احمد وحدت خواه - ویژه خبرنامه گویا
خبرنگاری در دورانی که شاه فقید پس از انقلاب منحوس اسلامی در پاناما حضور داشت از او پرسیده بود «نظرتان در مورد تخریب مقبره پدرتان به دست آخوندها چیست؟» و شاه به درستی پاسخ داده بود «پدر من در سرتا سر خاک کشورم دفن شده است».
یکی از بزرگترین خدمات میهن دوستانه رضاشاه که در راستای پروژه او و همراهان روشنفکرش برای ملت سازی از اقوام و ادیان گوناگون و پراکنده کشور صورت گرفت تقویت و گسترش زبان تاریخی فارسی به عنوان زبان ملی بود.
افراطیون و معدود گروهک های بیمقدار تجزیه طلب و وابسته که هیچگاه دل در گرو همبستگی و سعادت ملت ایران نداشته و ندارند همواره این افسانه دروغین را که گویا رضاشاه با تکیه بر زور فارسی را به زبان ملی ما تبدیل کرده و اجازه نداده زبانهای محلی آنها رشد و زنده بماند تبلیغ کرده اند.
نقل است که حتی پیش از آغاز سلطنت رضا شاه دموکراتهای آذربایجان به رهبری شیخ محمد خیابانی و با مشورت فرهنگی احمد کسروی با توجه به نیاز مبرم برای دفاع از یکپارچگی ایران در مقابل تهدیدات امپراتوریهای روس و انگلیس و عثمانی ، اقدام به توسعه و تقویت زبان فارسی در خطه قهرمان پرور آذربایجان کرده بودند.
و این در دوران جنگ اول جهانی و پس از آن بود که سرزمینهای خاورمیانه به دست این امپراتوریهای آزمند تکه تکه می شدند و هریک به فراخور قدرت و نفوذ خود در منطقه سهمی برای خودش بر می داشت.
می دانیم که موضوع داشتن حق صحبت کردن به زبان مادری در میان هم میهنان آذری و کرد ما در طول تاریخ از سوی دشمنان ملت ایران، به ویژه روسیه تزاری و استالینی و امروز پوتینی، مورد سواستفاده برای تجزیه کشور قرار گرفته است.
سرنوشت رقت بار فرقه دموکرات جعفر پیشه وری و حزب دموکرات قاضی محمد که به دستور اربابان خود در شوروی سابق بساط جدایی طلبی از مام میهن را راه انداخته بودند باید امروز درس عبرتی برای کسانی باشد که امروز هنوز نغمه شوم « خلق های ستمدیده» را سر میدهند.
با این حال شوربختانه هنوز هم برخی از سنگ اندازیها بر سر راه همبستگی ملت ایران برای گذار از رژیم نکبت اسلامی از دریچه تقسیم بندی ایرانیان در قالب های تصنعی فارس و کرد آذری و عرب و ....از سوی مدعیان آزادیخواهی برای کشور صورت می گیرد.
در یکی از چنین تلاشهای گمراه کننده و نزدیک به مضحکه ای، حتی یک استاد دانشگاه خارج نشین اخیرا در نامه سرگشاده ای به شاهزاده رضا پهلوی از او انتقاد کرده که چرا او هیچگاه با هموطنان کرد ما به زبان کردی صحبت نمیکند ولی با کانالهای تلویزیونی و رسانه های خارجی به فرانسوی گفتگو می کند!
از ایشان در مقام یک استاد جامعه شناسی باید پرسید آیا صرف انتقاد از رضا پهلوی که چرا از دخت جاودان ایرانزمین «مهسا» با نام کردی «ژینا» یاد نمی کند (که اتفاقا صحت ندارد) شاهزاده را از صف مبارزان راه آزادی ایران جدا می کند؟
فرانسوی و انگلیسی صحبت کردن شاهزاده با رسانه های بین المللی برای افشای جنایات رژیم و جلب حمایت جهانی برای همراهی و حمایت از آزادیخواهی ایرانیان کرد و عرب و آذری و ترکمن است و ربط آن به مسایل درون نیروهای اپوزیسیون ایرانی از سوی یک استاد دانشگاه در بهترین حالت بی مسولیتی و در بدترین حالت ضربه به همبستگی ملی ما قلمداد می شود.
از آنگذشته، امروز کدام زبانی جز فارسی برای همه اقوام ایرانی یکسان قابل درک و مانند یک بستر گفتگو و تفاهم ملی برای ابراز خواسته های مبارزاتی آنهاست؟
تکیه بر این نیروی عظیم فرهنگی و میراث قرنها همزیستی و همبستگی همه آنهایی که خود را ایرانی می دانند به معنای نادیده گرفتن زبانهای شیرین و اصیل کردی و آذری و لری و ....و گویندگان آنها در میان هموطنان ما نیست. انصاف داشته باشیم.
فارسی زبان برتری بر دیگر زبانهای اقوام تاریخی ایرانی نیست، روح ایرانیت و زبان مشترک همه ما ایرانیان برای بیان خواست رسیدن به آزادی و خوشبختی است!

واکنش تند امیرحسین ثابتی به مذاکره ایران و آمریکا

چرا این مذاکرات متفاوت است