کیهان لندن - بهرام فرخی- سوء قصد به دونالد ترامپ و سوء قصد به ژولیوس سزار توسط مارکوس جونیوس بروتوس، دارای چند شباهت کلیدی و جالب توجه است که در ادامه به آنها می‌پردازم.

زمینه سیاسی

در روم باستان ژولیوس سزار به عنوان یک رهبر نظامی‌و سیاسی با قدرت زیادی روبرو بود که باعث نگرانی بسیاری از سناتورها و اشراف می‌شد. این نگرانی ناشی از تمایل سزار به حاکمیت مطلق بود.

در آمریکا دونالد ترامپ نیز در دوران ریاست ‌جمهوری‌اش به یک شخصیت بسیار بحث‌برانگیز و قطبی‌کننده جامعه تبدیل شده بود. برخی از مخالفان او معتقد هستند که ترامپ رفتارهای متخاصمی ‌با سیستم دموکراتیک ایالات متحده آمریکا دارد و در پی تضعیف دموکراسی و به نوعی شیفته سیستم‌های اقتدارگرا (پوتین رئیس‌جمهور روسیه و کیم جونگ او رهبر کره شمالی) است.

توطئه داخلی

سوء قصد علیه سزار توسط گروهی از سناتورها به رهبری مارکوس جونیوس بروتوس یکی از نزدیکان سزار برنامه‌ریزی و اجرا شد. بروتوس به دلیل نزدیکی‌اش به سزار و نقش کلیدی‌اش در توطئه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. در مورد ترامپ، نگرانی‌هایی از داخل دولت وی و نزدیکانش وجود داشت که برخی از آنها بطور علنی از مخالفت خود با سیاست‌ها و رفتارهای او سخن می‌گویند. اگرچه خوشبختانه سوء قصد فیزیکی علیه ترامپ ناکام ماند، اما تلاش‌های بسیاری برای استیضاح و کنار گذاشتن او از قدرت به عنوان اشکالی از توطئه داخلی می‌تواند قابل مقایسه باشد.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

رهبری کاریزماتیک

سزار یک رهبر کاریزماتیک بود که حمایت‌های زیادی از سوی مردم و سربازانش داشت، اما در عین حال مخالفان قدرتمندی نیز در سنای روم داشت. ترامپ نیز یک رهبر کاریزماتیک پوپولیست است که طرفداران بسیار وفاداری در میان مردم عادی با سواد پایین سیاسی در ایالات مرکزی آمریکا دارد، اما مخالفان سرسختی نیز در میان سیاستمداران و میان بخش‌های مختلف جامعه نخبه و روشنفکر ایالات متحده دارد.