هادی خرسندی - ویژه خبرنامه گویا
در اصل، جلسه بی سر و ته نبوده بلکه خبرنگار ما به موقع نرسیده و بی موقع جلسه را ترک کرده.
جلسه، همانطور که دنیا منتظرش بود مربوط به تصمیم گیری برای حمله به اسرائیل است به خونخواهی اسماعیل هنیه. در این جلسه سران سپاه نحوه انتقام از اسرائیل را در حضور عُظمای معظم بررسی میکنند.
***
جلسه به سر و ته با رهبری
-------------------------
سردار سلامی:
قربان بمب و موشک که نداریم، اجازه بدهید پهپاد بزنیم.
رهبری:
-چند تا پهپاد بزنیم تا انتقام اسی جان را بگیریم؟
سردار سلامی:
-خیلی!
رهبری:
-خیلی یعنی چه؟ این هم آمار شد به ما میدهی؟
سردار علیکی:
-بیشتر از خیلی لازم است.
رئیس جمهور:
-اجازه دارم بنده ؟.....
رهبری:
-جواب جناب پوتین را چی بدهیم؟
سردار قاآنی:
-ایشان مخالف است پهپاد بزنیم؟
رهبری:
-ایشان پهپادها را پیشخرید کرده برای اوکراین.
سردار داغانی:
-تازه گشت ارشاد هم تقاضای پهپاد کرده.
رهبری:
-بعله. میخواهند با پهپاد بزنند توی سر زن های بی حجاب. اُوجَب واجبات.
رئیس جمهور:
-بنده اجازه دارم؟ ....
سردار سلامی:
-ما میتوانیم با مستعان ۱۰ برویم به جنگ اسرائیل.
رهبری:
-کدام بود مستعان ۱۰؟ یک چیزی یادم میآید.
سردار سلامی:
-قابلمه کرونا یاب، با درش!
رهبری:
-نه، آن را نگهدارید برای کرونای بعدی.
رئیس جمهور:
-اجازه میفرمائید بنده ....
سردار علیکی:
-همانطور که گفته شد ما تسلیحات کافی برای مقابله با اسرائیل نداریم.
سردار قاآنی:
-زمان جنگ با عراق مُهماّت از کجا آوردیم؟
سردار داغانی:
-کمبودمان را از اسرائیل گرفتیم.
رهبری:
-بنده گمان نمیکنم این دفعه حاضر باشند به ما کمک کنند.
رئیس جمهور:
-به بنده اجازه میدهید؟ ....
سردار سلامی:
-مگر اینکه خودشان را به آن راه بزنند.
رهبری:
-بله. آن دفعه ما بودیم که خودمان را به آن راه زدیم. هرچه رویش «ساخت اسرائیل» نوشته بود پس فرستادیم، پاک کردند پس فرستادند.
سردار سلامی:
-قربان صلاح میدانید پیغامی بهشان بدهیم. شرمنده، بنده یک مقدار عبری بلدم!
رهبری:
-بگوئیم تسلیحات به ما بفروشید تا خودتان را بزنیم؟ البته اسرائیلی ها اهل معامله اند. احتمالاً الان دارند ما را میشنوند، یا بعداً به گوششان میرسد. اگر موافق باشند لابد تماس میگیرند، بخصوص که این بار دو برابر قیمت میخریم.
سردار علیکی:
-اگر اسرائیل زیرساخت های ما را بزند، بیچاره ایم. برای بازسازی، هزینه و زمان زیادی باید صرف کنیم.
رهبری:
-نیروگاه برق را مثلاً؟
سردار قاآنی:
-خیر قربان. اگر زیر ساخت همین مسجد شاه را بزند وامصیبتا. مجبور میشویم هرچه زودتر بیست دستگاه مستراح عمومی بسازیم که جواب مومنان منطقه را بدهد.
سردار داغانی:
-بله، این از زدن نیروگاه بدتر است. توی تاریکی میتوان ماند اما توی پیچ و تاب، نه.
رئیس جمهور:
-به بنده اجازه میدهید؟ ....
سردار سلامی:
-قربان، قربان، یک تکست از اسرائيل برای من آمد!
رهبری:
-آمد؟! .... الان آمد؟ .... هول نشو .... بخوان! بخوان! .... نگفتم؟.... بخوان! .... اسلحه مان رسید.
رئیس جمهور:
-آقا اجازه هست؟
رهبری:
-خفه. بخوان سردار!
سردار سلامی:
-قربان میگه خاکو شنیا لناسی یش پی پی.
رهبری:
-یعنی چی؟ فحش داده؟
سردار سلامی:
-خیر قربان. میگه به رئیس جمهورتون اجازه بدین، میخواد بره دست به آب.
hadikhorsandi@aol.com
----------------------------------------
