رادیو بین المللی فرانسه - کمتر از ۲۴ ساعت مانده به انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، رسانهها و کارشناسان فرانسوی با توجهی خاص به تحولات ایران مینگرند. از نظر آنان، میزان استقبال ایرانیان از این انتخابات مجهول اصلی و مهمترین مسئله از نظر حکومت است.
تیری کوویل، اقتصاددانی که طی بیست سال اخیر به ویژه بر وضعیت ایران تمرکز داشته به رادیو بینالمللی فرانسه میگوید: «همین که چهرههای مهم اصلاحطلب مثل محمدجواد ظریف به حمایت از مسعود پزشکیان برخاستهاند، نشان میدهد که خبرهایی هست.» تیری کوویل میافزاید: «معمولاً گفته میشود ۱۵ درصد مردم ایران از رژیم حمایت میکنند و ۱۵ درصد از آن تنفر دارند. بقیه یا قشر خاکستری ناراضیاند اما خواهان تغییرات ملایم هستند. سؤال بزرگ اینست که آیا پزشکیان خواهد توانست توجه این قشر را به خود جلب کند؟»
تیری کوویل نگفته است که ارقام یادشده را از کدام منبع اتخاذ کرده است.
شورا مکارمی، فعال سیاسی و پژوهشگر در حوزۀ انسانشناسی معتقد است که اگر رئیس جمهوری بر سر کار بیاید که نسبت به ابراهیم رئیسی رفتار و گفتاری اندک نرمتر و بازتر داشته باشد، مردم بلافاصله در جهت بهرهگیری از فرصت و بازتر کردن روزنۀ کوچک فعال خواهند شد.
رژیم میداند که در خطر است
برنارد هورکاد (یا برنار اورکاد)، جغرافیدان فرانسوی که در کشورش یکی از کارشناسان مهم ایران به شمار میآید، در مقالهای مفصل در نشریۀ اینترنی «اوریان ۲۱» مینویسد که انتخابات پیش رو صرفاً تشریفاتی نخواهد بود. در حالی که جنگ غزه و تحولات منطقهای ادامه دارد و شورشهای داخلی قدرت روحانیون را تکان داده، رژیم جمهوری اسلامی خود را در خطر میبیند و به همین دلیل به مشارکت قوی دل بسته است.
👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه
برنارد هورکاد باور دارد که رئیس جمهوری آینده، هرکس که باشد، بر سرنوشت جامعۀ ایرانی و همچنین فلسطین و منطقه تأثیر خواهد گذاشت. به عقیدۀ او بعد از اعتراضات گستردۀ ایرانیان در دو سال قبل، رژیم میداند که سرکوب دیگر به تنهایی کافی نیست و ادامۀ بقا نیاز به حداقل حمایت مردمی دارد.
در این مقاله که قبل از اعلام انصراف قاضیزاده هاشمی و علیرضا زاکانی انتشار یافته، برنارد هورکاد بر یگانه بودن نامزد اصلاحطلبان تأکید میورزد و این وضعیت را عملیات «گشایش تحت کنترل» عنوان میدهد. او با ذکر نتایج نظرسنجیهایی که از سوی مجلس شورا انجام گرفته، نتیجه میگیرد که لازمۀ رسیدن میزان مشارکت به ۵٠ درصد آن است که میلیونها ایرانی که در جنبش «زن، زندگی، آزادی» حضور داشتند، به رغم تمایلشان به تغییر رژیم باز هم به پای صندوقهای رأی بروند؛ اما مطلقاً معلوم نیست که چنین چیزی رخ دهد.
اما در شرایطی که تفرقه و اختلاف میان گروههای سیاسی شدت گرفته و هر گروه میخواهد مسئولیت بنبست کنونی را به گردن دیگری بیندازد و در حالی که فساد گسترده وجه مشترک همۀ این گروههاست و هرکس به فکر نجات قدرت و منافع خود است، انتخابات ریاست جمهوری فقط به رویارویی اصلاحطلب و اصولگرا محدود نمیشود.
به نوشتۀ برنارد هورکاد، رئیسجمهور آینده باید به هرحال در مورد مسائل مهم منطقهای، مثل رابطه با عربستان، توافقهای «ابراهیم» و البته اسرائیل و جنگ غزه موضعگیری کند.
احتمال دور دوم
نویسنده معتقد است که گشایش به سوی غرب مرکز سیاستهای مسعود پزشکیان است که این خود مذاکره در مورد پروندۀ اتمی را هم در بر میگیرد. در مقابل، سعید جلیلی نمایندۀ «سیاست اسلامگرای سنتی» است و انتخاب شدن او به معنای تضییقات فرهنگی بیشتر به ویژه سختگیری بیشتر در قبال زنان و البته بسته شدن راه برای مذاکره با آمریکا خواهد بود. همچنین دشمنی جلیلی با اسرائیل خطر برخورد مستقیم، یا غیرمستقیم به واسطۀ حزبالله را افزایش خواهد داد.
در مورد قالیباف، برنارد هورکاد مینویسد که در حالت مشارکت اندک، وی بخت پیروزی خواهد داشت. بهرغم رفتار قلدرمآبانه و اتهامات زیاد فساد، برخی معتقدند که قالیباف میتواند «شرّ کمتری» داشته باشد.
برنارد هورکاد احتمال رسیدن انتخابات به دور دوم را نیز مطرح میکند و سپس مینویسد: در صورت رویارویی جلیلی و قالیباف، میتوان احتمال داد که «اکثریت خاموش» که خواهان آرامش است، شهردار سابق تهران را به یک فرد مکتبی نزدیک به روحانیت ترجیح دهد. اما اگر پزشکیان در مقابل جلیلی قرار گیرد، تمام شبکههای نفوذ روحانیون و اصولگرایانی که دشمن آمریکا هستند به حمایت از جلیلی برخواهد خاست. و بالاخره در صورت رقابت پزشکیان با قالیباف، پیروزی نامزد اصلاحطلب فقط در صورت موج مشارکت بالا حاصل خواهد شد.
و رهبر؟
برنارد هورکاد در پایان مقاله، احتمال مرگ علی خامنهای را هم در نظر میگیرد و مینویسد که در این صورت، هیچ آخوندی که تجربه و اقتدار او را داشته باشد وجود نخواهد داشت که بتواند ارادۀ خود را بر مجموعهای از روحانیان، انقلابیها و سوداگران متفرق تحمیل کند. به باور برنارد هورکاد، بعد از مرگ خامنهای، تنها کسی که برای رهبری کشور اندکی مشروعیت خواهد داشت، شاید همان رئیس جمهوری باشد.

زید آبادی:میدانید چرا....؟