Monday, Oct 13, 2025

صفحه نخست » علی‌اکبر، آخرین روزنامه‌فروش دوره‌گرد پاریس

npParis.jpgرادیو بین المللی فرانسه - همه او را می‌شناسند و او هم همه را. بیش از پنجاه سال است که علی‌اکبر در خیابان‌های محله‌ی سن‌ژرمن دُپره پاریس از این کافه به آن کافه می‌رود و با شوخی و لبخند روزنامه می‌فروشد. مردی ۷۳ ساله، لاغراندام و همیشه پرانرژی که اکنون آخرین روزنامه‌فروش دوره‌گرد پایتخت فرانسه به شمار می‌آید.

در دل پاریس، جایی میان کافه‌ها و کتاب‌فروشی‌های محله‌ی مشهور سن‌ژرمن دُپره، مردی ۷۳ ساله هنوز هر روز روزنامه در دست دارد و فریاد می‌زند: «زمور مسلمان شد!»، «بایرو برگشت!»، «فرانسه حالش خوبه!» این تیترها ساختگی‌اند، شوخی‌هایی برای نشاندن لبخند بر لب رهگذران. گوینده‌شان علی‌اکبر نام دارد، آخرین فروشنده‌ی روزنامه به سبک سنتی در پاریس.

از سال ۱۹۷۳، علی‌اکبر روزنامه در دست، کوچه‌به‌کوچه و از کافه‌ای به کافه‌ی دیگر در منطقه‌ شش پاریس می‌چرخد. او اهل پاکستان است و بیش از نیم قرن است که با چهره‌ای خندان و صدایی رسا، جزئی جدایی‌ناپذیر از این محله‌ فرهنگی شده است. برای بسیاری از ساکنان و صاحبان کافه‌ها، او فقط یک روزنامه‌فروش نیست، بلکه بخشی از خاطره و هویت محله سن‌ژرمن است.

روزگاری در دهه‌ی ۱۹۷۰، پاریس حدود ۴۰ روزنامه‌فروش خیابانی داشت. آن‌ها کنار ورودی‌های مترو یا چهارراه‌ها می‌ایستادند. اما علی‌اکبر راه دیگری انتخاب کرد: او در خیابان‌ها راه می‌رفت و با شوخ‌طبعی با مردم حرف می‌زد. از دهه‌ی ۱۹۸۰ شروع کرد به ساختن تیترهای بامزه و غافلگیرکننده، فقط برای آن‌که لبخند روی لب مردم بنشاند.

او می‌گوید: «می‌خواهم مردم در شادی زندگی کنند. هدفم فقط این است که حال و هوا عوض شود. پول برایم مهم نیست.» با وجود بازنشستگی و دریافت ماهانه حدود هزار یورو، هنوز هر روز از ساعت سه تا ده شب کار می‌کند. امروز به‌زحمت روزی سی نسخه روزنامه می‌فروشد، در حالی که در جوانی روزانه تا دویست نسخه می‌فروخت.

امانوئل ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه که سال‌ها پیش یکی از مشتریانش بوده، اعلام کرده است که مقام شوالیه ملی لیاقت را به او اهدا خواهد کرد؛ نشانی برای قدردانی از سال‌ها کار و «خدمت به مردم فرانسه». علی‌اکبر با خنده می‌گوید: «فکر کنم به خاطر شجاعتم است، چون خیلی کار کرده‌ام!»

👈مطالب بیشتر در سایت رادیو بین المللی فرانسه

زندگی علی‌اکبر ساده نبوده است. او در بیست‌سالگی برای فرار از فقر پاکستان به فرانسه آمد. مدتی ملوان بود، سپس در رستورانی در شهر روآن ظرف می‌شست تا این‌که در پاریس با ژرژ برنیه، معروف به «پروفسور شُرون»، خالق نشریات طنز هاراگیری و شارلی ابدو، آشنا شد و از او پیشنهاد گرفت روزنامه‌هایش را بفروشد.

سال‌هایی را بدون خانه گذراند، مورد حمله قرار گرفت و فقر را با تمام وجود چشید. اما هیچ‌گاه تسلیم نشد. خودش می‌گوید: «تا وقتی نفس دارم کار می‌کنم. کار تا مرگ!»



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy