Friday, Jul 11, 2025

صفحه نخست » انفجارهای مشکوک، سکوت رسمی، سایه موساد

mysterious.jpgدر هفدهمین روز پس از پایان جنگ ۱۲ روزه میان جمهوری اسلامی و اسرائیل، در حالی‌ که تنش‌های لفظی و تهدیدهای متقابل میان مقام‌های دو کشور شدت گرفته، تداوم انفجارهای مشکوک در شهرهای مختلف ایران، احتمال نقش‌آفرینی نهادهای نظامی و امنیتی اسرائیل در این حوادث را تقویت کرده است

امیرحسین میراسماعیلی - ایندیپندنت فارسی

در تازه‌ترین مورد، ظهر پنجشنبه ۱۹ تیر، در یک واحد آپارتمانی در برج مسکونی پامچال، متعلق به کارکنان سازمان قضایی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در منطقه چیتگر تهران انفجاری رخ داد که مقام‌های رسمی همانند ده‌ها مورد مشابه دیگر در ۱۷ روز گذشته، علت آن را «نشتی گاز» اعلام کردند، اما انتشار تصاویری از داخل این واحد مسکونی و تناقض‌گویی نهادهای مختلف، ابهام‌ها را افزایش داد.

تصاویر منتشرشده نشان می‌دهند که هیچ وسیله‌ای در این آپارتمان وجود ندارد و خبرگزاری فارس نیز تایید می‌کند که «هنوز کسی در این ساختمان ساکن نشده بود»؛ با این حال سازمان آتش‌نشانی تهران اعلام کرد هفت نفر در این انفجار مجروح شده‌اند، بی‌آنکه نام یا هویت هیچ‌کدام را اعلام کند.

از بامداد سه‌شنبه ۳ تیر تا پنجشنبه ۱۹ تیر، هر روز در چندین شهر ایران روایت‌های مردمی و تصاویری منتشر شد که از وقوع انفجارها، شلیک پدافند هوایی یا هدف قرار گرفتن تاسیسات امنیتی و ساختمان‌ها در برخی شهرها حکایت دارند. هیچ مقام رسمی در جمهوری اسلامی یا اسرائیل مسئولیت این وقایع را نپذیرفته، اما برخی نشانه‌ها احتمال تداوم عملیات مخفی ارتش اسرائیل یا موساد در خاک ایران را تقویت کرده است.

افزایش این وقایع در فاصله‌ای کوتاه و با گستردگی جغرافیایی، افکار عمومی را با این پرسش مواجه کرده که آیا اسرائیل با استفاده از باز بودن آسمان ایران و نابودی بیشتر سامانه‌های پدافندی جمهوری اسلامی در حملات ۱۲ روزه، حالا در فضای امنیتی آشفته و ناتوانی جمهوری اسلامی در پاسخگویی، جنگی مخفی و بدون اعلام رسمی را آغاز کرده است؟

سکوت نهادهای رسمی جمهوری اسلامی در قبال کشته شدن ده‌ها مقام ارشد سیاسی و نظامی، در حالی که شواهد و نشانه‌هایی از نقش‌آفرینی موساد و عوامل اسرائیلی در این حوادث وجود داشت، در دهه‌های اخیر سابقه‌ای طولانی دارد. از جمله مهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین این پرونده‌ها مرگ کاملا مشکوک ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهوری وقت جمهوری اسلامی، به همراه وزیر خارجه دولت او، امام جمعه تبریز، استاندار آذربایجان شرقی و چند تن دیگر از همراهانشان در سانحه سقوط هلی‌کوپتر بود که اردیبهشت ۱۴۰۳ رخ داد.

مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی

هرچند قوه قضاییه جمهوری اسلامی در نهایت علت حادثه را «نقص فنی در شرایط نامساعد جوی» اعلام کرد، اظهارنظرهای پراکنده شماری از نمایندگان مجلس، چهره‌های امنیتی پیشین و حتی برخی نزدیکان احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد و پدرزن رئیسی، درباره احتمال دخالت موساد در این سانحه، فضای تردید و گمانه‌زنی را پررنگ‌تر کرد.

این گمانه‌ها هرگز به‌طور رسمی بررسی یا تایید نشدند، اما در حافظه افکار عمومی به مجموعه مرگ‌های مشکوکی پیوستند که دست داشتن موساد در آن‌ها مطرح شد و نهادهای رسمی جمهوری اسلامی با سکوت یا پاسخ‌های مبهم، از کنارشان گذشتند.

در بررسی سابقه عملیات‌های مشکوک و پرونده مرگ برخی چهره‌های سیاسی‌نظامی در جمهوری اسلامی ایران، یک الگوی تکراری به چشم می‌خورد که آن هم انکار قاطعانه نقش اسرائیل در این پرونده‌ها از سوی نهادهای رسمی تهران است. نمونه شاخص این روند، انفجار سال ۱۳۹۰ در پادگان موشکی بیدگنه، از توابع شهرستان ملارد استان تهران است که به کشته شدن حسن طهرانی‌مقدم، چهره کلیدی برنامه موشکی سپاه پاسداران، انجامید.

این حادثه هم ابتدا انفجار ناشی از نشت گاز طبیعی یا خطای انسانی در جابه‌جایی مهمات معرفی شد، اما بعدها منابع اسرائیلی تایید کردند که این عملیات را موساد طراحی و اجرا کرد. سپس برادر طهرانی‌مقدم هم در یک مصاحبه فاش کرد که چگونه ماه‌ها تحت فشار امنیتی قرار داشت تا درباره جزئیات این ماجرا سکوت کند. در نهایت در سریال امنینی‌حکومتی «گاندو» که به سفارش سازمان اطلاعات سپاه پاسداران در صداوسیمای جمهوری اسلامی ساخته شد، به نقش اسرائیل در این ماجرا اشاره شد.

در پرونده مرگ علی محمودی میمند و اردشیر حسین‌پور، دو تن از دانشمندان هسته‌ای و از چهره‌های کلیدی پروژه غنی‌سازی اورانیوم جمهوری اسلامی، نیز روندی کاملا مشابه با پرونده طهرانی‌مقدم طی شد و مقام‌های تهران در ابتدا هرگونه نقش داشتن موساد در کشته شدن این افراد را تکذیب کردند.

اصرار دستگاه‌های امنیتی جمهوری اسلامی به دست نداشتن اسرائیل در چنین وقایعی، این چنین قابل‌تفسیر است که احتمالا حفظ چهره امنیتی نظام و جلوگیری از خدشه به اعتبار نهادهای نظامی، مهم‌تر از شفافیت یا پذیرش واقعیت است. در این چارچوب، آنچه بیشتر از خود عملیات‌ها به چشم می‌آید، تلاش مداوم برای کنترل روایت و کاهش اثر روانی این حملات بر افکار عمومی است.

در هفته‌های اخیر نیز انفجارهای پیاپی در چند شهر ایران، از جمله تهران، بار دیگر این الگو را زنده کرده است. در همه موارد، نهادهای رسمی علت حوادث را نشت گاز معرفی کرده‌اند، اما بررسی تصاویر محل وقوع انفجارها و ابهام در جزئیات ارائه‌شده، تردیدهایی جدی ایجاد کرده است. این موارد، برای بسیاری یادآور همان سناریوهای سابق است؛ وقتی حقیقت پشت روایت‌های تکراری و کنترلی، پنهان می‌شود.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy