می خواستم در باره ی وحید بهمن که خود را یکی از طرفداران شاهزاده رضا پهلوی می داند مطلبی بنویسم اما بعد از توییت شاهزاده که به نوعی ناراحتی ایشان را از کسانی که به اطرافیان ایشان و انتخاب آن ها اعتقاد ندارند بیان می کرد به خودم گفتم بهتر است چیزی نگویم تا خدای نکرده حمل بر قبول نداشتن افراد انتخاب شده توسط ایشان بشود و دلگیری بیهوده ای در این شرایط دشوار کشور -که ما واقعا به حضور ایشان برای مقابله با حکومت نکبت اسلامی نیاز داریم- به وجود نیاید لذا همینجا در ابتدای این مطلب عرض می کنم که موضوعی که در اینجا مطرح می کنم ابدا ربطی به شاهزاده ندارد و نظر من است در باره ی یکی از کسانی که خود را به عنوان یکی از نزدیکان و نمایندگان شاهزاده معرفی می کند و اگر شاهزاده به وجود چنین اشخاصی در پیرامون خود به هر دلیلی رضایت دارند، من هم این رضایت را می پذیرم و ذره ای به انتخاب های شاهزاده ایراد نمی گیرم چون شاید شاهزاده چیزهایی می دانند که من نمی دانم و برایم وجود و حضور شاهزاده مهم است نه اطرافیان ایشان. این را از صمیم قلب عرض می کنم.
اما جناب وحید بهمن که مشخص است جوانی ست جویای نام، پا در عرصه هایی گذاشته که در حد و اندازه های او نیست و اگر متوقف نشود دامنه ی حرف های دشمن ساز و بدبین کننده اش نسبت به شاهزاده روز به روز گسترده تر خواهد شد و این مطلب شاید نیش ترمزی باشد به او که در عرصه ی سیمرغ جولان ندهد و حد خود را بشناسد.
ویدئویی دیدم از این آقا که در آن به استاد بزرگ و ارجمند ما هادی خرسندی اهانت های بی شمار روا داشته به خیال این که با این اهانت های سخیف و زشت از شاهزاده حمایت می کند.
این اهانت ها را اگر او به آدم معمولی چون من می کرد اصلا جای گلایه نبود ولی وقتی این اهانت ها، یکی از ستون های طنز سیاسی و فرهنگ انتقادی ما را نشانه می رود باید جوابی به اهانت کننده داده شود تا از این مقدار که جلو آمده پیش تر نرود و خرابکاری اش را همینجا متوقف کند.
هادی خرسندی از نظر سیاسی یکی از مخالفان شاهزاده است که من دلایل این مخالفت را شخص شاهزاده و عملکرد ایشان نمی دانم بلکه علل دیگری را در این مخالفت دخیل می دانم. اما این مخالفت به هر دلیل که باشد، حق آقای خرسندی ست و شاهزاده با منش سیاسی شان مخالفان خود را هم پذیرا بوده اند و هستند و اگر با مخالفان به طور شایسته ای برخورد شود، قطعا امکان این که ایشان حتی با مخالفان بر سر یک میز بنشینند وجود دارد.
نکته ی دوم که به نظر من بسیار مهم است این است که در این میدان جنگ که همه چی در هم ریخته و دشمن یعنی حکومت نکبت اسلامی دائما در حال توطئه و خرابکاری ست و چنان گرد و خاکی به پا کرده که چشم چشم را نمی بیند، بر عقلای مخالفان حکومت است که اولا منشا این گرد و خاک را به مردم معرفی کنند و دوم مطلقا بر این گرد و خاک نیفزایند و سوم عوامل گرد و خاک کننده را به مردم بشناسانند.
این که من در یک جمع کوچک به مخالف فکری ام (نه دشمن) بد و بیراه بگویم یک چیز است و این که آن بد و بیراه را به اسم کسی که خودم را حامی اش نشان می دهم در جمع مردمان بیان کنم یک چیز دیگر.
شما اگر حوصله کردید به ویدئوی اهانت وحید بهمن به هادی خرسندی نگاه کنید و اگر در گفتار او ذره ای نتیجه ی مثبت دیدید به من هم بگویید.
این که هادی خرسندی «جفتک می زند»، این که هادی خرسندی «یاوه و مزخرف سر هم می کند»، این که او با بیش از هشتاد سال سن «در ظاهر» مخالف جمهوری اسلامی ست و نباید ملاحظه ی سن و سال و این حرف ها را کرد و نباید ملاحظه ی معروفیت او را کرد و باید بت شکنی کرد و با عوامل پنجاه و هفت و پنجاه و هفتی ها چه زنده مثل خرسندی، و چه مرده مثل شاملو باید مقابله کرد و اگر در باره ی پنجاه و هفت کسی «موس موس» می کند نباید ملاحظه اش را کرد و این ها باید بروند در خانه ی سالمندان باقی عمرشان را بگذرانند، بخشی از یاوه سرایی های این جوجه ی تازه از تخم بیرون آمده است که به خیال خود دارد در حمایت از شاهزاده بیان می کند.
خیلی دلم می خواست این آقا پسر، موقعی که این حرف ها را می زد من در حضورش بودم و درسی به او می دادم که دستکم تا مدتی اینجور حرف زدن را فراموش کند.
من در مورد کسانی که مثلا با به رخ کشیدن سن و سال افراد آن ها را مورد استهزا و به خیال خودشان اهانت و انتقاد قرار می دهند، همیشه می گویم این ها آدم های بی پدر و مادر هستند، چون کسی که پدر مادر داشته باشد دستکم به پیرها اهانت نمی کند چون پدر مادر خودش هم قطعا پیر خواهند شد و آن ها هم نه،،، خود جناب شان بعد از چند سال بعد به خیل پیران خواهد پیوست.
ممکن است عده ای از خوانندگان بگویند ای آقا! این بابا چه اهمیتی دارد که او را مطرح می کنی. والله من مطرح نمی کنم ولی متاسفانه او در صحنه هایی حضور می یابد و مطرح می شود که جایگاه او نیست.
باری. نوشته طولانی شد و حیف از جوهر قلم که صرف چنین آدم هایی شود. من اطمینان دارم و همین جا به روشنی می نویسم که به زودی خواهید دید که این آدم هم مثل چند نفر دیگر از مشابهان اش از جمع شاهزاده طرد خواهد شد و بعد همین شخص،،، گاو گند چاله دهان اش را به سمت شاهزاده خواهد گشود. من تردید ندارم که در کوتاه مدت هم از طرف تشکیلات شاهزاده اخطاری به او داده خواهد شد که مراقب حرف زدن اش باشد و در ارتفاع پرواز سیمرغ پرواز نکند که باعث آبرو ریزی خواهد شد.
بزرگ اش نخوانند اهل خِرَد
که نام بزرگان به زشتی بَرَد....