسطین نداشته باشند.
در ایران، برعکس شاهد حرکاتی علیه حماس و مخالفت با موضع حکومت بودیم. وقتی حکومتیها سعی کردند در بازی پرسپولیس و گلگهر پرچم فلسطین را بلند کنند، با شعارهای تند مردم مواجه شدند. «آتنا دائمی»، کنشگر مدنی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «با اینکه سالهای طولانیست که شاهد و داغدار جنایات جمهوری اسلامی در ایران هستیم و نگرانی از آینده مردم و جوانانی چون آرمیتا گراوند لحظهای رهایمان نمیکند اما انتشار فیلمهای حمله به اسراییل و کشتار و گروگانگیری غیرنظامیان توسط گروهک حماس بر دردهایمان افزود!»
«صادق زیباکلام»، استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران، به انتقادات بیباکانه خود از سیاست خارجه جمهوری اسلامی ادامه داد. او ضمن انتقاد از کشتار غیرنظامیان، چه در حملات حماس و چه در حملات اسراییل، در همان اولین روزهای جنگ نوشت: «ایکاش مسئولان نظام که اینگونه رسمی به حمایت از این حملات پرداختهاند ، میتوانستند به مردم توضیح دهند که این حملات چه نفعی برای منافع ملی ایران در بر دارد؟»
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
زیباکلام اخیرا در شبکه ایکس نوشته بود: «طوفان الاقصی که تا بدینجا منجر به کشته شدن بیش از ده هزار انسان بیگناه از جمله ۵۰۰۰کودک، ویرانی نوار غزه و آوارگی ۲میلیون فلسطینی شده ، دست کم این فایده را داشت که به حماس، جمهوری اسلامی و سایر انقلابیون نشان داد که شعار نابودی اسراییل و میلیاردها دلار هزینه برای تحقق آن چقدر واقعبینانه بود.»
واقعیت اینجا است که فضای سیاسی ایران در رابطه با اسراییل به هیچ وجه همگام با حکومت نیست. مثلا در سالهای اخیر بسیاری ورزشکاران ایرانی با همکاران اسراییلیشان همبستگی نشان دادهاند، حتی با وجود اینکه حکومت آنها را از بازی با یکدیگر منع میکند. در خارج از ایران که برای هنرمندان ایرانی فضای آزادی فراهم است شاهد همکاریهای مختلف بودهایم که آخرین نمونهاش را همین یک ماه و اندی پیش در جشنواره ونیز دیدیم: فیلم «تاتامی» به طور مشترک توسط «زر امیرابراهیمیِ» ایرانی و «گای ناتیوِ» اسراییلی (که اخیرا فیلم «گلدا» را هم بر پرده سینماها داشت) ساخته شد و به نمایش درآمد.
این فیلم خود داستان دو مورد از همان ورزشکاران فوقالذکر است: «سعید مولایی» و «ساگی موکی». حکومت به سعید دستور داده بود که در مسابقات قهرمانی جودو ۲۰۱۹ در توکیو عامدانه ببازد تا به ساگی نرسد و مجبور به رقابت با او نشود. او اما به اروپا گریخت و در آلمان پناهنده شد و رفت تا با پرچم سایر کشورها همچون مغولستان مسابقه دهد. سعید و ساگی بالاخره به رقابت با یکدیگر در صحنه جودو هم رسیدند: سعید در مسابقات «گرند اسلم» سال گذشته در بوداپست بر رقیب اسراییلی پیروز شد.
زر، که مقیم فرانسه است و سال گذشته با درخشش در «عنکبوت مقدس» جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره «کن» گرفت، در هفتههای گذشته به مناسبت فیلمش با رسانههای مختلفی گفتگو کرده تا بسیاری مخاطبین از نبود خصومت بین مردم ایران و اسراییل شگفتزده شوند. مثلا او به خبرگزاری فرانسه گفت: «در مدرسه به من یاد میدادند که اسراییل وجود ندارد. ما اجازه همکاری، دیدار، دوستی، یا رقابت با این دشمن تخیلی را نداریم.»
زر اما، مثل بسیاری سایر ایرانیان از این تبلیغات تاثیر نپذیرفت و دست به همکاری با فیلمساز اسراییلی زد.
ناتیو به نوبه خود گفته بود که از جنبش «زن، زندگی، آزادی» در ایران الهام گرفته و حتی آنرا با تظاهراتهایی که صدها هزار نفر از اسراییلیها در چند ماه گذشته علیه دولت «بنیامین نتانیاهو» انجام دادهاند مقایسه کرده بود و جنبشهای دو کشور را «انقلابهایی از یک جنس» خوانده بود.
این همبستگی را در خود اسراییل نیز دیدهایم. بسیاری از مردم اسراییل از جنبش «زن، زندگی، آزادی» حمایت کردند و شاهد بودیم که در موزه هنرهای اسلامی اورشلیم (بیتالمقدس) ماهها نمایشگاهی در این مورد برگزار شد. دهها هزار نفر از شهروندان اسراییل ایرانیتبار هستند و نقش مهمی در این همبستگی داشتند. همین جامعه بود که نقش مهمی در سازماندهی سفر «سید مهدی موسوی»، شاعر پست مدرن ایرانی، به اسراییل داشت.
طی این سفر از کتابی از اشعار آقای موسوی که «اورلی کوهن»، ادیب ایرانی-اسراییلی، به زبان عبری ترجمه کرده بود، رونمایی شد و موسوی در مجامع مختلف اسراییل سخنرانی کرد. جالب اینجا است که با وجود دهها سال صلح بین اسراییل و دو کشور عربی مصر و اردن، میتوان گفت که انجام چنین سفری برای بسیاری از ادبای این کشورها همچنان با جنجال همراه است؛ برای موسوی اما عادی بود و با واکنش مثبت بسیاری از ایرانیان مواجه شد.
جنجال و شوک از سخنرانی مقام طالبان در آلمان
درگیری لفظی در شورای شهر تهران