Friday, Dec 29, 2023

صفحه نخست » انتخابات یا رفراندوم! مصطفی قهرمانی

Mostafa_Ghahramani.jpgمراجعه به آراء شهروندان و یا به بیان مرسوم در زبان فارسی «رأی ملت» به مثابه حاکم و فصل‌الخطاب (آلمانی: der Souverän، انگلیسی: The Sovereign) در جوامع با حکومت‌های مردم‌نهاد (دمکراتیک) یکی از بنیان‌های نظری و رفتاری تصمیم‌سازی می‌باشند. «همه‌پرسی» و «انتخابات» نیز دو ابزار حقوقی و حاکمیتی متفاوت در راستای عینیت‌بخشیدن به این اصل هستند. باید تأسف خورد از لجاجت موجود در میهن ما در خلط معانی و استفاده از واژگانی که دارای بار معنایی متفاوت می‌باشند. نسبت «همه‌پرسی» و «انتخابات» با یکدیگر همانند نسبت بین دو گونه سلاح، تفنگ و توپخانه است. نبود درایت و دانش کافی در استفاده از این ابزارها در زمان و مکان مناسب می‌تواند پیکارگری ما را ابتر و زمینه‌ساز ناامیدی و شکست شود.

در شرایط امروز جامعه ما مطرح کردن شعار اجرای رفراندوم (همه‌پرسی) جهت برونرفت از بن‌بست و انسداد موجود در جامعه ما توسط کسانی در «شک بین سه و جهار» گیر کرده‌اند و نمی‌توانند با شجاعت و صراحت بین اصلاح‌طلبی در چهارچوب نظام موجود و مستقر و گذار و براندازی انتخاب کنند نه‌فقط نشانه درایت و خردمندی سیاسی نیست. بلکه می‌تواند حمل بر ناتوانی مطرح‌کنندگان آن در انجام گفتگو و مذاکره با کانون قدرت برای میسر ساختن تحول در میهن ما شود. البته بسیار محتمل و قابل تصور است که اساساً اتخاذ و اعلام این شعار به معنای هدف گفتگو و مذاکره با حاکمیت مستقر نیست بلکه به عنوان یک هدف‌گذاری برای آماج‌های «خیابان» می‌باشد.
کنش‌گر سیاسی‌ امّا پزشک نیست که در مطب خود آماده جهت خدمت‌رسانی منتظر مراجعه بیمار بنشیند. یک رجل سیاسی همانند یک «میراب» است که همواره مترصد و در پی هموار ساختن مسیر جاری شدن جریان حیات‌بخش آب در یک پهنه جغرافیایی تشنه می‌باشد که پیش از بروز قحطی آب و یا پیشگیری از تخریب‌های ناشی از سد شدن جریان آن خود فعال می‌گردد. همین وظیفه‌شناسی است که او خود را همواره همانند یک امدادگر آماده در راه خدمت به انسان‎ها و گیاهان تشنه می‌بیند و تعریف می‌کند.
بر این مبنا شناخت مانع و سدراه اصلی جریان دوباره شکل‌گیری اراده شهروند ایرانی در راه اعتلای سرنوشت خود و میهنش را، باید به‌عنوان نقش و وظیفه و اهتمام اصلی کنش‌گران سیاسی در جوامع متکثر زمانۀ ما معرفی نمود. در این تعریف کنش‌گری سیاسی یک شغل نیست بلکه یک رسالت است.
در مسیر عملی ساختن این هدف کنش‌گران مدنی و سیاسی باید با درایت و فراست تمامی گزینه‌های ممکن برای تغییر وضعیت نامطلوب موجود را مدنظر داشته باشند. آنها یقیناً باید امکان شکل‌گیری و میسر ساختن گفتگو و مذاکره با سرای قدرت اصلی کشور را نیز به‌عنوان یک گزینه جدی و نهایی و غیرقابل ‌چشم‌پوشی در شرایط بحران بپذیرند و مد نظر داشته باشند.
ظرفیت تساهل و رواداری جوامع را حاکمیت و کنش‌گران سیاسی‌اشان هر دو به شکل تؤامان به نمایش می‌‍گذارند. سطح هم‌پوشانی میان «پویایی و دینامیک» جامعه مدنی تشنه و باورمند به تغییر از یک‌سو و «لختی و اینرسی» نظام سیاسی معتقد به حفظ وضع موجود از جانب دیگر در نهایت نشان‌دهنده پتانسیل تغییر در جامعه می‌باشد. پرواضح است که در صورت نبود حداقلی از سطح هم‌پوشانی نه‌فقط انتخابات بلکه حتی همه‌پرسی نیز قابل انجام و اجرا نخواهند بود. در این شرایط مطرح کردن شعارهایی ناهمزمان مثل برگزاری همه‌پرسی که از ابتدا هیچ بخت و شانسی برای اجرایی شدن ندارند و تنها دارای آثار مخرب برای جامعه و مخدر برای مطرح‌کنندگان و به قول قدما «پرکردن عریضه» هستند. آنها امّا یقیناً نمی‌توانند راه درمان باشند.
به شکل مشخص این پرسش که در شرایط انسداد سیاسی کنونی جامعه ما «انتخابات» یا «رفراندوم» کدامیک راه‌حل است؟ پرسشی است که درعین‌حال نشان‌دهنده سطح معرفت و فراست کنش‌گران سیاسی ما را نیز نمایان می‌سازد. در انقلاب ایران نیز ابتدا تغییر و جابجایی در سرای قدرت صورت پذیرفت و سپس رفراندوم جهت مشروعیت‌بخشی به این تغییر انجام گرفته، از طرف حاکمیت موقت انقلاب اجرایی شد.
حال در شرایط سیاسی موجود در میهن ما هم حاکمیت و هم نیروی اپوزیسیون باورمند و ملتزم به نظام و قانون اساسی خود باید تصمیم بگیرند مایل به شکل‌گیری کدام صورت‌بندی هستند. انتخابات یا رفراندوم؟ تصورات درست و یا غلط آن نیروی سیاسی معتقد به «براندازی» که اساساً از ابتدا راه خود را انتخاب کرده است اینجا محل مناقشه نیست
این حقیقت را متأسفانه بخش عمده‌ای از کنش‌گران سیاسی ما حال بهر دلیلی که اینجا موضوع بحث ما نیست، درک نمی‌کنند که حاکمیتی که ابتداً حاضر به انجام یک انتخابات آزاد و سالم و رقابتی نباشد یقیناً هیچ‌گاه به رفراندوم که مشروعیت و موجودیت آن‌را نشانه رفته است تن نخواهد داد. مگر اینکه به‌هر شکلی این راه‌حل به او دیکته و تحمیل شود
در شرایط سیاسی موجود در میهن ما شعار اجرای همه‌پرسی اگر نگوییم که ترجمان عجز و ناتوانی ادراکی مطرح‌کنندگان آن است بلکه شاید تنها به‌عنوان یک تهدید و یک شمشیر داموکلس مطرح شده باشد که حاکمیت را به حرکتی سازنده به سوی مردم حرکت دهد!

مصطفی قهرمانی



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy