ای شما که دل در گرو نامها و چهرهها نهادهاید، و ستارگانِ قدرت را قبلهگاهِ خویش ساختهاید -- از چپِ چپ تا راستِ راست، از آزادیخواهانِ دوآتشه تا مدافعانِ نظم و اقتدار -- بترسید از آن روز که آنان قدرت را به چنگ آورند.
ای شما که بهدنبالِ نقابها و توهّمات، از چهرهی حقیقت غافل ماندهاید -- تاریخ، آموزگاریست که بارها و بارها این حقیقت را فریاد زده است: در این میدان، هیچ استثنایی در کار نیست.
آنان که روزی با فریاد عدالت، آزادی و حقوق مردم برخاستند، همان کسانی شدند که بر گلوی مردم چنگ زدند. و آنان که دم از دموکراسی، پلورالیسم و حقوق بشر میزدند، در روز قدرت، دهانها را بستند و اندیشهها را در نطفه خفه کردند.
دوستداران مستضعفین، آزادیخواهان، دموکراسیطلبان، سوسیالگرایان، ناسیونالیستها، لیبرالها و نادیان عدالت--همگی، آنگاه که نسیم قدرت در مشامشان پیچیده، سیمایی دگر از خود نشان دادهاند. چه در انقلابهای مردمی چون فرانسه، روسیه و ایران، و چه در قدرتگیریهای ایدئولوژیکِ ناسیونالیسم افراطی، چون آلمان نازی، این واقعیتها در تاریخ ثبتاند
قدرتِ بینظارت، سرطانیست که آرمانها را میبلعد، و اگر مهار نشود، به هیولایی بدل میشود که از همان آرمانها تغذیه میکند.
تا هنگامی که هر جنبش و هر مبارزی، از نخستین گام تا فرجامِ راه، زیر نظارت دقیق مردم، قانون، و ساختاری دموکراتیک و پاسخگو قرار نگیرد، سرنوشت همگان یکسان خواهد بود: آنچه با شور و امید آغاز میشود، با استبداد و سرکوب پایان میگیرد.
هیچ فردی مقدس نیست.
هیچ آرمانی از خطر انحراف در امان نیست.
و هیچ جریانی، بینظارت، مصون از خطا نیست.
از هر سوی این طیف که باشیم--چپ یا راست، مذهبیِ مؤمن یا روشنفکرِ خداناباور--یاد بگیریم چشمها را باز نگه داریم و قدرت را همواره زیر ذرهبین بگیریم.
قدرت، اگر از نظارت و پاسخگویی رها شود، بهسرعت به نیرویی کور و مخرب بدل میشود و آرمانها را میبلعد.
تاریخ، بیرحمانه تکرار میشود، ولی آزمون قدرت، همواره چهرهی واقعی افراد و جریانها را برملا میسازد. مگذاریم بار دیگر، با نام آزادی و دموکراسی، و این یا آن دین و آئین، حلقهای تازه از زنجیر بر گردنمان افکنده شود.
فراموش نکنیم: هیچ آرمان، هیچ رهبر و هیچ جریان سیاسی، فراتر از نظارت و پاسخگویی نیست.
پس چشمها را باز نگه داریم--شاید اینبار، بیداری ما سرنوشتمان را آنگونه که میخواهیم رقم بزند، و تاریخ، مسیر دیگری برگزیند.
بهروز ورزنده

حدیث نفس عظما، مهران رفیعی