سوگواری از احتمال حل مشکل؟
احمد زیدآبادی
نیروی براندازی که تمام سرمایهاش شرطبندی بر روی اجرای زورکی لایحۀ عفاف و حجاب به امید بروز ناآرامی در جامعه و عدم مذاکره با دولت ترامپ با سودای وقوع جنگ باشد، روشن است که از تعلیق لایحه و آغاز مذاکره به قدری از خود ناراحتی و عصبانیت نشان دهد که نیت واقعی خود را از براندازی نیز عیان سازد!
برخی از مدعیان براندازی نشان دادند که قصدشان آزادی و آسایش زنان و یا آشتی کشور با جهان نیست، نیت تصرف قدرت به بهای زجر مردم و نابودی کشور است! وگرنه چطور ممکن است افرادی از تعلیق اجرای لایحۀ حجاب و عفاف و مذاکره با ترامپ تا این اندازه خشمگین و سوگوار باشد؟
باخت رسانهای!
قبل از این بارها نوشتهام که جمهوری اسلامی "بازی رسانهای" را به رقبا و دشمنان خود باخته است؛ چون از یک طرف، دهها شبکۀ تصویری داخلی را به انحصار جماعتی در آورده که حرف منطقی و متقاعدکنندهای برای افکار عمومی ندارند و به جای جذب مخاطب، آن را فراری میدهند و یا به واکنش خصومتآمیز میاندازد! و از طرف دیگر، شمار بسیاری از اهل رسانه را چنان آزرده و محدود کرده که مجبور به ترک کشور شدهاند و در دیار غربت اغلب به دلیل فشارهای اقتصادی با شبکههایی به همکاری برخاستهاند که هیچ دغدغۀ بیطرفی و انصاف در نشر خبر ندارند و گاه تا حد زردترین رسانههای عالم تنزل پیدا میکنند. روشن است که مخاطبان بیزار از صدا و سیما، جذب این شبکهها میشوند و تحت تأثیر آنان قرار میگیرند.
این معادله چگونه قابل تغییر است؟
اول، از طریقِ تغییر ساختار صدا و سیما و مدیران آن به گونهای که در خبررسانی و تحلیل به صورت سازمانی آزاد و حرفهای در آید؟ دل بستن به چنین تغییری فعلاً خیال خام به نظر میرسد!
دوم، اجازۀ تأسیس یک شبکۀ خصوصی مستقل و حرفهای که این هم فعلاً خیال خامتری است.
سوم، سپردن اختیار و مدیریت یک شبکه از شبکههای صدا و سیما به قوۀ مجریه که قادر به ایجاد تحول و جذب مخاطب باشد. این هم که به مثابۀ خرما بر نخیل است!
چهارم، اعلام عفو عمومی برای تمامی روزنامهنگاران و اهل رسانه و تضمین امنیت و تسهیل رفت و آمد آنان به کشور تا لااقل ضریب خشم آنان از وضعیت کنونی کاهش یابد و به صورتی متوازنتر خبرها را پوشش دهند. این هم که فعلاً خارج از تصور است.
پنجم، رفع ممنوعیت روزنامهنگاران و صاحبنظران داخلی برای مصاحبه با شبکههای خارج از کشور به طوری که صداهای منصف و متوازن هم در سطح وسیعتری در ایران شنیده شود. این یکی واقعاً کار ساده و پیشافتادهای است اما دریغ از همین هم!
بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که خودکرده را تدبیر نیست! خودشان شکست رسانهای را انتخاب کردهاند!