Tuesday, Mar 25, 2025

صفحه نخست » چرا ایرانیان می‌توانند و باید به تاریخ گذشته خود ببالند، امیر دها

Amir_Daha.jpgتاریخ جهان پر است از روایت‌هایی از جنگها،شکستها و پیروزی ها، و گاه بهره‌کشی و نابودی فرهنگ‌ها. بسیاری از تمدن‌های بزرگ امروزی، گذشته‌ای دارند که در آن حقوق انسان‌ها زیر پا گذاشته شده و ملل دیگر به زنجیر استعمار کشیده شده‌اند. اما در این میان، ایران باستان به عنوان یکی از کهن‌ترین تمدن‌های جهان، روایتی متفاوت ارائه می‌دهد؛ روایتی که در آن احترام به تنوع فرهنگی، همزیستی و حتی آزادسازی ملل ستم‌دیده برجسته است.

تمدن پارسی، به‌ویژه در دوره هخامنشیان (۵۵۹-۳۳۰ پیش از میلاد)، الگویی از اداره امپراتوری را به نمایش گذاشت که با بسیاری از قدرت‌های هم‌عصر و پس از آن تفاوت داشت. کورش بزرگ، بنیان‌گذار این امپراتوری، با فتح بابل در سال ۵۳۹ پیش از میلاد، نه تنها به تخریب این شهر پایان داد، بلکه با صدور منشور کورش، آزادی مذهبی و فرهنگی را به مردمان آن منطقه اعطا کرد. آزادسازی یهودیان از اسارت بابلی و اجازه بازگشت آنها به اورشلیم، نمونه‌ای از این سیاست است که در متون تاریخی و مذهبی یهودیان نیز ثبت شده است.

در مقابل، امپراتوری‌هایی مثل آشور به جابجایی اجباری جمعیت‌ها و سرکوب شدید شهرت داشتند. حتی در دوره‌های بعد، امپراتوری روم نیز با تحمیل فرهنگ خود و نابودی برخی جوامع محلی شناخته می‌شود. اما هخامنشیان سیستمی از ساتراپی‌ها (استانداری‌ها) ایجاد کردند که به هر منطقه اجازه می‌داد تا فرهنگ، زبان و آیین خود را حفظ کند.

نبود الگوی استعمار و نسل‌کشی در تاریخ ایران

برخلاف بسیاری از قدرت‌های استعماری اروپا که از قرن ۱۵ به بعد، جهان را به تسخیر خود درآوردند، تاریخ ایران باستان وبویژه تا قبل از حمله اعراب به ایران، فاقد شواهدی از بهره‌کشی سیستماتیک یا نسل‌کشی اقوام دیگر است. در حالیکه در همین سالهای نه چندان دور، تاریخ شاهد جنایات هولناکی از سوی کشورهای فاتح در گوشه و کنار جهان بوده است . به عنوان مثال:

  • استعمار بلژیک در کنگو: لئوپولد دوم با تبدیل کنگو به یک اردوگاه کار اجباری، میلیون‌ها نفر را به کام مرگ کشاند.و یا با ایجاد شکاف‌های قومی مصنوعی در کشور آفریقایی رواندا، زمینه‌ساز فاجعه‌ای شد که نزدیک به یک میلیون نفر را در سال ۱۹۹۴ نابود کرد.
  • کشتار بومیان آمریکا توسط اسپانیا و بریتانیا: فتح قاره آمریکا با نابودی میلیون‌ها نفر از بومیان همراه بود،:

استعمار استرالیا و نابودی بومیان (قرن ۱۸ و ۱۹): بریتانیا با ورود به استرالیا، جمعیت بومی را که بین ۷۵۰,۰۰۰ تا ۱ میلیون نفر تخمین زده می‌شد، به کمتر از ۱۰۰,۰۰۰ نفر در قرن ۲۰ کاهش داد. کشتار، بیماری و سیاست «نسل دزدیده‌شده» (جداسازی کودکان بومی از خانواده‌ها) بخشی از این فاجعه بود.

کشتار الجزایری‌ها توسط فرانسه (۱۹۴۵-۱۹۶۲): در جریان جنگ استقلال الجزایر، فرانسه بیش از یک میلیون نفر را کشت. قتل‌عام ستیف در سال ۱۹۴۵، که در آن ده‌ها هزار نفر به دلیل اعتراض مسالمت‌آمیز قتل‌عام شدند، نمونه‌ای از این سرکوب است.

تجارت برده پرتغال در برزیل (قرن ۱۶ تا ۱۹): پرتغال حدود ۴ میلیون برده آفریقایی را به برزیل برد که بسیاری در مزارع نیشکر جان باختند. این در حالی است که در ایران باستان، برده‌داری به سبک کلاسیک رومی یا استعماری وجود نداشت و اسیران جنگی اغلب آزاد یا ادغام می‌شدند.

جنایات استعماری در آسیا

کشتار امریتسار در هند (۱۹۱۹): نیروهای بریتانیایی در پنجاب هند به سوی جمعیتی غیرمسلح که در باغ جالیانوالا تظاهرات مسالمت‌آمیز برگزار کرده بودند، آتش گشودند. و هزاران نفرکشته و یا زخمی شدند. این واقعه نمادی از سرکوب استعماری بریتانیا در هند شد.

استعمار اندونزی توسط هلند (قرن ۱۷ تا ۲۰): هلند با بهره‌کشی از منابع جاوه و دیگر جزایر، میلیون‌ها نفر را به کار اجباری واداشت. در جریان جنگ‌های استعماری مثل جنگ آچه (۱۸۷۳-۱۹۰۴)، ده‌ها هزار نفر کشته شدند و جوامع محلی نابود شدند.

جنگ تریاک در چین (قرن ۱۹): بریتانیا با تحمیل تجارت تریاک به چین، نه تنها اقتصاد این کشور را تضعیف کرد، بلکه میلیون‌ها نفر را معتاد و جوامع را ویران کرد. در جنگ‌های تریاک (۱۸۳۹-۱۸۴۲ و ۱۸۵۶-۱۸۶۰)، ده ها هزارچینی کشته شدند .

  • قتل‌عام ارامنه (۱۹۱۵-۱۹۲۳): امپراتوری عثمانی حدود ۱.۵ میلیون ارمنی را در جریان جنگ جهانی اول قتل‌عام کرد،
  • گولاگ‌های استالین (۱۹۳۰-۱۹۵۳): در اتحاد جماهیر شوروی، میلیون‌ها نفر در اردوگاه‌های کار اجباری جان باختند یا به مناطق دورافتاده تبعید شدند، با تخمین ۱.۶ میلیون کشته مستقیم.
  • کوره‌های آدم‌سوزی هیتلر: در هولوکاست (۱۹۴۱-۱۹۴۵)، نازی‌ها ۶ میلیون یهودی و میلیون‌ها نفر دیگر (از جمله کولی‌ها و اسلاوها) را در اردوگاه‌هایی مثل آشویتس نابود کردند.

ارزش‌های ماندگار ایران باستان

میراث ایران باستان تنها به نبود خشونت محدود نمی‌شود، بلکه ارزش‌هایی مثل عدالت، مدارا و احترام به انسانیت را نیز در بر می‌گیرد. داریوش بزرگ، جانشین کورش، با راههای ارتباطی و توسعه نظام دیوانسالاری، نشان داد که قدرت می‌تواند با پیشرفت و رفاه همراه باشد، نه فقط با سرکوب. این ارزش‌ها در شاهنامه فردوسی و آیین زرتشتی نیز بازتاب یافته‌اند که بر راستی، نیکی و حفاظت از طبیعت تأکید دارند.

آری، ایرانیان می‌توانند به تاریخی ببالند که در آن، به جای تخریب و بهره‌کشی، ساختن و همزیستی در اولویت بوده است. در دنیایی که بسیاری از ملت‌ها گذشته‌ای پر از خشونت و استعمار دارند، ایران باستان نمونه‌ای از تمدنی است که قدرت را با انسانیت ترکیب کرد. این میراث نه تنها دلیلی برای افتخار است، بلکه می‌تواند الهام‌بخش باشد تا ایرانیان امروزی نیز ارزش‌هایی مثل عدالت و احترام به تنوع را در جهان ترویج دهند.

امیر دها

*



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy