هادی خرسندی

ویژه خبرنامه گویا

نماینده بوکان در مجلس اسلامی، گفت:
«ما به کشته شدن کمتر از بنیامین نتانیاهو راضی نمی‌شویم.»

مهمانان آخر شب
----------------
دیشب آخر شب، در تاریکی کوچه، سه نفر خانه‌اش را در میزنند. دو تن عقب می‌ایستند و یکیشان سخنگوست.

- با کی کار داشتین؟
- سلام خواهر. بگوئید آقا بیایند دم در.
- ایشان سر نماز هستند.
- الان که وقت نماز نیست.
- ولی سر نماز هستند.
- این رسمتان است که هروقت کسی در زد بگوئید سر نماز هستند؟
- بعله سر نماز هستند.
- هروقت سر نمازشان تمام شد بگوئید بیایند دم در......

***
- سلام علیکم. ببخشید بنده سر نماز بودم.
- اشکالی ندارد. زیاد وقتتان را نمیگیریم دوباره میتوانید تشریف ببرید سر نماز.
- فرمایش.
- راستش ما آمده‌ایم از شما خواهش کنیم به کمتر از نتانیاهو رضایت بدهید.
- غیر ممکن است.
- دو تا معاونش.
- نه خیر.
- به اضافه منشه امیر.
- صرف نمیکند.
- خواهش میکنم تخفیف بدهید مشتری شویم.
- نه خیر. بنده از مواضع خودم عقب نشینی نمیکنم.
- به نفع شماست.
- نفع بنده در همان حرف هائی بود که زدم.
- چرا اینقدر سرسخت؟
- یک کلام. بنده اهل چانه بازاری و من بمیرم تو بمیری نیستم. کمتر از نتانیاهو، عمراً.

- ضمناً آنجا که فرمودید «هر یک از ما مجلسیان در صف انتحار برای این موضوع قرار داریم»، میدانید که این تهدید شما مخالف قانون مشروطیت است. «ارکان مشروطیت کلاً و جزئاً تعطیل بردار نیست» خصوصاً به صورت انتحاری.
- یک تبصره اضافه‌اش میکنیم.
- ضمن اینکه خیلی از مجلسی‌ها مخالفت کرده‌اند و گفته‌اند ما توی صف انتحار نیستیم.
- شما از کجا خبر دارید؟
- باهاشان صحبت کرده‌ایم.
- چطوری؟
- از طریق یکی از نماینده‌ها که جزو گروه ماست.
- گروه شما کدام است؟
- هنوز نفهمیده‌اید؟ گروه نفوذی‌های اسرائیل.
-‌ای وای! الله اکبر، الله اکبر!
- فرار نکنید آقای عثمانی......... چرا در را بستید؟...