پیش از آن که هواداران شاهزاده ی گرامی مرا مورد تهاجم قرار بدهند که این آدم نحس و غرغرو باز کاری شروع نشده به وسط میدان پرید و آیه ی یاس خواندن اش را شروع کرد این چند کلمه را بگویم که من تنها و تنها کسی که بتواند ایران و ایرانیان را بعد از سقوط محتوم جمهوری نکبت اسلامی حول سه محور تمامیت ارضی، جدایی دین و ایدئولوژی از حکومت و آزادی های منطبق با حقوق بشر و سیستم های حاکم در آزادترین و دمکرات ترین کشورهای جهان گرد آورد و مانع از درگیری ها و آشوب های بعد از سقوط نظام منفور شود و ایران را به طرف انتخاباتی واقعی و آزاد هدایت کند شاهزاده رضا پهلوی می دانم.
هیچ شخصیت و سازمان و حزب دیگری هم سراغ ندارم که به اندازه ی ایشان برای مردم ایران اعتبار و منزلت داشته باشد و نه تنها سراغ ندارم بلکه چنین شخصیت و سازمان و حزب دیگری فعلا وجود ندارد و ایشان یعنی شاهزاده رضا پهلوی تنها گزینه ی موجود برای چنین گذاری هستند.
اما....
اما کارهایی که شاهزاده بر اساس تفکر خودشان یا همراهان و مشاوران شان تا کنون انجام داده اند، مطلقا مورد تایید من نیست و قبول نکردن این کارها ربطی به باور من به ایشان به عنوان یگانه آلترناتیو جمهوری نکبت اسلامی ندارد.
بدبختانه «تمام» پیش بینی ها و مطالب هشدار دهنده ای که در مورد شکست طرح های ایشان «پیش» از اجرایی شدن این طرح ها نوشته ام «درست از آب در آمده» و هر چند از صمیم قلب آرزو کرده ام نظر من غلط باشد و طرح های ایشان با موفقیت قرین گردد ولی این مطالب و پیش بینی ها چون بر اساس منطق و عقل سلیم بوده متاسفانه صورت تحقق پیدا کرده است.
دوستداران واقعی و عاشق شاهزاده همیشه این را پرسیده اند که تو که انتقاد می کنی، راه حل پیشنهادی خودت چیست و من به این عزیزان عرض کرده ام که شاهزاده به جای دنبال این و آن رفتن برای «عمل دمکراتیک و متحد» باید کار خودشان را بدون به زور وارد کردن این و آن به دایره ی متصل به خودشان انجام دهند و برنامه ای مشخص و صریح برای:
۱- سرنگون کردن حکومت نکبت و سازمان دادن هواداران راستین شان برای مبارزه ی جانانه و «جنگی» بدون دمکراسی بازی و به میدان کشیدن کسانی که دشمنی خونی پیدا و پنهان با ایشان و خانواده ی ایشان و دوران پادشاهی پدر و پدر بزرگشان دارند ارائه دهند و به جای وقت تلف کردن برای همیاری و همکاری و اتحاد و این گونه طرح های «غیر عملی» و غیر قابل تحقق کار خودشان را انجام دهند و دیگران چه می گویند و چه می کنند برایشان اهمیتی نداشته باشد چرا که اگر کار ایشان درست باشد خود به خود اشخاص و حتی مخالفان را به سمت خود جذب خواهد کرد.
۲- برنامه شان برای حکومت آینده را ارائه دهند هر چند تا سرنگون شدن،،، عملی نشود و حرکت برای آن آغاز نشود ورود به این موضوع دوم بی جا و بی موقع خواهد بود.
اکنون شاهد طرح برنامه ای دیگر در بیست و پنجم ژوییه امسال هستیم تا یک عده موافق و مخالف و آدم مهم و غیر مهم با ملغمه ای از افکار و اندیشه ها گرد هم بیایند تا در باره ی «گسترش همکاری ملی و ارائه نقشه راه برای گذار دمکراتیک و بازسازی کشور» صحبت کنند.
نتیجه ی این گردهم آیی قطعا و یقینا مانند گرد هم آیی های گذشته «باد هوا خواهد بود» به چند دلیل:
-آن هایی که با اندیشه های شاهزاده همراهند، خب همیشه بوده اند و هستند و خواهند بود و نیازی به گردهم آیی با مخالفان خودشان نخواهند داشت.
-آن هایی که در عرصه ی سیاست ایران و در میان مخالفان حکومت، نیمچه عرض و طولی دارند، مخالف صد در صدی و پدر کشته ی شاهزاده هستند و هزار جلسه و هزار دعوت و هزار گردهم آیی، آن ها را در کنار شاهزاده قرار نخواهد داد چرا که بعضی از این ها ترجیح می دهند جمهوری نکبت باقی بماند اما شاهزاده حتی در حد مدیریت دوران گذار کاره ای در آینده نشوند.
-عده ای هم اصول سه گانه شاهزاده را با تفسیرهای من در آوردی خود که دقیقا مخالف روح و محتوای این اصول است می پسندند و خواهان اجرای آن هستند مثل مجاهدین خلق که حجاب اعضای شان را عین آزادی زنان می دانند یا دین داری خودشان را عین سکولاریسم می خوانند یا تجزیه طلبان که با تغییر کلمه ی تمامیت ارضی به یکپارچگی سرزمینی می خواهند بچه گول بزنند و تفکرات جدایی طلبانه شان را عملی کنند.
باری. منتظر گردهمایی «بزرگ» (!) هواداران شاهزاده در مونیخ و اجلاس هم اندیشی ایشان در همین روز و شنیدن سخنرانی تکراری چند سخنران می مانیم به این امید که با ورود ۲۰ هزار (!) نظامی و امنیتی جمهوری نکبت با کیو آر کد ایران اینترنشنال به جمع پیوستگان ضد حکومت،،، حکومت اسلامی سرنگون شود و امثال ف. م. سخن سنگ روی یخ شوند!
دوکلمه حرف حساب از زبان مهدی پرپنچی
