اصلاح طلبان و اعتدال گرایان به امید بازگشت به قدرت ولو به شکلی محدود بودند حالا اما پذیرفته اند که حتی استخوانی از سفره قدرت بسویشان پرتاب نخواهد شد. . شیطان در بهشت ​​است و حا جب نخواهد گذاشت به عرصه سیاسی بازگردند، زیرا بازگشت آنها ممکن است مقدمه ای برای انتخابات ریاست جمهوری 2025 باشد و همچنین حضور آنها در قدرت، قطیت حضور مجتبی را در کرسی پدر با تردید روبرو خواهد ساخت. در قعده های (دورهمی های آخوندها ) منزل آیت الله موسوی بجنوردی (پدر همسر حسن خمینی ) به طور تلویحی از بخت محمد خاتمی برای رهبری یاد شده است . حتی در صدا وسیمای رهبر گفته میشود اگر رژیم سرنگون شود فاصله سید محمد و سیداحمد حاتمي فقط سه تیر اعدام خواهد بود . به معنای دیگر سرنوشت یک غیر مؤمن به ولایت مطلقه و یک ذوب شده یکی خواهد بود اما فعلا آقای محمد خاتمی بهتراست برود گل بچیند و احمد در خدمت آقامجتبی دستمالهای ابریشمی را بشوید و خشک و اطوکند. درنهایت البته هردو برای حضور در پای صندوقهای رأی مورد نیازند .

در این حال شماری از به اصطلاح اصلاح طلبان ، چپهای سابق ؛ و روسوفیلهای سابق و لاحق ؛ با حضور در انتخابات در صدد هستند رهبر را برای بازگشت به عرصه سیاسی ؛ دچار شرم حضور کنند آنهم در دستگاهی که شرم از لغات ممنوعه است به ادعای بعضی از نزدیکان روحانی نقشه مشترکی بین او و خاتمی ؛ علی لاریجانی ؛ مجید انصاری علی أکبر صالحی ، سردار علائی ، سردار نقاشان و حسن خمینی و پدر همسرش برای مرحله انتقالی بعد از رهبر ؛ روی میز است .

البته محمود واعظی رئیس دفتر دوازدهمین رئیس دولت در گفت وگویی درباره برگزاری نشست معنوی روحانی با اعضای دولتش گفته است آقای دکتر روحانی همه ساله در عید نوروز یا عید سعید قربان. یا عید غدیر روزی را مشخص می کنند و جلسه ای در منزلشان بر می شود، امسال هم این جلسه برگزار شد. در آین جلسه شگفت انگیز عید صحبت های مختلفی رد و بدل شد و ربطی به موضوع انتخابات نداشت و اصلاً یک جلسه انتخاباتی،نبود ؛بلکه یک احوالپرسی ساده بود.

در بین روسای جمهور سابق به استثنای سید ابوالحسن بنی صدر که برکنار شد و از کشور رفت و محمدعلی رجایی که ترور شد، خامنه ای بعد از ریاست جمهوری به رهبری رسید. تنها اکبر هاشمی رفسنجانی بود که برای بازگشت به پارلمان خیز برداشت اما بیشتر از رهبر ، یاران اطلاح طلب او راهش را بستند.

هاشمی رفسنجانی که در سال 1376 جانشین آقای خامنه ای شد ؛ در مجلس تجربه ریاست را از دوره اول تا سوم داشت و در انتخابات مجلس ششم که در 27 بهمن 1379 برگزار شد، از تهران نامزد نمایندگی مجلس شد. در این انتخابات، هاشمی به عنوان سی و یکمین کاندیدای تهران، نتوانست وارد مجلس شود، اما به دلیل ابطال آرای برخی از صندوق ها، نام علی رضا رجایی که به عنوان سی و یکمین کاندید انتخاب شده بود. حذف شد و هاشمی رفسنجانی به جای وی وارد مجلس شد . اما هاشمی رفسنجانی که آرزوی ریاست مجلس را داشت، حاضر به حضوری ذلیلانه در مجلس نشد و ریات به پدر زن آقا مجتبی ، خاصه مداّح ولایت غلامعلی حداد عادل رسید.

محمد خاتمی رئیس جمهور دیگری است که پس از پایان دوره ریاست جمهوری خود برای حضور در مجلس قدمی برنداشت، اما ائتلاف فراکسیون تحت رهبری او یعنی اصلاح طلبان و اعتدالیون از روحانی حمایت کردند و از فهرستی که اصلاح طلبان و اعتدال گرایان در آن توافق کردند حمایت می کردند . اما از جمعشان فقط 7 نامزد در شهرهای دور بدون داشتن اندک بختی برای پیروزی ، تأیید صلاحیت شده اند .

این در حالی است که محمود احمدی نژاد پس از پایان دوره ریاست جمهوری خود مستقیماً از فهرست مشخصی حمایت نکرد، اما حضور نمایندگانی که در دولت احمدی نژاد سمت داشتند در مجلس یازدهم حائز اهمیت است.

روحانی باور داشت هم در مجلس شورا وابستگانش فراکسیون قدرتمندی تشکیل خواهند داد و هم در خبرگان او و حسن خمینی و مجید انصاری و موسوی بجنوردی مجال ظهور و میدانداری در مرحله بعد از خامنه ای خواهند یافت .

حضور دو رئیس سابق شورا نیز در جبهه روحانی به این جبهه وزن سنگین تری داده بود. در سال های اخیر علی اکبر ناطق نوری رئیس مجلس پنجم و علی لاریجانی رئیس مجلس هشتم تا دهم از جناح اصولگرا فاصله گرفته و در میانه سیاست ایران قدم می زدند. به گفته خودش، ناطق نوری شاید سیاست را رها کرده باشد، اما سیاست او را رها نکرده و همچنان یکی از تاثیرگذارترین چهره های سیاسی ایران به حساب می آید.

لاریجانی که صلاحیتش برای انتخابات ریاست جمهوری گذشته مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفت ، احتمالاً برنامه هایی برای ریاست جمهوری آینده دارد که مجلس اعتدال گرا می تواند سکوی پرتاب خوبی برای آن تلقی شود.

اما رهبر رژیم اسلامی عملا امکان حضور مجدد آصلاح طلبان را تا اطلاع ثانوی مسدود کرده است. از بعد مشروطیت ؛ این تنها دفعه ای است که نتائج انتخابات تا زنده بودن رهبر نظامئ

در این میان شورای مطیع و بی اراده نگهبان مانند یک ارگان

تابع رهبری حتی اراده انتخاب 4 نماینده بیرون از صورت تقدیمی از از دفتر رهبري را در انتخابات اسفند آینده آشکار نکرد. از جمله وظایفی که در قانون اساسی برای شورای نگهبان مقرر شده نظارت بر انتخابات است. بر اساس اصل 99 قانون اساسی، نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی و ارسال آراء عمومی و همه پرسی بر عهده شورای نگهبان است. بر اساس اصل ۱۱۸ قانون اساسی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری بر عهده شورای نگهبان است.

بند 9 اصل 110 قانون اساسی تصریح می کند که صلاحیت نامزدهای ریاست جمهوری باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان برسد تا شرایط مقرر در قانون اساسی را داشته باشد. بر اساس ماده 3 قانون انتخابات مجلس خبرگان رهبری و آیین نامه داخلی آن، بررسی صلاحیت نامزدهای عضویت در مجلس خبرگان رهبری قبل از انتخابات منوط به تأیید فقهای شورای نگهبان است. مرجع تشخیص صلاحیت یا عدم صلاحیت نامزدها شورای نگهبان است. همچنین بر اساس اصل یکصد و بیست و یکم قانون اساسی، رئیس جمهور در جلسه ای که با حضور رئیس قوه قضاییه و اعضای شورای نگهبان تشکیل می شود، در شورا (مجلس) سوگند یاد می کند.

از دیگر وظایف شورای نگهبان حضور (یکی از فقهای شورای نگهبان به انتخاب مجمع تشخیص مصلحت نظام) در شورای موقت رهبری (جایگزینی راهنما در صورت فوت یا غیبت) مطابق اصل 111 قانون اساسی است. بااین حساب رهبر رژیم برنامه پس از خود را از ألف تا یاء تنظیم کرده است اماّ ...؟

ای بسا آرزو که خاک شود!! ملتی بزرگ که در طول تاریخ قصه کاوه وضحاک و فریدون را بارها تکرار کرده است ؛ اینبار نیز رؤیای رهبر ی را به کابوسی گران ؛ راهبر خواهد شد.