آرزو کریمی، هیمنشی چودری - ایران وایر
«فهد جهانگیر» به مخلیهاش هم خطور نمیکرد که معاملهای که قرار بود آینده خانوادهاش را تامین کند، آنها را از نظر مالی به لبه پرتگاه سوق خواهد داد. پدر او دهها سال برند «برنج پرل» را به نامی معتبر در پاکستان بدل کرده و این شرکت را به صورت یکی از تامینکنندگان معتبر برنج درجه یک در سطح جهانی درآورده بود.
زمانی که جهانگیر با «شرکت برنج محسن»، مهمترین شرکت تحت مالکیت خانواده صرافان وارد معامله میشود، فرصتهای بیانتهایی را پیش روی خود میبیند. اما در تابستان سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶)، خود را در موقعیتی دید که از اعتمادش سوء استفاده شده، مبلغ یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار ضرر کرده و وضعیت سلامت پدرش رو به وخامت است.
جهانگیر به «ایرانوایر» میگوید: «آنها همه چیزمان را از ما گرفتند؛ پول، اعتماد، آرامش. طاقت ندارم پدرم را ببینم که زیر بار سنگین این کلاهبرداری کمر خم کرده است. این ماجرا لکه سیاهی است بر حُسنشهرت شرکتی که پدرم همه عمرش را وقف ایجاد آن بر روی شالودهای کرد که پدربزرگم ساخته بود.»
اما آشفتگی و پریشانی جهانگیر تنها یکی از تارهای شبکه عنکبوتی است که خانواده صرافان بر پایه طمع، فساد و ناکارآمدی سیستماتیک بافته است. ماجرا فقط یک کلاهبرداری ۲۰۰ میلیون دلاری در عرصه تجارت برنج نیست بلکه بهرهبرداری دهها ساله یک خانواده بانفوذ از نظام بانکی و تجاری و حقوقی ایران مطرح است که افراد بسیاری را از لاهور در پاکستان گرفته تا دهلینو در هند قربانی خود کرده است.
به قدرت رسیدن خانواده صرافان
خانواده صرافان که در رأس آن سه برادر به نامهای «احمد»، «محسن» و «علی» قرار دارند، در دهه ۱۳۸۰ در عرصه صنایع غذایی و کشاورزی ایران به شهرت رسید و شرکت اصلی آن، برنج محسن، با پخش تبلیغات چشمگیر و گسترده در صداوسیما، خود را بهعنوان عرضه کننده برنج وارداتی مرغوب و درجه یک به خانوادههای ایرانی شناساند.
شرکت برنج محسن یکی از بزرگترین واردکنندههای برنج هندی و پاکستانی بود که این محصول وارداتی را با برند خودش بستهبندی و به بازار عرضه میکرد.
این شرکت در وهله اول با اتکا به چهار شرکت فرعی، اقدام به اخذ وامهای کلان کرد؛ آن هم به پشتوانه چکهای بلامحل و سفتههای بدون پشتوانه و نه وثیقه ملکی یا سپرده بانکی و ضمانتنامه که عموما ضمانتهای محکمتری قلمداد میشوند و از مردم عادی برای وامهای به مراتب کوچکتر طلب میشوند.
نام خانواده صرافان بر اساس دادههای سایت رسمی «رسمیو»، با نام تعداد زیادی شرکت و موسسه خیریه گره خورده است که صنایع مختلفی را از برنج و چای گرفته تا فولاد دربر میگیرد.
کارنامهای مملو از تخلفات مالی
نام خانواده صرافان برای نخستین بار در سال ۱۳۹۴ بهعنوان یکی از ابربدهکاران بانکهای کشور در سپهر اقتصادی ایران مطرح شد و در سال ۱۳۹۶، «محمود صادقی»، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی از این خانواده بهعنوان دهمین ابربدهکار «بانک سرمایه» نام برد.
بررسیهای «ایرانوایر» نشان میدهند که در حال حاضر خانواده صرافان در ۴۴ مورد به شکل مستقیم و در موارد دیگر از طریق شرکتهای پوششی یا تابعه خود به نظام بانکی کشور بدهکار است.
بدهیهای این خانواده، هم از نظر تعداد و هم از لحاظ مبلغ، بسیار بالاتر هستند اما اغلب تسهیلات پرداختی یا به روش امهال و یا به روش جابهجایی میان شرکتهای کاغذی، از لیست ابر بدهکاران بانکی خارج شدهاند.
در مورد خانواده صرافان، روال اخذ وام بدین ترتیب بوده که یا ضمانتی در کار نبوده یا مبلغ ضمانت بسیار ناچیز بوده است؛ برای نمونه، شرکت «فولاد بنبرش» به مدیریت «علی صرافان» برای اخذ وامی به ارزش ۶۶۰ میلیارد تومان چک بلامحل و سفته ضمانت گذاشته که ارزش آنها بسیار کمتر از ارزش اصل و سود وام بوده است.
در سال ۱۳۹۳، «احمد صرافان»، مدیر شرکت «آتیه فروز سبحان» به موارد عدیده فرار مالیاتی متهم میشود و اداره کل امور مالیاتی استان اصفهان چندین سال پیاپی و بهدفعات او را بابت ادای دیون معوقه احضار میکند.
در حال حاضر برخی از اعضای خانواده صرافان بابت تخلفات مالی، از جمله در رابطه با خصوصیسازی مناقشهبرانگیز شرکت «فروشگاههای زنجیرهای رفاه»، دچار مشکلات قانونی هستند. اما تازه در سال ۱۳۹۶ بود که پرده از معروفترین کلاهبرداری آنها برداشته شد؛ کلاهبرداری در عرصه تجارت برنج.
یک کلاهبرداری ۲۰۰ میلیون دلاری
خانواده صرافان در سال ۱۳۹۴ از طریق دفاتر خود در دبی و بهواسطه شرکت برنج محسن، ارتباطاتی را با صادرکنندگان هندی و پاکستانی برقرار و با پرداختهای به موقع، اعتمادشان را جلب کرد، به طوری که در سال ۱۳۹۶ این شرکتها حاضر شدند محمولههای عظیمی از برنج را بدون دریافت پیشپرداخت به ایران صادر کنند. اما در پس این تبادلات بهظاهر عادی، نقشهای دقیق و حسابشده نهفته بود.
خانواده صرافان پیش از آغاز ممنوعیت هرسالهای که دولت برای حمایت از برنجکاران محلی بر واردات برنج وضع میکند، محمولهای از برنج وارداتی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار را وارد بازار میکند و بلافاصله پس از آن، شرکت برنج محسن یکشبه از هم فرو میپاشد؛ دفاتر مجلل شرکت در برجهای دوقلوی دبی بسته و حسابهای بانکی شرکت خالی میشوند و مدیران شرکت غیبشان میزند.
جهانگیر میگوید: «چکهای پیشپرداختی که به ما داده بودند، برگشت خوردند. حرکتشان کاملا حساب شده بود. دقیقا میدانستند چه کار دارند میکنند. شستمان که خبردار شد، دیگر کار از کار گذشته بود.»
برای صادر کنندگانی مثل جهانگیر، این ماجرا پیامدهای ویرانگری به دنبال داشت. البته ضرر یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلاری او در مقایسه با ضرر دهها میلیونی برخی دیگر، ناچیز جلوه میکند اما اثرات این اتفاق بر خانوادهاش جنبهای بهشدت شخصی داشته است.
او میگوید: «هفت سال از زمانی که این کلاهبرداری زندگی ما را از هم پاشید، میگذرد ولی من هنوز دارم برای احقاق حق خودم و به محاکمه کشاندن کلاهبردارها میجنگم. مساله فقط پول نیست بلکه یک عمر تلاش پدرم است و من خود را موظف میدانم که این لکه را از دامن خانوادهام پاک کنم.»
واگذاری مشکوک شرکت فروشگاههای زنجیرهای رفاه
اما موفقیت خانواده صرافان در برنامهریزی چنین کلاهبرداری عظیمی یک اتفاق مجزا نبوده است. بررسیهای «ایرانوایر» پرده از الگویی از سوء مدیریت و فساد مالی برمیدارند که به سالها پیش برمیگردد.
👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر
یکی از جنجالیترین اقدامات خانواده صرافان، تملک بزرگترین شرکت فروشگاههای زنجیرهای کشور، یعنی شرکت رفاه بود. این شرکت را خانواده صرافان به اتفاق یک خانواده پرنفوذ دیگر به نام «ابوترابیان»، در شرایطی بسیار مشکوک به تملک خود در آوردند.
میزان ۶۲ درصد از سهام شرکت رفاه طی سالهای ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ بهصورت اقساط واگذار شد. طی این واگذاری، سهامی که بیش از پنج تریلیون تومان ارزش داشت، تنها به مبلغ ۴۶۵ میلیارد تومان به فروش رسید. این در حالی بود که همین مبلغ را هم خانواده صرافان از جیب خود نپرداختند. آنها وام بانکی گرفتند و از محل درآمد خود شرکت اقدام به پرداخت آن کردند. بدین ترتیب، عملا شرکت را بدون این که از جیب خود مایه بگذارند، مالک شدند.
طی این معامله که در سایه تخفیف فوقالعاده ۹۰ درصدی انجام شد، سهام رفاه به دو شرکت صوری وابسته به این دو خانواده به نامهای «بازتاب سهام توس» و «سپهر نوید آفرین» واگذار شدند.
باقی سهام رفاه نیز در روندی باز هم مشکوک به مزایده گذاشته شدند، به نحوی که دو شرکت از چهار شرکت متقاضی سهام به شکل مرموزی از رقابت انصراف دادند. در نتیجه، تنها دو شرکت «صنایع غذایی آوازه» و «دانایان پارس» (از شرکتهای تابعه بازتاب سهام توس) در رقابت باقی ماندند که البته بعد مشخص شد مالکان این دو شرکت، مشترک هستند.
در سال ۱۴۰۰، بدهی شرکت رفاه از سه هزار میلیارد تومان تجاوز کرد. این در حالی بود که مالکان شرکت مبادرت به تعدیل نیروی گسترده کرده و با انجام معاملات تورمی و فروش داراییهای شرکت، مبالغ هنگفتی به جیب زدند.
یک معامله مشکوک دیگر به برند آوازه مربوط میشود که شرکت آتیه فروز سبحان (به مالکیت خانواده صرافان) آن را به مبلغ ۳۴۸ میلیارد تومان به شرکت مدیریت سرمایه رفاه فروخت که برای یک برند کمارزش قیمت بسیار بالایی است.
دستگیریهای نمایشی و فرار از چنگ قانون
با وجود روشن شدن ابعاد گسترده کلاهبرداری خانواده صرافان در عرصه تجارت برنج، اعضای این خانواده موفق شدند از چنگ قانون بگریزند. علی صرافان به گزارش رسانهها، حین تلاش برای خروج از کشور به وسیله قایق دستگیر شد و تحت «حبس خانگی» قرار گرفت.
احمد صرافان به کانادا گریخت و گفته میشود در آنجا در خانهای مجلل اقامت دارد. بر اساس ویدیویی که به «ایرانوایر» رسیده است، او در شهر «اورورا» (Aurora) در حومه تورنتو زندگی میکند.
فهد جهانگیر که در تورنتو با احمد روبهرو شده بود، میگوید: «احمد با پولی که از راه کلاهبرداری به دست آورده است، عیش میکند. من به او هشدار دادم که او را به مراجع ذیصلاح در کانادا معرفی خواهم کرد ولی او ککش هم نگزید.»
تلاش مالباختگان و مراجع بینالمللی برای اجرای عدالت به سبب پیچیدگیهای قضایی و فقدان اراده سیاسی در ایران، تاکنون به جایی نرسیده است.
در سال ۱۴۰۱، مشاور نخستوزیر پاکستان در امور بازرگانی خواهان رسیدگی ایران به موضوع دیون معوقه برنج محسن به تاجران پاکستانی به ارزش ۱۳ میلیون و ۵۰۰ هزار دلار شد.شرکت برنج پرل تنها یکی از متضررین آسیبدیده از خانواده صرافان است)
ولی ایران در پاسخ گفت که چون ارسال محموله از طریق دوبی انجام شده، است پیچیدگیهای قضایی مانع از انجام اقدام قانونی مقتضی در این رابطهاند.
ضرری که درس عبرت شد
فهد جهانگیر و خانوادهاش با وجود لطماتی که از این ماجرا خوردهاند، توانستهاند دوباره به کسبوکار خود سامان ببخشند. آنها هماکنون به بیش از ۳۰ کشور جهان برنج صادر میکنند؛ از جمله به ایران که یکی از بازارهای بسیار مهم برنج «باسماتی» هند و پاکستان به شمار میآید.
جهانگیر میگوید: «ما همچنان با ایران معامله میکنیم ولی فقط با شرکای مطمئن. روال ما در حال حاضر این است که ۳۰ درصد مبلغ، شامل هزینه ارسال کالا به بنادر ایران را پیشاپیش میگیریم و در صورتی که خریدار مبلغ کامل کالا را نپردازد، محموله را بدون ضرر برمیگردانیم. در واقع روال کار را یک لایه امنتر کردهایم.»
خریداران همچنین موظف به ارایه ضمانت بهعنوان بخشی از روال معمول امورند.
البته مشکلات تجارت با ایران به قوت خود باقی هستند. «محمد جاوید جیلانی»، دبیر دوم «انجمن صادرکنندگان برنج پاکستان» میگوید: «یکی از بزرگترین مشکلاتی که در زمینه صدور برنج به کشورهای همسایه مثل ایران وجود دارد، فقدان یک نظام بانکی کارآمد در آن کشورها است که همین موضوع صادرکنندگان را وادار به یافتن راههای جایگزین میکند.»