ویژه خبرنامه گویا
با استقبال پرشور از همآیش دوم "همکاری برای نجات ایران" در مونیخ، اینک می‌توان گفت که یک آلترناتیو در برابر حکومت اسلامی ایران آشکارا و یه گونه‌ای جدی شکل گرفته است.
نخست یک یادآوری
پیش از دنباله نوشته، یادآور شوم که مورد پرسش قرار گرفته‌ام که چرا نمی‌گویم شاهزاده رضا پهلوی و او را آقای رضا پهلوی می‌نامم. این‌که ایشان "شاهزاده" است تردید بردار و نفی شدنی نیست، تنها انگیزه من این است که نشان داده باشم که پادشاهی خواه نبوده و جمهوری‌خواه البته مستقل هستم. در این باره نیز من پیش‌تر شرح داده‌ام که شکل حکومت مهم نیست و مهم قانون اساسی و پاسخ‌گو بودن همه مقام‌های کشور از بالاترین تا پایین‌ترین در برابرمردم و کنترل دقیق بر کار و رفتار انان از سوی نمایندگان مردم است. من خود اکنون در یکی از پیشرفته‌ترین دموکراسی‌های جهان کنونی یعنی سوئد زندگی می‌کنم که دارای سیستم حکومتی پادشاهی مشروطه است و قدرت در حقیقت در دست پارلمان سوئد است و شاه تنها جنبه تشریفاتی داشته وحق دخالت در سیاست دولت را بیش از یک فرد عادی سوئدی ندارد بنابراین اگر مردم در آینده ایران به پادشاهی مشروطه نیز رای بدهند من نیز آن را خواهم پذیرفت.
جنبه‌های برجسته همآیش مونیخ
یکی از مهمترین آن‌ها شرکت شماری از خانواده‌هایِ ارجمندِ جان‌باختگان و سخنرانی آنان بود که در همآن حال که بسیار اندوه‌بار بود ولی روحیه قوی و پایداری آنان مورد توجه و تشویق فراوان قرار گرفت.
دومین مورد مهم پیام‌هایِ همبستگی با این همآیش و آقای رضا پهلوی از درون ایران از سوی زندانیان سیاسی بود که نشان می‌داد توجه به این همآیش و کوشش برای ایجاد یک آلترناتیو در درون زندان‌های ایران نیز گسترش یافته است.
سومین مورد که از دیدِ من مهم بود، شرکت نمایندگانی از قوم‌های گوناگون ایرانی و همبستگی آنان با چند اصل مهم این اتحاد ملی و پشتیباتنی از آقای رضاپهلوی بود که جلوه ویژه‌ای در این همآیش داشت.
سخنرانان گوناگونی هر یک از زاویه‌ای همبستگی خود را اعلام داشتند.
نکته آخر سخنرانی مهم خود آقای پهلوی بود که بر نکته‌های درستی انگشت نهادند. ایشان یک‌بار دیگر تاکید کردند که تنها رهبری را برای دوران گذار با تیمی قوی دنبال خواهند کرد و پس از آن این تیم کارش به پایان خواهد رسید و گروه دیگری برای برنامه ریزی قانون اساسی و برگزاری انتخابات به کوشش خواهند پرد اخت. ایشان برای چندمین بار تاکید کرد که به دنبال پست و مقام نیست و انتخاب چگونگی حکومت آینده ایران نیز با مردم خواهد بود که در یک گزینش کاملن آزاد رای خود ر ا به صندوق خواهند ریخت. یک نکته مهم دیگر در سخنان ایشان بود که باید مورد توجه پادشاهی خواهانی که چندین بار فریاد "کینگ رضا" را سر د ادند قرار بگیرد. ایشان در حقیقت رو به آنان گفت که من مایل هستم که مرا همآن "پدر" بنامید و بدین شکل خیلی ملایم در برابر آن گونه نامیده شدن موضع خود را نشان داد.
در همین زمینه بیافزایم که پادشاهی خواهان و دیگرانی از گروهای دیگر ایرانیان در همبستگی با آقای رضا پهلوی وضع خود را روشن نموده و گزینش خود را اعلام نموده‌اند. دیگرانی که با این همآیش سرسازگاری نداشته نیز حق دارند که آنان نیز سازماندهی خود را شکل داده و گزینه مورد دید خود را اعلام نمایند. مهم این است که ما دست از کینه‌ورزی، خودخواهی و گروه‌گرایی برداشته و بازیچه دست مزدوران حکومت که با همه نیرو در راه تفرقه و جدایی در اپوزیسیون حکومت کوشش می‌کنند، نشویم.
پیشنهاد شتاب‌زده پزشکیان
هم‌زمان با این همآیش آقای پزشکیان شتاب‌زده پیشنهادی د اد که به کوتاهی چنین بود که همه ایرانیان حتا مخالفان باید بتوانند به کشور بازگردند و من با دستگاه قضایی و ... گفت‌وگو خواهم کرد که چنین زمینه‌ای را فراهم کنند.
نخست باید گفت که نه شما چنین توانی دارید و نه چنین خواهد شد زیرا سخنان شما پا در هوا و بدون پشتوانه است. شما اگر می‌خواستید رفتار درست و منطقی در پیش بگیرید نخست باید گروگان‌های بی‌گناه را آزاد کنید، سپس هزاران زندانی سیاسی را که با پرونده سازی و گاه تنها برای گفتن جمله‌ای مخالف به زندان انداخته‌اید را آزاد کنید وپس از آن، پرونده انبوه زندانیان عادی که قربانیان سیستم ضد انسانی شما هستند را دوباره مورد بازنگری قرار دهید تا روشن شود که گناه‌کار اصلی در حقیقت حکومت ناکارآمد و ستم‌گر اسلامی بوده است تا شمار زیادی از این قربانیان نیز آزاد شوند. ولی این حکومت تا هست و نفس می‌کشد از شکنجه و اعدام و آزار مردم دست بر نخواهد داشت. همین امروز شوربختانه دو تن دیگر را به اتهام‌هایی واهی که امکان هیچ بررسی‌ای نیز ندارد اعدام کرده و دو خانواده دیگر را داغدار کردید. در این وضعیت که شما انتقام شکست سخت وخفت‌بار در جنگ 12 روزه را از مردم می‌گیرید این سخنان شما تنها جنبه هذیان دارد نه چیزی بیشتر. آقای پزشکیان فراموش نکنید که مردم هرگز دیگر فریب نخواهند خورد.
