Monday, Oct 13, 2025

صفحه نخست » آیا رژیم ایران می‌تواند آخرین برگ خود را بازی کند؟

viber_image_2025-09-05_16-01-46-442.jpgکیهان لندن - سالمه الموشی (ایندیپندنت عربی) - اظهارات رسمی و تحلیل‌های داخلی نشان می‌دهد که رژیم جمهوری اسلامی ایران در حال تلاش برای حفظ توازن بین فشارهای داخلی و خارجی است آنهم در حالی که کانال‌های مذاکره پشت پرده را نیز باز نگه داشته است.

به این ترتیب این پرسش مطرح می‌شود که آیا جمهوری اسلامی موفق خواهد شد هرگونه ضعف در صحنه بین‌المللی را به اهرم نفوذ تبدیل کند؟

اعلام ناگهانی رژیم ایران در تاریخ پنجم اکتبر ۲۰۲۵ مبنی بر لغو توافق قاهره با «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی»، صحنه دیپلماتیک را با آزمونی حساس روبرو کرده که هدف آن سنجش توانایی تهران در مانور زیر فشارهای بین‌المللی است. در همان روز، زمامداران ایران اعمال مجدد تحریم‌های اروپایی را محکوم کردند و بر موضع ثابت خود در برابر فشارهای غربی تأکید نمودند.

این موضع تنها واکنشی ساده نیست، بلکه بخشی از یک استراتژی دیپلماتیک است که هدف آن آزمودن واکنش‌های جهانی و ایجاد فضاهای جدید برای مذاکره بدون افتادن در دام درگیری مستقیم است. این امر نشان‌دهنده قدرت رژیم ایران در ترکیب تنش‌آفرینی با کنترل پرونده‌های حساس است.

امروز، به نظر می‌رسد تنش‌آفرینی رژیم ایران تنها به رد توافقی که با میانجیگری مصر به دست آمده بود، محدود نمی‌شود؛ توافقی که بر از سر گرفتن همکاری فنی میان دو طرف آژانس بین‌المللی در زمینه هسته‌ای و از سر گرفتن بازرسی از تأسیسات هسته‌ای ایران، تأکید داشت.

این تنش در نحوه مدیریت همزمان چندین بحران نیز مشهود است که منجر به طرح این پرسش می‌شود: آیا جمهوری اسلامی خواهد توانست هرگونه تنش خارجی را بدون پرداخت هزینه داخلی، به دستاوردهای استراتژیک تبدیل کند؟ پاسخ در توانایی رژیم ایران در ایجاد توازن میان مذاکرات رسمی و هماهنگی‌های غیرمستقیم با قدرت‌های بزرگ نهفته است.

👈مطالب بیشتر در کیهان لندن

تهران تلاش دارد تا گام‌های حساب‌شده برای افزایش نفوذ و کاهش خطرات بردارد. رژیم جمهوری اسلامی در حال گذراندن آزمونی دیپلماتیک، حساس و کاملاً حساب‌شده است که هدف آن مدیریت توازن قدرت‌های منطقه‌ای از طریق اقداماتی چون تماس‌های رسمی با اتحادیه اروپا در خصوص توافق هسته‌ای، مذاکرات علنی با روسیه و چین برای تضمین منابع، و هماهنگی‌های محدود با شرکای منطقه‌ای است؛ مسیری که امکان اعمال فشار بدون درگیری مستقیم را فراهم می‌سازد.

تحرکات تهران چه معنایی برای توازن‌ منطقه‌ای دارند؟

تهران این تحرکات را برای بهره‌برداری از هر معامله سیاسی و اقتصادی جهت تقویت موضع خود در مذاکرات پیش می‌برد. سیاستی که رژیم را به رقیبی دشوار، حتی برای با‌تجربه‌ترین بازیگران منطقه‌ای تبدیل کرده است. رژیم تهران همیشه تلاش می‌کند یک برگ دیپلماتیک جدید در دست نگه دارد تا آن را به شیوه خود بازی ‌کند. با تغییرات اخیر مربوط به «آژانس بین‌المللی انرژی اتمی» و تحریم‌ها، هر گام دیپلماتیک یا اقتصادی به ابزاری دقیق برای چانه‌زنی تبدیل می‌شود. جمهوری اسلامی هر شاخص داخلی یا خارجی را به اهرم فشار دیپلماتیک تبدیل می‌کند، بدون آنکه به رویارویی علنی کشیده شود. حال این پرسش مطرح می‌شود که واکنش قدرت‌های بزرگ در برخورد با چنین روشی چه خواهد بود؟

به نظر می‌رسد که واکنش‌های محتاطانه کشورهای اروپایی وامتناع آنها از تشدید مستقیم تنش، فضایی را برای حکومت ایران فراهم کرده تا بتواند برگ‌های خود را دوباره بچیند. توانایی رژیم ایران در مانور دادن، حتی در مواجهه با اعتراضات داخلی، آشکار است؛ چرا که هر تنش اقتصادی یا اجتماعی، به عنوان فرصتی برای درک واکنش‌های بین‌المللی و سنجش مرزهای حرکت‌های دیپلماتیک ارزیابی می‌شود. اظهارات رسمی و تحلیل‌های داخلی تأیید می‌کنند که جمهوری اسلامی در تلاش است تا توازنی بین فشارهای داخلی و خارجی برقرار کرده و به ویژه کانال‌های مذاکره در پشت صحنه را با کشورهای غربی که همچنان باز است، حفظ کند.

آیا رژیم ایران خواهد توانست هرگونه ضعف بین‌المللی را به نفوذ تبدیل کند؟

تجربه چند ساله نشان داده که رژیم تهران تا کنون توانسته از بحران‌های همزمان جان به در ببرد. اما در سوی دیگر، منابع اروپایی از نگرانی درون دستگاه‌های اطلاعاتی درباره توانایی رژیم در مدیریت همزمان بحران‌ها بدون فروپاشی واقعی سخن می‌گویند. این نگرانی باعث شده تا برخی پایتخت‌ها بجای تشدید تنش مستقیم، مسیرهای پنهان برای کاهش تنش را بررسی کنند. این مانورهای پنهانی نشان‌دهنده مهارت جمهوری اسلامی در تبدیل هر شاخص داخلی به ابزار فشار دیپلماتیک است و تأکید می‌کند که توانایی سیاسی رژیم ایران تنها یک ترفند نیست، بلکه بخشی از یک استراتژی طراحی‌شده است.

گام‌های اقتصادی و سیاسی منطقه‌ای نیز همین هوشمندی استراتژیک را منعکس می‌کنند. توافقات محدود با روسیه، چین و کشورهای آسیای میانه، در کنار تقویت نفوذ اقتصادی و سیاسی در منطقه و تأمین مسیرهای حیاتی تجارت دریایی، نشان می‌دهد که تهران چگونه می‌تواند بدون ورود به درگیری مستقیم، فشار وارد کند و در عین حال گزینه‌های مذاکره و تحرک سیاسی را باز نگه دارد.

حال واکنش قدرت‌های منطقه‌ای به این مانورهای رژیم ایران چگونه خواهد بود؟

پاسخ به میزان آمادگی آنها در درک مرزهای حرکت ایران بدون ورود به درگیری‌ که منافع‌شان را تهدید کند، بستگی دارد.

شگفتی در اینجاست که جمهوری اسلامی توانسته تمام این ابزارها از اعتراضات داخلی، فشارهای اقتصادی، تحرکات منطقه‌ای و دیپلماسی علنی را در هم بیامیزد تا اقداماتش همواره حساب‌شده و با بیشترین تأثیر ممکن به نظر برسد. هر اشتباه از سوی طرفین دیگر ممکن است به تشدید درگیری منجر شود، اما جمهوری اسلامی تا این لحظه توانسته است همزمان عقب‌نشینی و فشار را با هم حفظ کند.

آزمون دیپلماتیک رژیم ایران، یک مانور گذرا نیست، بلکه ادامه توانایی آن در مدیریت همزمان فشارهای بین‌المللی و منطقه‌ای است. هر اقدام علنی، هر تحرک سیاسی و هر اظهارنظر رسمی به عنوان نشانه‌ای روشن از توانایی آن در بهره‌برداری از هرگونه ضعف یا تردید خارجی به سود خود ارزیابی می‌شود. آیا جمهوری اسلامی خواهد توانست از تردیدهای بین‌المللی به سود خود استفاده کند؟

نشانه‌های کنونی حاکی از آن است که رصد تحرکات جمهوری اسلامی، کلید درک احتمالات آینده در زمینه درگیری‌ها و ائتلاف‌های منطقه‌ای خواهد بود. بطور خلاصه، رژیم ایران تنها با یک آزمون عادی روبرو نیست، بلکه در حال گذراندن آزمونی دیپلماتیک و چند‌بعدی است؛ آزمونی که در آن، هر اقدام، اظهارنظر یا حرکت اقتصادی و سیاسی به عنوان بخشی از یک استراتژی سنجیده در نظر گرفته می‌شود که نشان خواهد داد آیا جمهوری اسلامی توانایی مانور دادن و تبدیل هر بحران به ابزار چانه‌زنی قوی، بدون نیاز به ماجراجویی‌های نامطمئن را دارد یا نه.

*منبع: ایندیپندنت عربی
*نویسنده: سالمه الموشی پژوهشگر و نویسنده سعودی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن



Copyright© 1998 - 2025 Gooya.com - سردبیر خبرنامه: [email protected] تبلیغات: [email protected] Cookie Policy