Wednesday, Aug 13, 2025

صفحه نخست » گزارش یک فاجعه ضدجاسوسی در جنگ ۱۲ روزه

jasoos.jpgمحسن صالحی‌خواه

🔺‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گزارش یوسی ملمن و دان راویو که ۷ آگوست در سایت پروبابلیکا منتشر شد، از یک فاجعه حوزه ضدجاسوسی در جنگ ۱۲ روزه خبر می‌دهد.برای آن باید خون گریست و همچنین حریف را تحسین کرد. طبیعتاً توانایی راستی‌آزمایی تمام بخش‌های این گزارش وجود ندارد. اما بخش‌هایی از آن با دریافت ما از وقایع جنگ ۱۲ روزه کاملاً تطابق دارد. از جمله ترورهای دقیق اسرائیل و از آن مهم‌تر، خاموش بودن پدافند پایتخت در ساعات ابتدایی جنگ و البته، نداشتن دفاع هوایی موثر در طول ۱۲ روز. خاموش بودن پدافند مورد تائید منابع داخلی قرار گرفته اما علت آن مشخص نیست. هک و خرابکاری دو سناریوی پرطرفدار است.

🔺‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌این گزارش از وجود ۷۰ عامل عملیاتی از سوی موساد خبر می‌دهد که یکی از کارهای آن‌ها، از کار انداختن پدافند تهران در ساعت ابتدایی جنگ (۳ بامداد ۲۳ خرداد) است.این دو روزنامه‌نگار اسرائیلی مدعی هستند که برای تهیه این گزارش با ۱۰ افسر و مقام اطلاعاتی فعلی و پیشین گفتگو کردند. تلخ‌ترین قسمت ماجرا، قصه استخدام و آموزش عامل عملیاتی، از ایران و کشورهای همسایه است. ادعایی که با توجه به انگیزه‌های متعدد در جامعه ایران برای همکاری با سرویس‌های حریف و انباشتگی نارضایتی‌ها، قابل تامل است.ادعایی که اگر صحیح باشد،باید برای آن خون گریست.ضمن این که گزارش می‌گوید از همین ظرفیت برای ضربه از درون در جریان جنگ ۱۲ روزه استفاده شده.

این گزارش مدعی انتقال دو گروه به داخل کشور است که هر کدام شامل ۱۴ تیم ۴ تا ۶ نفره بوده. بر اساس این گزارش، ضربه به پدافند برای فراهم کردن شرایط حمله هوایی «وظیفه عمده» آن‌ها بوده است. موج حمله‌هایی که از آن به عنوان حملات ریزپرنده‌ها در اخبار یاد می‌شد، احتمالاً در این مجموعه قرار می‌گیرد. همچنین لانچرهای موشک بردکوتاه اسپایک که اطراف کرج کشف شد.

🔺‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌در قسمت دیگری از گزارش، به انتقال تجهیزات از طریق سیستم ترانزیت کالا به داخل کشور اشاره شده. موضوعی که می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد. پیش از این نوشته بودم در صورتی که تجهیزات برای عملیاتی به این گستردگی در داخل کشور تهیه شده باشد یک مسئله، اگر از خارج قاچاق شده و در داخل مونتاژ شده باشد، مسئله‌ای دیگر است. هر دو را می‌توان فاجعه امنیتی دانست.

🔺‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌مسئله بعدی، عنصر زمان است. گزارش به آموزش این عوامل طی ۵ ماه اشاره می‌کند. اما این تنها زمان آموزش است. انتقال تجهیزات، طراحی و آموزش در کنار هم بیشتر زمان می‌برد.


تمام این اتفاقات در حالی افتاد که این روزها به صورت مستقیم و غیرمستقیم تلاش زیادی برای تعریف روایت «اشراف اطلاعاتی ایران» صورت می‌گیرد. اما حقیقت این است تمام وقایع تا پیش از ساعت صفر حمله، با بالاترین سطح حفاظت اطلاعات، زیر گوش و چشم دستگاه‌های اطلاعاتی کشور برای مدت‌ها در جریان بود. هر دو دستگاه اطلاعاتی اصلی کشور یعنی سازمان اطلاعات سپاه و وزارت اطلاعات،به صورت مستقیم در حوزه ضدجاسوسی و موضوع اسرائیل، و در حوزه اطلاعات خارجی (کسب خبر از حوزه حریف) و امنیت (قاچاق تجهیزات و ...) در یک سطح پایین‌تر، درمانده شدند.

🔺‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اگر نتوانستند این عملیات گسترده را کشف کنند،برای جمهوری اسلامی ۱۰۰۰ درد و اگر آن‌هایی که باید می‌دانستند «می‌دانستند» برای جمهوری اسلامی صدها هزار درد است. حمله در زمان درست به مکان درست حضور سران کشور هم به جای خود بماند.



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy