العربیه فارسی - یاسین جابر، وزیر دارایی لبنان و از چهرههای نزدیک به جنبش امل (همپیمان حزبالله) که به بهانه ارتباطات قبلی خود در دو نشست اخیر هیئت دولت حضور نداشت، تأکید کرد که اولویت با ساختن دولت و انحصار سلاح است.
«انحصار سلاح مورد توافق است»
جابر یکشنبه 19 مرداد در سخنانی گفت: «اولویت ما ساختن دولت، تقویت و فعالسازی تمامی نهادهای آن و افزایش نقش آنهاست که در رأس این نهادها، ارتش لبنان و تمامی نیروهای نظامی قرار دارند و این که سلاح باید منحصراً در اختیار آنها باشد. این همان نکتهای است که در بیانیه وزارتی بر آن تأکید شده و بر در مورد آن، توافق وجود دارد.»
این موضع، بدون بازتاب نماند و شماری از سیاستمداران و روزنامهنگاران لبنانی از آن استقبال کردند، در حالی که هواداران حزبالله آن را خروج از «توافق شیعی - شیعی» (حزبالله و امل) دانستند.
این در حالی است که حزبالله همچنان بر موضع خود در مخالفت با تحویل سلاح پافشاری میکند و برای چهارمین روز متوالی، در نمایشی از مخالفت خود با خلع سلاح، یکشنبه شب موتورسواران خود را در خیابانهای حومه جنوبی بیروت به حرکت درآورد.
لبنان در آستانه شکستن چارچوب توهمات راهبردی جمهوری اسلامی
خیرالله خیرالله - ایندیپندنت فارسی
عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، با اشاره به اینکه طرح دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله شکست خواهد خورد، گفت که وابستگی حزبالله به جمهوری اسلامی پایانیافتنی نیست، فارغ از هزینههایی که این امر برای خود این حزب، لبنان و شیعیانــ بهویژه در جنوب، بقاع و ضاحیه جنوبی بیروتــ داشته باشد. او با جسارتی بیسابقه و لحنی تند، تاکید کرد که طرح دولت لبنان برای خلع سلاح حزبالله «محکوم به شکست است» و ادعا کرد که حزبالله «نهتنها کارآمدی خود را در میدان نبرد نشان داده، بلکه صفوفش را بار دیگر سازماندهی کرده است و نیروهایش به میدان بازگشتهاند».
به نظر میرسد جمهوری اسلامی همچنان بر ادامه جنگهایش در خارج از مرزهای ایران اصرار دارد و نمیخواهد این واقعیت را بپذیرد که در تمامی جنگهایی که در حاشیه جنگ غزه آغاز کرد، شکست خورده است. هرچند تحولات ناشی از جنگ غزه باعث شد جمهوری اسلامی سرانجام برای دفاع از خود در درون مرزهای ایران هم وارد کارزار شود، لبنان هنوز برای این رژیم یک «میدان» تلقی میشود. جنگی که اسرائیل علیه جمهوری اسلامی به راه انداخت و سپس حملات آمریکا به سه پایگاه مرتبط با برنامه هستهای جمهوری اسلامی میزان ضعف و فرسودگی این نظام را عملا آشکار کرد.
شاید این موضع جمهوری اسلامی در قبال لبنان تنها توضیح منطقی برای پافشاری حزبالله بر حفظ سلاحش باشد، اما از نگاه آمریکا و اسرائیل، این پافشاری توجیهی برای ادامه اشغال پنج نقطه در خاک لبنان است. علاوه بر این، سلاحهای این حزب بهانهای برای تداوم حملات هوایی اسرائیل به مواضع نظامی و غیرنظامی حزبالله در خاک لبنان است، بیآنکه گروهی که مسئولیت «جنگ حمایت از غزه» را از جنوب لبنان برعهده دارد، واکنش قابلتوجهی نشان دهد... انگار این جنگ تنها یک سرگرمی و بازی ساده است.
مطالب بیشتر در سایت ایندیپندنت فارسی
وجود سلاحهای جمهوری اسلامی در لبنان چیزی جز بهانهای برای ادامه اشغالگری اسرائیل نیست. در واقع، اشغال مجدد اسرائیل به توجیهی برای حفظ سلاح حزباللهــ که بخشی از سپاه پاسداران به شمار میرودــ تبدیل شده است. هدف این سلاح تسلط بر لبنان برای گسترش پروژه توسعهطلبانه جمهوری اسلامی در منطقه است؛ پروژهای که حزبالله از پذیرش پایان قطعی آن خودداری میکند.
این در حالی است که پس از شکست تمامی جنگهایی که جمهوری اسلامی در حاشیه جنگ غزه و عملیات طوفانالاقصی حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به راه انداخت، پروژه توسعهطلبانه رژیم ایران در منطقه عملا پایان یافت. جمهوری اسلامی معتقد بود که کلید گسترش جنگ غزه را در دست دارد و میتواند با استفاده از این ابزار فشار، با شیطان بزرگ (آمریکا) وارد مذاکره شود تا به توافقی دست یابد که نقش منطقهای آن را تثبیت کند.
شکست جمهوری اسلامی از طریق حزبالله در جنگ حمایت از غزه که از جنوب لبنان آغاز شد، نمایانگر تحولی بزرگ در عرصه منطقهای بود که در عین حال، پایان نقش حزبالله را هم رقم زد. رژیم ایران نهتنها جنگ جنوب لبنان را باخت، بلکه سراسر لبنان را نیز از دست داد. اگر حزبالله همچنان در قدرت باقی میماند، ژوزف عون هرگز به کاخ بعبدا راه نمییافت و نواف سلام نیز هرگز به جایگاه نخستوزیری لبنان نمیرسید.
جمهوری اسلامی حاضر نیست این واقعیت را بپذیرد که لبنان را هم مانند سوریه از دست داده و پس از فرار بشار اسد به مسکو در هشتم دسامبر ۲۰۲۴، دیگر برای بازگشت حکومت اقلیت علوی در سوریه راهی باقی نمانده است. علاوه بر این، جمهوری اسلامی با وجود حضور محمد شیاع السودانی بهعنوان نخستوزیر عراق، نمیخواهد این حقیقت را بپذیرد که عراق دیگر مانند گذشته تحت کنترلش نیست.
دولت السودانی به دلیل ترس از واکنش آمریکا جرات ندارد لایحه مرتبط با سرنوشت حشدالشعبی را در مجلس نمایندگان تصویب کند. حشدالشعبی چیزی بیش از یک گروه شبهنظامی فرقهگرای عراقی وابسته به سپاه پاسداران نیست. جمهوری اسلامی در تلاش برای مشروعیت بخشیدن به حشدالشعبی است تا این گروه بتواند نقشی را که سپاه پاسداران بهعنوان یک نیروی رسمی و مشروع در ایران ایفا میکند، در عراق بازی کند.
این در حالی است که زمان حیلهگری و بازی با سرنوشت مردم لبنان به پایان رسیده و واقعیت برای همه آشکار شده است. همه میدانند اگر حزبالله در هشتم اکتبر ۲۰۲۴، از جنوب لبنان به اسرائيل حمله نمیکرد، اسرائیل هرگز قادر به اشغال خاک لبنان نبود. سلاح حزبالله صرفا بهانهای برای ادامه اشغال مناطقی از خاک لبنان به دست اسرائیل است. بنابراین باید هرچه زودتر بساط این سلاحها را برچید تا زمینه بازگشت آوارگان لبنانی به روستاهایشان فراهم و بازسازی مناطق مرزی آغاز شود.
در پایان باید به دو نکته مهم اشاره کرد: نکته اول اینکه حزبالله در جنگی که علیه اسرائيل به راه انداخت، عملا شکست خورد. این جنگ چیزی بیش از یک ماجراجویی نبود که حزبالله بیتوجه به عواقب ناگوار و شکست فاحشی که متحمل شد، از پرداخت هزینه آن خودداری میکند. این حزب ترجیح میدهد به جای ورود به فرایندی که هدفش بیرون راندن اسرائیل از لبنان است، کشور را دچار یک کشمکش سیاسیــفرقهای جدیدی کند.
نکته دوم امتناع جمهوری اسلامی از پذیرش شکست در لبنان پس از شکست در سوریه است. از سخنان عراقچی چنین برمیآید که در حال حاضر دغدغه جمهوری اسلامی به حفظ لبنان محدود است، انگار که در نقاط دیگر منطقه بهویژه در سوریه هیچ تغییر و تحولی رخ نداده است.
چه کسی میتواند وزیر امور خارجه رژیم ایران را که تجربه طولانی تعامل با کشورهای منطقه، اروپا و آمریکا را دارد، متقاعد کند که جمهوری اسلامی دیگر هیچ راه بازگشتی به لبنان ندارد. این مسئله بهسادگی به تغییر بزرگ در سوریه بازمیگردد؛ سوریهای که از تابستان سال ۱۹۸۲، زمانی که گروهی از سپاه پاسداران وارد شهر بعلبک در بقاع لبنان شدند تا همین اواخر، نقش پلی میان جمهوری اسلامی و لبنان را ایفا میکرد.
بنابراین تا آن زمان که جمهوری اسلامی و به دنبال آن حزبالله، واقعیت جدید منطقه را بپذیرند، لبنان جز ایستادگی و مقاومت در برابر باجخواهیهای رژیم ایران که بر پایه توهمات شکل گرفته است، چاره دیگری ندارد. از جمله بزرگترین این توهمات، زنده انگاشتن پروژه توسعهطلبانه رژیم جمهوری اسلامی در منطقه است؛ در حالی که این پروژه مدتها است پایان یافته و از صحنه روزگار رخت بربسته است.
برگرفته از روزنامه العرب