یدالله کریمی پور
اکنون بیشتر شرایط برای خیز استراتژیک شش کشور عرب جنوب خلیج فارس آماده است. این خیز بر پایه همزمانی چند روند امنیتی، اقتصادی و سیاسی شکل گرفته است:
۱- چتر امنیتی آمریکا و حتی ناتو، بستر اطمینان و استمرار نظم دفاعی را فراهم کرده است.
۲- مناسبات تجاری و فناورانه با چین و روسیه در سطحی کمسابقه جریان دارد.
۳- پشتیبانی نظامی غیررسمی پاکستان، بر احساس امنیت منطقهای آنان افزوده است.
۴- همگرایی با ترکیه از سطح سیاسی به همکاری استراتژیک و ادغام اقتصادی رسیده است.
۵- امارت اسلامی افغانستان، در معادلات امنیتی آنان به یک پشتوانه روانی و تاکتیکی بدل شده است.
۶- همسویی امنیتی با اسرائیل، که از امارات و بحرین آغاز شد، در حال گسترش شتابان است.
۷- صندوقهای ثروت ملی و سرمایهگذاری جهانی، استقلال مالی و نفوذ اقتصادی آنان را تضمین کرده است.
۸- تغییر مسیر توسعه از نفت به فناوری، انرژی پاک و شهرهای هوشمند، بنیان آینده قدرت آنان است.
۹- دیپلماسی رسانهای و فرهنگی، جایگاه نرم منطقهای آنان را تثبیت کرده است.
۱۰- مهار ایدئولوژیهای تندرو و تقویت رویکرد عملگرایانه، ثبات درونی را افزایش داده است.
۱۱- ضعف ساختاری ایران، عراق و یمن، میدان ژئوپلیتیکی جنوب خلیج فارس را گشوده است.
۱۲- حمایت پنهان اروپا از محور اعتدال عربی، وزن بینالمللی این کشورها را بالا برده است.
جمعبندی
اعراب خلیج فارس دیگر تنها مصرفکنندهٔ امنیت نیستند؛ بلکه در مسیر تبدیل شدن به یک بلوک نیمه مستقل ژئواستراتژیک قرار دارند. آنان میان شرق و غرب توازن برقرار کردهاند، بازوی نظامی و مالی خود را توسعه میدهند، و از شکافهای ژئوپلیتیک ی منطقه برای تقویت موقعیت خویش بهره میبرند.
اگر روند کنونی ادامه یابد، خلیج فارس در دهه آینده نه صرفاً میدان رقابت قدرتها، بلکه پایگاه شکلگیری یک محور عربی-اسلامی نوساز خواهد بود که دیگر در سایهٔ دیگران تصمیم نخواهد گرفت.

علی حسین الموسوی ترور شد

نشانهای از شکاف تازه در حاکمیت بر سر جانشینی















