وقتی این کلیپ را دیدم به خودم گفتم احتمالا جایی که من در سال ۶۰ تا ۶۷ در آن زندگی می کرده ام جایی بوده است در کره ی مریخ و این ها که این «آقای دکتر» تند و تند و یک نفس در یک قابلمه می ریزد و مثلا برنامه ی علمی «طبخ می کند» احتمالا آن هایی نبوده اند که بر ایران حکم می رانده اند بلکه کسان دیگری بوده اند و ما که در اثر حاکمیت اسلامیون مغزمان را از دست داده ایم اکنون به مرحله نوسازی و بازسازی شخصیت ها رسیده ایم که مهندس موسوی با هاشمی در کنار هم قرار می گیرند و دولت موسوی که در طول قدرتمداری اش نوعی سوسیالیسم درب و داغون اسلامی را حاکم کرده بود با هاشمی که می خواست اقتصاد آزاد را بر کشور حاکم کند، دست در دست هم داشته اند و این که در دوره ی سیاه موسوی و جنگ و کشتار مخالفان سیاسی، دستکم قیمت ها نزدیک به قیمت های پیش از انقلاب نگه داشته شده بود، در دوره ی بچاپ بچاپ بعد از جنگ و کشتارهای زنجیره ای متفکران و خون در شیشه کردن هاشمی، کار هاشمی با کار موسوی هماهنگ و در جهت سرمایه داری و خواست نظام جهانی بوده است! این آش در هم جوش یک رب و ادویه کم دارد که آن را هم عبدالکریم سروش و کیان فراهم می کنند!

اگر چه موهای جناب آقای دکتر سفید است ولی فکر می کنم ایشان در دوران اول انقلاب بچه ای چیزی بوده یا احتمالا تخته ای چیزی کم دارد یا کتاب های اقتصادی که او در دانشگاه خوانده، خزعبلاتی شبیه به آن چه می گوید را به او یاد داده اند!

خداوند این آقایان دکتر مهندس را به هر نحو که صلاح می داند آدم نماید! :)