Tuesday, Nov 19, 2024

صفحه نخست » رضا پهلوی در دست‌انداز خطی که وی را ولیعهد و شاه آینده می‌داند، نیکروز اعظمی

Nikrooz_Azami_5.jpgیادآوری

هدف و روش نقد برملا کردن معایب است و نه بر طرف کردن آن. این یاداشت نیز متکی به همین روش نسبت به موضوع، نگاشته می‌شود. بعبارت دیگر مقاله به، "این چه هست" می‌پردازد و نه "این چه باید شود". بنابراین انتظار اعلام راه حل از نویسنده این یاداشت، انتظار بیهوده است.

اصل موضوع

اخیراً آقای رضاپهلوی خطاب به مردم ایران پیام فرستاد تا به آنها بگوید همانطور که از من مسئولیت رهبری دوران گذار طلب کردید، من هم می‌پذیرم (نقل به معنی). و در همین پیام از "دولت ملی" پس از فروپاشی نظام سخن گفت.

از آنجائیکه این دو مسئله یعنی "پذیرش مسئولیت رهبری" برای دوره گذار و تشکیل "دولت ملی" مهمترین موضوعات در پیام ایشان است و مهم هم هستند و دنبال کننده خط سیاسی مشخص، در نتیجه به این خط نظری می‌افکنیم. با سه پرسش موضوعات را پی می‌گیریم. اول، کدام شرایط و وضعیت خاص در تصمیم ایشان برای "رهبری دوران گذار" مؤثر بوده است؟ دوم، آیا تصمیم برای پذیرش رهبری خارج از یک همبستگی همه جانبه و فراگیر، ادامه همان خطی نیست که باعث شده وی از "همبستگی مهسایی" خارج شود؟ و سوم، آیا چنین خط پوپولیستی را خمینی دنبال نکرد و مجاهدین و جمهوری خواهان دنبال نمی‌کنند؟

رضا پهلوی پس از خارج شدن از همبستگی مهسایی (جورج تاون) به دنبال خطی از سلطنت طلبان راه افتاد که وی را ولیعهد و شاه آینده ایران می‌داند. و همین خط خود یکی از نیروهای فشار در خروج وی از آن همبستگی بوده است. با تحولات در منطقه و با فلج کردن دو بازوی جمهوری اسلامی (حماس و حزب الله) که ابتکار عمل و قدرت مانور جمهوری اسلامی را تقریباً ساقط کرده و اتخاذ مواضع جدید اروپا نسبت به جمهوری اسلامی مبنی بر تحریم‌های بیشتر و فلج کننده و انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری امریکا که قرار است فشار حداکثری اِعمال کند، همچنین وضعیت انفجاری در داخل ایران، مجموع حوادثی‌اند که جمهوری اسلامی را به سوی استیصال کامل و سقوط پیش می‌بَرَند. این رویدادها و حوادث مجال و امکان است برای خطی که رضاپهلوی را شاه آینده پس از جمهوری اسلامی می‌پندارد. دو فرد شناخته شده‌ی این خط بارها در مصاحبه‌هایشان اعلام کردند که به هیچ وجه به همبستگی فراگیر ایرانیان طرفی نمی‌بندند.

رهبری برای دوره گذار یعنی برانداختن حکومت و تشکیل دولت ملی که رضا پهلوی در پیامش این دومی را نیز مطرح کرد. از آنجائیکه قرار است برانداختن حکومت خارج از "همبستگی فراگیر" صورت گیرد نتیجتاً "دولت ملی" نیز بر طبق خط مذکور نمی‌تواند دولت فراگیر ملی باشد که این، نیازِ پس از سرنگونی ست تا مشارکت همگانی را تأمین و تضمین کند. دور زدن این نیاز یعنی تشکیل دولت سلطنت طلبان پس از سرنگونی جمهوری اسلامی. چنین راه پوپولیستی را هم خمینی رفت و هم مجاهدین دارند می‌روند. و این راهی است که به تشکیل "دولت ملی" نمی‌انجامد. چون خوب نظر شود رضاپهلوی به همان نقطه‌ای رسیده که جمهوریخواهان رسیدند. آنچه برای جمهوری خواهان مهم است، نظام جمهوری در آینده ایران است. به همین جهت اتخاذ صندوق رأی برای تعیین نوع حکومت از دستور کار سیاسی‌شان خارج است. چه باید کرد؟ نمی‌دانم اما مشکل را می‌دانم و بعضاً مطرح کردم.

نیکروز اعظمی
*



Copyright© 1998 - 2024 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy