خبر را که شنیدم، خواندم آنچه را که سالیانی ست در پسِ چنین تراژدی هائی در من جاری میشود.
...............
و اکنون بر ساحل اندیشهای خاموش ایستادهایم
سعی در این داریم که فراموش نکنیم
زیرا در سرزمین فراموشیهای آسان هستیم
وهمچنان از روی سفرۀ چین خوردۀ دریا
ماهیان مُرده میگذرند
ودوستان من فانوس به دست از گورستانهای ماهها و سالها
ومن همواره در این اندیشهام که برای زندگی کردن چقدر مُردیم... *
کیانوش سنجری در تهران خودکشی کرد، پیش تر محمد مرادی در لیون و نیوشا فرهی در لُس آنجلس این راه را رفتند. اما فقط این سه عزیز نیستند که با خودکشی اعتراضی ِ سیاسی بر آن بودند" جای خالی آزادی و عدالت" پُر کنند، دهها عزیز دیگر، زن و مرد اینگونه "غریزه مرگ " را به امید زندگی بهتر برای مردم، پس زدند. بسیارانی که خبر را میشنوند غرق در اندوه از خود و دیگران میپرسند: "چرا خودکشی؟ "، و این پرسشی ست که تا کنون با دلیل، تعریف، تئوری، نظری پدیدارشناسانه و کند و کاو مفهومی وتجربی پاسخی جامع و مانع به آن داده نشده است. هنوز مُهر راز خودکشی گشوده نشده است تا کس یا کسانی بتوانند با پی بردن به رمز و راز این پدیدۀ تراژیک و منکوب کننده، از پس توضیح و تفسیرجامع و کامل انگیزهها و علتهای وجودی و بروزش برآیند.
در پاسخ به چرائی ِ خودکشی دو تعبیر و تفسیر کلی و متفاوت وجود دارد، یکی روانشناسانه و دیگری جامعه شناسانه، این دو رویکرد هر کدام تحلیلها و تبیینهای گونه گون برای خودکشی ارائه دادهاند، اما آنچه مورد توافق بیشترین صاحب نظران است، ترکیبی از این دو عامل، یعنی عامل فردی (روانشناسانه و روانکاوانه) و اجتماعی (جامعه شناسانه) است.
با تاکید براین واقعیت که خودکشی در شرایط عادی و"طبیعی" رخ نمیدهد و میباید عوامل روانی - فردی و یا عوامل محیطی - اجتماعی، یا تلفیق این دو عمل کند تا فکر واقدام به خودکشی یا خودکشی رُخ دهد.
خودکشی کیانوش و محمد و نیوشا خودکشیهای اعتراضیِ سیاسی هستند که عامل فشارهای سیاسی و اجتماعی در بروز آنها نقش داشته است. اعتراض مفهوم و اقدامی آگاهانه و هدفمند است، و خودکشی اعتراضی نیز یک واکنش اعتراضی، ارادی و هدفمند است. این نوع اقدام به خودکشی در واکنش واعتراض به وضعیت و شرایط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است. بدون تردید افسردگیهای آشکار و پنهان، و دیگر پیامدهای اختلالهای روانی و جسمانی، وضعیت و شرایط زندگی فردی و اجتماعی نیز به عنوان عوامل زمینه سازِ این نوع خودکشیها میتوانند، مطرح باشند.
خودکشیهای اعتراضی شاید در مواردی تاثیرهای سیاسی و اجتماعی مثبت و تغییرهای بنیادین سیاسی بر جای گذاشته باشند اما نظرها و دیدگاههای متفاوت و مختلفی در باره خودکشی اعتراضی، هدف و انگیزه عامل این اقدام و نیز میزان تاثیرات مثبت و منفی آن وجود دارد.
در" خودکشی اعتراضی" روش وشکل خودکشی، جنبه تبلیغی وتهیجی دارد ودر بیشترموارد آگاهانه در برابر چشم مردم انجام میشود. در خودکشیهای اعتراضی از روشهای مختلف، به ویژه خودسوزی به عنوان یکی از خشنترین، دردناکترین ومرگ بارترین روشهای خودکشی استفاده شده است.
نیوشا در لُس آنجلس دور از وطن از زخم رنج هایی که میبرد در امان نماند وخود را به آتش کشید، محمد مرادی در لیون فرانسه در آبهای جاری روخانه خود را رها کرد وکیانوش در تهران با پرت کردنِ خود از ارتفاع صدای خُرد شدن وخُرد کردن ستمدیدگان این نسل را فریاد کرد.
قربانیان ستمگریهای حکومت اسلامی که خودکشی اعتراضی کردهاند، پیش از خودکشی نوشته و گفتهاند که میخواهند با هدیه کردن ِجان و جهان پُر شورشان غریو رنج و ستمی باشند که از سوی حکومت جهل وجنون و جنایت به آنها و مردم سرزمینشان تحمیل شده است، میخواهند انگیزه و تلنگری برای تداوم مبارزه آزادیخواهانه و عدالت جویانه باشند.
.....
شعر از: اونات کوتلار
مسعود نقرهکار
*
علیه عوامزدگی، مهدی استعدادی شاد