آیا ممکن است قراردادهایی مخفیانه ای بین قطر و نهادهای تحت حاکمیت رهبری منعقد شده باشد؟
مهران قشقایی
نه تنها مردم ایران بلکه نمایندگان مجلس و حتی اعضای هسته قدرت چهل و اندی سال است که هیچ اطلاعی از کم و کِیف فروش نفت و گاز کشور ندارند، چه برسد به میادین مشترک ...
بقول یکی از خودی ها: تنها حدود ۲۰ درصد از مبلغ دریافتی بابت فروش نفت و گاز سهم مردم است که آنهم به دولت پرداخت می شود ... مابقی در نهادهای زیر نظر رهبری خزانه می شود
و هیچ نهادی در حکومت عدالت محور جمهوری اسلامی حق ندارد از "امام علیِ زمان" بپرسد که این میلیاردها دلار در کجاها هزینه می شود!
گذشته از پول نفت و گاز، هیچ نهاد قانونی نمی تواند از نهادهای زیر نظر رهبری از جمله
بنیاد مستضعفان
ستاد اجرایی فرمان امام
بنیاد برکت
اوقاف
جهاد
بنیاد مسکن
و ... حتی سوالی کند سهم یا سهام های گوناگون از بیزنس های اقتصادی داخل کشور مثل: معادن، پالایشگاه ها و خودرو سازی، ساخت و سازهای انبوه، راه سازی، صنایع و ... و اضافه کنید سهم ویژه ماهانه که "اتاق بازرگانی" می پردازد.
و کسی نیست بپرسد این پول ها را کجا هزینه می کنید !!
ما مردم ایران قرار بود به مقام والای انسانیت برسیم ... اما امروز به درجه " خاک بر سری " رسیدیم؛ ما مردم ایران از یک عربِ جاهلِ بیابانی در ۱۴۰۰ سال پیش کمتریم!
آیا یک عربِ بیابان گرد به امام علی با آنهمه عنوان؛ خلیفه چهارم مسلمانان، داماد پیامبر، امام اول شیعیان، ولی معتمد پیامبر، پسر عموی پیامبر، مشاور معتمد خلفای دیگر، فاتح خیبر و ... اجازه میداد که به همین راحتی، حتی یک سکه اضافی از حق الناس را ملّاخور کند؟
پرسشی که ذهن مرا به خود مشغول کرده است این است که آیا سرانِ نظام اسلامی از میادینِ مشترک نفتی و گازیِ ایران با کشورهای عربیِ خلیج فارس، بدون اطلاع دادن به مردم ایران، سهم مخفیانه می گیرند؟
(مخصوصا میدان مشترک پارس جنوبی با کشور قطر)
عدم تلاش جدی برای رفع تحریم ها و عدم سرمایه گذاری در میدان گازی پارس جنوبی هر فردی را به این فکر وا می دارد که ممکن است قراردادهایی مخفیانه ای بین قطر و نهادهای تحت حاکمیت رهبری منعقد شده باشد . که قدرالسهم این نهادها بابت عدم جدی گرفتن تلاش برای بهره برداری گازی در صندوق قطر به مانند بانک مرکزی ذخیره گردد .