Tuesday, Oct 7, 2025

صفحه نخست » انتشار نامه‌ امیرحسین موسوی از زندان اوین

mousavi.jpgاعترافات اجباری زیر فشار و شکنجه از من گرفته شد

ایران وایر - امیرحسین موسوی، کاربر شبکه‌های اجتماعی و زندانی سیاسی، روز سه‌شنبه ۱۵ مهر با انتشار نامه‌ای از زندان اوین اتهامات مطرح شده علیه خود، از جمله اتهام جاسوسی برای اسراییل، را رد کرد.

موسوی در نامه خود خطاب به مردم ایران نوشت که مصاحبه‌ای که در برنامه خبری ۲۰:۳۰ صدا و سیما پخش شد، اجباری بوده و بسیاری از جملات او تحت القای بازجو و با تقطیع و تحریف منتشر شده است. او تاکید کرد که تمامی اتهامات مطرح شده نادرست است و هیچ اطلاعاتی به هیچ کاربری، از جمله افراد خارج از کشور، ارائه نکرده است.

او همچنین توضیح داده است که گزارش صدا و سیما برخی دوستان و کاربران شبکه‌های اجتماعی را به نادرستی «عامل اسراییل» معرفی کرده، در حالی که این افراد تنها دوستان عادی او در توییتر بوده‌اند و هیچ ارتباطی با فعالیت‌های جاسوسی نداشتند.

موسوی نوشت که ادعاهای مطرح شده درباره مشارکت او در جنگ ۱۲ روزه و ارائه اطلاعات حساس نظامی نیز «کاملاً دروغ» است و او در بازداشت و انفرادی بوده و دسترسی به هیچ رسانه یا شبکه اجتماعی نداشته است.

او در پایان نامه خود خطاب به صدا و سیما تاکید کرده است که این دفاعیه باید در همان برنامه خبری منتشر شود و در صورت استنکاف، حق شکایت از این رسانه را برای خود محفوظ می‌داند.

موسوی که با نام کاربری «جیمز بی دین» در شبکه‌های اجتماعی فعالیت می‌کرد، دستگیری خود را ۲۸ آذر ۱۴۰۳ اعلام کرده و تا کنون در زندان اوین نگهداری می‌شود.

متن کامل نامه امیرحسین موسوی به این شرح است:

درود بر مردم شریف وطنم ایران

من امیرحسین موسوی (کاربر توییتری جیمز بی‌دین) هستم که در تاریخ ۲۸ آذر ۱۴۰۳ دستگیر شده‌ام و تاکنون در زندان به سر می‌برم. در تاریخ ۱۴ مهر ۱۴۰۴ در برنامه خبری ۲۰:۳۰ گزارشی در مورد من پخش شد که در آن اتهاماتی بسیار، همگی نادرست، به من زده شد. بنابراین لازم دانستم در این زمینه حقایقی را به اطلاع مردم شریف کشورم برسانم.

ضمن اینکه من در تمام ایام بازداشت "موقت" مهر سکوت بر لبانم زده بودم و قصد نداشتم تا زمان برگزاری دادگاه (که تاریخ آن ۱۴۰۴/۸/۱۱ به تازگی به من ابلاغ شده است) در زمینه پرونده‌ام حرفی بزنم اما در گزارش دیشب، موضوعاتی مطرح شد که هیچ‌یک از آنها حقیقت نداشت و من تصمیم گرفتم از حق مشروع دفاع از خودم استفاده کنم و سکوت خود را بشکنم.

۱. از همان ابتدا، در عنوان گزارش چنین گفته می‌شود که ((صهیونیست‌ها چطور در طول جنگ ۱۲ روزه... از "عوامل سلطنت‌طلب" استفاده کردند.)) تاریخ دستگیری من، چنان‌که گفتم، ۲۸ آذر ماه ۱۴۰۳ بود یعنی حدود ۶ ماه قبل از آن جنگ کذایی. این معنا چطور درست درمی‌آید؟

۲. بعد از ۱۴۸ روز تحمل سلول انفرادی، بازداشت همسرم، ضرب و شتم‌های شدید اولیه و فشار جانکاه انفرادی و بلاتکلیفی، با تهدید به بازداشت مجدد همسرم و تکرار و تجدید تمام آنچه بر من گذشته بود، این مصاحبه اجباری که پایه گزارش ۲۰:۳۰ بود از من گرفته شد.در آن مصاحبه، تقریبا تمامی جملاتی که گفتم، حاصل القای بازجو و تحمیل وی بود. و چنانکه اشاره خواهد شد، حتی همان گفته‌ها نیز با تقطیع و تحریف بسیار از سیمای جمهوری اسلامی پخش شد.

۳. در آن گزارش، گروه موسوم به "صد محله" از عوامل اعتراضات ۱۴۰۱ معرفی شد، در حالی که این گروه اساساً در سال ۱۴۰۱ وجود نداشت. در فروردین ۱۴۰۲ شروع به فعالیت در زمینه تولید محتوای انتقادی کرد و در مهر ماه همان سال، یعنی پیش از یکسال قبل از دستگیری من، منحل شد. بنابراین صفحات مجازی مذکور هیچ ارتباطی به اعتراضات سال ۱۴۰۱ نداشتند.

۴. آن گزارش، خانم "الهه" را "عامل رژیم صهیونیستی" معرفی می‌کند. ایشان، یک دوست از صدها دوست عادی من در توییتر بود و چت با ایشان، یکی از هزاران چت من، مطلقاً ارتباطی بین این خانم و رژیم اسرائیل وجود نداشت، یا اگر داشت، من نه خبری از این امر داشتم و نه حتی کوچکترین ظنی به این مورد کردم. مدت زیادی بود که با این خانم در توییتر دوست بودم و مثل هر دوست دیگری، در موضوعات و زمینه‌های مختلف برای من کامنت می‌گذاشت یا با من چت می‌کرد. بریدن و چسباندن و سر هم کردن قطعاتی از چت‌های من و ایشان (که حتی در همان‌ها هم دوستی عادی من و ایشان هویداست) کاری است خطا و ناجوانمردانه.

۵. گزارش کاربری با نام "Avi" را یک رتبه بالاتر از الهه معرفی می‌کند، به گونه‌ای که انگار صحبت از درجات نظامی است. ایشان هم مثل خانم الهه صرفاً یک کاربر فعال توییتر است و من به دلیل آن که با ایشان آشنا شده بودم، فقط یک‌بار به یک چت سه نفره با ایشان رفتم.

۶. به ادعای گزارشگر، کاربر AVi اطلاعاتی را که از من گرفته، مستقیماً برای موساد فرستاده است،در حالی که من هیچ اطلاعاتی، تاکید می‌کنم هیچ اطلاعاتی حتی اطلاعات عمومی هم به او نداده‌ام. اگر مدرکی خلاف گفته من وجود دارد، خوشحال می‌شوم آن را منتشر کنند. اصلاً شروع آشنایی من با ایشان به این دلیل بود که الهه وی را یک شهروند عادی اسرائیلی و منتقد دولت خود معرفی کرده بود. مدرک این چت هم موجود است.

۷. ادعای گزارشگر در مورد اینکه از من سوال شده باشد که ( هدف گرفتن پدافندها، تاسیسات هسته‌ای، اماکن نظامی یا کدام محل جامعه را به آشوب می‌کشد؟) خلاف واقع است. اساساًً من اعتقاد دارم تصمیم اسرائیل برای هدف گرفتن نقاطی در ایران حاصل تحقیقات طولانی و مستقل آنهاست، نه اینکه یک کاربر توییتری از یک کاربر دیگر نظری بپرسد و این نظر تبدیل به تصمیم راهبردی و نظامی یک کشور بشود.

۸. بخشی کاملاً تقطیع شده از حرف‌های من در مصاحبه اجباری در مورد مراکز انتظامی (یگان ویژه و ...) پخش شد و این نکته به عمد ناگفته ماند که من _چنان‌که حتی در اعترافاتم تصریح کرده بودم_ از قصد به آن کاربر اطلاعاتی گمراه کننده در مورد استقرار این نهادها دادم و از نقاط حضور آنها اظهار بی‌اطلاعی کردم و حتی در چت‌های پرینت شده من در آن گفتگو این نکته مشهود است که به محض آنکه آن شخص کلمه "موساد" را نوشت بلافاصله من به چت خاتمه دادم و دیگر هرگز با آن شخص گفتگو نکردم. زیرا از آن لحظه به بعد، بوی خیانت به کشورم به مشامم خورد و به عنوان شخصی بی‌نهایت ایران‌دوست هرگز، هرگز حاضر به خیانت به آب و خاکم نبوده و نیستم.

۹. در آن گزارش توییتی از من نشان داده می‌شود که تاریخ آن تعمداً بریده شده است. این توییت درواقع بعد از حمله اسرائیل در پاسخ به عملیات وعده صادق۲ در تابستان ۱۴۰۳ نوشته شده است. کاربران معترض و منتقد توییتر در آن زمان وهر زمان دیگر که درگیری پیش می‌آمد، همگی عکس‌های ماهواره‌ای عمومی و در دسترس را به طنز و جد توییت می‌کردند و هیچگونه اطلاعات محرمانه‌ای در هیچ‌یک از آن عکس‌ها نبود و من هم آن عکس ماهواره‌ای را از توییتر برداشته و توییت کرده‌ام و من اساساً به اطلاعات و عکس‌های محرمانه دسترسی نداشته‌ام.

۱۰. گزارشگر در فرازی از دروغ‌های خود به "تامین اطلاعات مراکز حساس نظامی" اشاره می‌کند، در صورتی که من هیچ‌ اطلاعاتی در این زمینه به هیچ کاربری نداده‌ام. و چنان‌که گفتم، من که یک شغل آزاد ساده داشتم، اصولاً اطلاعاتی نداشتم که بخواهم با ارائه آنها به میهنم خیانت کنم. من تنها یک شهروند عادیِ معترض و آزادی‌خواهم.

۱۱. در پایان این گزارش تقطیع شده و بر پایه مصاحبه اجباری، گزارشگر ادعا می‌کند که در مرحله بعد از ارائه اطلاعات، من نتایج حمله اسرائیل را نشر داده‌ام، و سپس تصاویری از انفجارهای حاصل از حمله اسرائیل به نمایش می‌گذارد تا به بینندگان القا کند که من در نشر آن تصاویر نقش داشته‌ام، در حالی که تصریح می‌کنم که من از آذر ماه ۱۴۰۳ در بازداشت و انفرادی بوده‌ام و هنوز هم در زندان اوین هستم و در جنگ ۱۲روزه مثل سایر زندانیان جز به اخبار صدا و سیما هیچ دسترسی به هیچ رسانه یا شبکه اجتماعی‌یی نداشتم.

۱۲. گزارشگر به دروغ می‌گوید انتشار آن تصاویر می‌شود "آخرین ماموریت" من، و بعد به دست سربازان گمنام امام زمان دستگیر می‌شوم. کدام ماموریت؟ بار این کلمه چنان سنگین است که علناً به من برچسب "مامور" بودن می‌زند. مامور کدام نهاد؟ کدام پول؟ گویی من مامور اسرائیل بوده‌ام و بعد از جنگ ۱۲ روزه بازداشت شده‌ام. بارها گفتم و بار دیگر می‌گویم، حدود یک سال است که در زندانم(۶ ماه آن در بازداشتگاه و انفرادی) و حدود ۶ ماه پیش از جنگ ۱۲روزه دستگیر شده‌ام.

۱۳. در انتهای گزارش در جمله از مصاحبه اجباری را تقطیع کردند و به هم چسباندند: "حمایت از اسرائیل سیاه‌ترین کاری بود که کردم" و "الان اگر ازم بپرسند چند نفر کشته و زخمی شدند نمی‌دانم" و این‌گونه القا می‌کنند که جمله دوم را در مورد جنگ ۱۲روزه گفته‌ام. مردم عزیز! مصاحبه را در اردیبهشت ۱۴۰۴ گرفتند یعنی یک ماه پیش از حمله اسرائیل! پرسشی که پاسخش را شنیدید، دقیقاً این بود: "می‌دونی تو جریان مهسا امینی(کذا) چند نفر کشته و زخمی شدند؟ و من گفتم نمی‌دانم. به نظر می‌رسد این تقطیع و چسباندن‌ها، حتی در مورد مصاحبه کاملاً اجباری خودشان، تنها یک دلیل دارد و آن، القا کردن این حس به بینندگان است که گویی من خود را مسبب کشته شدن هموطنانم در حمله اسرائیل می‌دانم! دورم باد.

۱۴. برآیند کلی این گزارش و اعترافات اجباری این است که به مخاطب القا کنند سربازان گمنام امام زمان بعد از جنگ ۱۲روزه یک "جاسوس موساد" را گرفته‌اند و ناکامی خود در شناسایی جاسوسان واقعی اسرائیل را به گردن شخصی بیندازند که قریب به یک سال است که بلاتکلیف در زندان است. من امیرحسین موسوی (جیمز بی‌دین) فرزند و پرورده مردم ایران، نه تبادل اطلاعاتی‌ای با خارج داشته‌ام، و نه _طبعاً_ در این یک سال بازداشت، دخالتی در رسانه‌ها داشته‌ام. ساکت مانده بودم تا به پرونده‌ام در فضایی آرام و منطقی رسیدگی شود. اما شخصی را که هنوز پا به دادگاه نگذاشته، از متهم به مجرم جلوه دادند. من هم به ناچار حقایق را با شما در میان گذاشتم. همواره خود را فرزند شما می‌دانستم. از درد شما می‌گفتم. امروز می‌خواهم درد مرا از میان کلماتم لمس کنید. این بود پایان اولین گفتگویم با شما هموطنان و همدردانم. در پایان خطاب به صدا و سیما و مدیران آن بخش خبری یادآور می‌شوم که ایشان موظفند طبق قانون مطبوعات این دفاعیه را در همان برنامه خبری منتشر کنند و در صورت استنکاف، حق شکایت از آنها را برای خود محفوظ می‌دانم.

پاینده باد ایران و ایرانی

امیرحسین موسوی



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy