عبدالستار دوشوکی ـ ویژه خبرنامه گویا
کشتار کودکان و زنان بلوچ توسط موشک های "کودک زن" سپاه پاسداران و ارتش پاکستان و توجیه ابلهانه و مستمسک کاذب هر دوی آنها (بخصوص جمهوری اسلامی) این حقیقت تلخ را بیش از پیش عیان تر نمود که هر دو جمهوری اسلامی مذهبی بلوچ را به خاطر حق طلبی نه تنها جدایی طلب بلکه تروریست می نامند. این در حالی است که ایالت بلوچستان قریب به نیمی از خاک پاکستان را تشکیل می دهد, بر اساس کتب تاریخی هزاران سال قبل از تشکیل کشور جدیدالتاسیس پاکستان وجود داشته و سرشار از منابع طبیعی نظیر معادن طلا و گاز و غیره است. بیاد دارم دقیقا ٢٠ سال پیش یعنی در سال ٢٠٠٤ میلادی مقاله ای مستند و مصور با تصویر زنان و کودکان بلوچ منتشر کردم که در کنار لوله های قطور گاز مشغول جمع آوری روزانه چوب و بوته و هیزم برای آشپزی مختصر خود بودند. در حالیکه گاز بلوچستان از طریق لوله به ایالت های دیگر پاکستان (الا بلوچستان) منتقل می شد. هر بلوچی هم که به این وضعیت اعتراض می کرد بلافاصله دستگیر, زندانی, اعدام و یا مفقود الاثر قهری می شد که تا به امروز دهها هزار نفر "ناپدید شده قهری" هستند. پاکستان به این قربانیان بلوچ می گوید تروریست و اتباع بیگانه ـ این همان کشوری است که در قلب مقر نظامی خود یعنی شهر ابُت آباد بزرگترین تروریست جهان اسامه بن لادن را تحت پناه خود قرار داده بود.
پرونده جمهوری اسلامی نیز در مورد اعدام و سرکوب و کشتار بلوچها بسیار سیاه و شرم آور است. به همین دلیل هر دو آنها با بهانه و دستاویزی مشابه که کپی یکدیگر بودند کودکان بلوچ را در هر دو سوی مرز به قتل رساندند و بر خلاف موارد غزه, در این مورد هیچ کس و هیچ دولتی آن را محکوم نکرد. بلکه بسیاری از کشورهای اسلامی و غیر متعهدها از عملیات "ضد تروریستی" ایران و پاکستان حمایت کردند. این اخلاقیات دو معیاری و گزینشی سالوس گونه مایه تاسف و تهوع آور است. البته بسیاری از جمله آمنه سادات ذبیح پور معتقدند ایران و پاکستان با هم هماهنگ بودند. بر طبق گزارش صدای آمریکا مجری تلویزیون جمهوری اسلامی هم در مورد کشته شدن کودکان بلوچ گفت خدا را شکر که اتباع بیگانه بودند. نگارنده نیز در مصاحبه دیروز با تلویزیون صدای آمریکا بصورت مفصل به این موضوع و سرشت خونریز رژیم جمهوری اسلامی پرداختم و تاکید کردم این درگیری برای مردم بلوچ دوسر باخت و برای دولتها دوسر برد بوده است. بعد از نقض حاکمیت ایران توسط ارتش پاکستان, جمهوری اسلامی بلافاصله با جدی نگرفتن موضوع به نوعی ادعا کرد که این تجاوز مهم نیست زیرا کشته شدگان اتباع بیگانه بودند.
صد البته ادعاهای پاکستان و جمهوری اسلامی دروغی بیش نیستند. اینها به همه بلوچها عنوان بیگانه, تروریست و تجزیه طلب می دهند. همین چند ماه پیش روزنامه دولت (ایران) و برخی از رسانه های جمهوری اسلامی از جمله خبرگزاری فارس بنده را "فعال تروریست و تجزیه طلب بلوچ" معرفی کردند. در مصاحبه دیروز با تلویزیون بی بی سی فارسی به تبعیضات گسترده و ظلم و ستم عامدانه توسط دو هر دو دولت پرداختم و اینکه بسیاری بر این باورند که این "کشتار متقابل بلوچ" شاید نوعی تبانی بین دو حکومت مستبد علیه دشمن مشترک یعنی بلوچ بوده است که هر دوی آنها با خیره سری و گستاخی پرده دریده بلوچ را اتباع بیگانه می خوانند. در مصاحبه دیروز نگارنده با تلویزیون من و تو به این حقیقت تلخ پرداختم که به دلایل عقب نشینی و مماشات غرب با جمهوری اسلامی, این رژیم خونخوار تحت حمایت روسیه و چین خونریزتر شده است, زیرا مطمئن است جنایات آن هیچگونه عواقب و پیامد و یا هزینه ای برای رژیم نخواهد داشت. این در مورد پاکستان نیز صدق می کند. کشتار جمعه خونین زاهدان و محاکمه نشدن حتی یک فرد نیروی انتظامی تا به اکنون بعنوان مشت نمونه خروار است. زیرا از نظر جمهوری اسلامی همه آنها اتباع بیگانه بودند و لذا مسئله مهمی نیست که قاتلین سفاک و جنایتکار مواخذه یا بازخواست شوند. به همین دلیل بر خلاف تظاهرات سکوت چند هفته گذشته, امروز (جمعه) بعد از نماز جمعه در برخی از شهرها از جمله زاهدان مردم علیه نسل کُشی بلوچ توسط جمهوری اسلامی ایران و پاکستان شعار دادند و فریاد زدند "مرگ بر سپاهی" و "مرگ بر پاکستان" و "مرگ بر خامنه ای"و "نه به نسل کُشی بلوچ".
عبدالستار دوشوکی
مرکز مطالعات بلوچستان ـ لندن
جمعه ٢٩ دی ١٤٠٢
پی نوشت: توضیح اطلاع و آگاه رسانی در مورد اسم رمز عملیات موشکی ارتش پاکستان تحت عنوان "مرگ بر سرمچار". سر یعنی سر (واژه بلوچی و فارسی). مچار یعنی نگاه نکن یا پروا نداشته باش و اهمیت نده. "سرمچار" اسم یک سازمان یا گروه نیست. بلکه یک واژه کلی و عمومی است برای "فدایی" یا مبارزی که پروای از دست دادن سرش را ندارد. به همین دلیل به افراد ستیزه جو و مسلح بلوچ در بلوچستان پاکستان صرفنظر از تعلقات سازمانی و گروهی "سرمچار" می گویند که نزدیکترین واژه آن به فارسی "فدایی" و به کُردی "پیشمرگه" است. سرمچار از نظر معنایی با القابی نظر مزار (ببر) یا مزاران (ببرها) تفاوت دارد. جنگجویان تامِل در سریلانکا خود را مزار یا "ببرتامِل" می نامیدند. در ادبیات مبارزاتی بلوچ نیز این واژه وجود دارد. اما از نظر لغوی نباید آن را با "سرمچار" اشتباهی گرفت. در ایالت بلوچستان پاکستان بیش از ده گروه مسلح فعالیت دارند که به افراد وابسته آنها می گویند "سرمچار"
انتقام درازی گرفتیم