"واقعا بدتره" نوشته آقای زیدآبادی در سایت گویا ۳۱ شهریور
"صدای بوق ممتد و گوشخراش، گویی پایان نداشت. رویم را برگرداندم تا ببینم کدام شیر پاک خورده این‌طور دیوانه‌وار بوق ماشینش را به صدا در آورده است. همین که نگاهی انداختم، «او» را دیدم که پشت فرمان نشسته و با حرکات سر و دست و صورتش به من اشاره می‌کند که چرا توجه لازم را نشان نمی‌دهم!
مدتی می‌شد که «او» را ندیده بودم. همین که دید توجهم جلب شده، بلادرنگ ماشینش را خاموش کرد و در پیاده‌رو سراغم آمد. گوشزد کردم که ماشینش را جای نامناسبی رها کرده و ممکن است جریمه شود. گفت: «مگه اینجا اروپاست؟ نمی‌بینی ماشینا دوبله - سوبله درست مقابل تابلوی «حمل با جرثقیل» پارک کردن؟ حواسشون به طرح نوره و با راهبندون کار ندارن! همین پرایده را نگاه کن ببین چه دود و دمی راه انداخته، انگار کوره هوفمانه. اما بهش گیر نمی‌دن. دنبالِ...» گفتم: «پلیس راهنمایی- رانندگی که مجری طرح نور نیست. اونا نیروی دیگری هستن.» با بی‌حوصلگی گفت: «معلوم می‌شه خبر نداری"
پیش درآمد نوشته جناب آقای زیدآبادی "شرافت اهل قلم " به "اصطلاح افغان‌ها " برای بی‌آب کردن تلویزیون ایران اینترنشنال. پیش درآمدی با ترسیم چهره فردی که نمی‌دانم دوست ایشان است، یا آشنای دور. به‌هرحال هر که هست دیوانه "شیر پاک خورده‌ای است که دیوانه‌وار "با زدن بوق ممتد وگوشخراش" ساده‌ترین نرم اجتماعی را که رعایت قوانین رانندگی است رعایت نمی‌کند. با بوق‌های ممتدش مخیل آسایش مردم می‌شود. فردی برعکس آقای زیدآبادی که شخص متین و آرامی هستند. این آشنای دیرین فردی است ساده‌نگر و دهن‌بین که حتی فرق بین پلیس راهنمائی و گشت‌های طرح نور نمی‌داند. فردی که معتقد نیست این دو نیرو "نیرو‌های جدا از هم‌اند".
امیدوارم جناب زیدآبادی موفق شده باشند به دوستشون تفهیم کنند که این دو نیرو‌های جداگانه‌ای هستند که هیچ‌گونه همکاری بین این دو نیرو در جهت حفظ حجاب وجود ندارد. البته جدا از نقش پلیس راهنمائی و رانندگی در کنترل ماشین‌ها و عکس گرفتن از خانم‌های بی‌حجاب، تذکر، جریمه و خواباندن ماشین و تعقیب‌وگریز، اخطار، اندکی لازم باشد برخورد مسلحانه.
به‌هرحال این دوست محترم برعکس آقای زیدآبادی از این امر بی‌خبر است. آدمی‌ست که برعکس آقای زیدآبادی که لبریز از عِرق ملی و حس میهن‌پرستی هستند فردی است ناباور به تلویزیون ملی و رسانه‌های حکومتی که اخبار نادرست خود را از رسانه‌های معاند مانند تلویزیون ایران اینترنشنال می‌گیرد و ذوق‌زده بازگو می‌کند. فردی برعکس آقای زیدآبادی که قادر هستند آنچه که این دوست دیرین در آئینه نمی‌بیند ایشان در خشت خام ببیند؛ از این رو عرصه‌ای نیست که ایشان با اتکا به همین آئینه منحصر به‌فرد خود سری در آن عرصه نبرد و متاسفانه در حد نه رهبر بلکه نیمچه‌رهبر در تمامی موارد قضاوت نکند و حکمی صادر ننماید.
حال با پیش کشیدن این دوست قانون‌شکن، سطحی‌نگر و دهن‌بین و نشان دادن "هپو خان" بودن او که نه کیهان می‌خواند و نه تلویزیون ملی نگاه می‌کند و تمام دانسته‌ها وقضاوتش برمبنای گفته‌های ایران انترنشنال و مفسری است که حتی اسمش را هم نمی‌داند و تصویرش را هم نمی‌بیند است. زیرکانه شعور خیل عظیم بینندگان داخل کشور را که با جرئت می‌توان گفت که چندین برابر بینندگان تلویزیون حکومتی بخوان خامنه‌ای است زیر سوال ببرد، چه شنوندگان و بینندگان را و چه رسانه فراگیر و تأثیرگذار ایران اینترنشنال را که خار چشم حکومت است.
رسانه‌ای پرتلاش، فراگیر و تا حد امکان منعکس‌کننده وقایع تلخی که در داخل ایران می‌گذرد. با مفسران و خبرنگارانی که تلاش می‌کنند بازگوکننده واقعیت‌های اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و هنری باشند. کورسویی به سوی دریافت حقیقت و آنچه که مردم می‌بینند و منعکس می‌کنند.
در این سرزمین به یغما رفته و گرفتار شده در دست مستبدی که تاریخ این سرزمین هرگز نظیر او فریب‌گر، خودشیفته و خون‌ریز ندیده است زیر تیغ حکومتی که با تمام نیرو دست‌اندرکار تهدید، جرح و ضرب و کشتن خبرنگاران و مفسران مخالف در داخل و خارج کشور است این برخورد آقای زیدآبادی "شرف اهل قلم" از نظر من موذیانه و دور از شئون نویسندگی و اهل قلم بودن است. کاری که حکومت به برهان خنجر می‌کند ایشان با نوک قلم انجام می‌دهند.
به تمسخر کشیدن میلیون‌ها ایرانی که روزانه از طریق همین رسانه مسائل ایران را دنبال می‌کنند؛ کسانی که هیچ اعتباری به دستگاه رسانه‌ای حکومت اسلامی قائل نیستند و برعکس آقای زیدآبادی که با این نوشته عیار سنج خود را کیهان حسین‌آقا، تلویزیون سعیدآقا نهاده، کوچکترین ارزشی برای این ارزشی‌های بی‌ارزش قائل نیستند. آقای زیدآبادی که مسلماً خود شما نیز از بینندگان ایران اینترنشنال هستید. این حداقل سرگرمی و حق اتتخاب مردم در مورد نگاه کردن و شنیدن را بدین‌سان به تمسخر نکشید.
چه می‌شود گفت در مورد خودشیفتگانی که همیشه فکر می‌کنند مرکز حقیقت و شرافت اخلاقی‌اند؟
متاسفم برای آقای زیدآبادی که در تقابل کیهان شریعتمداری و تلویزیون خامنه‌ای با رسانه ایران اینترنشنال در کنار قلم زهرآگین و ایران‌ویران‌کن حسین‌آقا و سعیدآقا می‌ایستد و اذهان عمومی را خدشه‌دار می‌سازد. هیهات.
ابوالفضل محققی
*
*
